به بهانه ۲۷ خرداد سالروز تولد مرحوم دکتر سید عبدا... علوی
غوغای همای قهستان
«غروب، هنگامی که خورشید بالهای زرینش را به سوی افقهای دور دست میکشد و تک ستارهها بر آسمان صاف و نیلی رنگ «بیرجند» سو سو میزنند، آنگاه که در قلب انسان غمی موهوم موج میزند، درویش پیری که عاشق مزار ویران حکیمنزاری شاعر و عارف نامدار قهستان است و سالها بر مزارش شمع روشن کرده و از برکت آرامگاهش زندگی گذرانده، بر مزارش مینشیند و بر آن همه شکوه و عظمت که بدست بیتوجهی ویران شده است، اشک حسرت و ندامت میریزد.....»
این ورودی گزارش بلند بالایی است که در آذرماه ۱۳۴۲ به قلم مرحوم دکتر سید عبدا... علوی (متولد: ۲۷ خرداد ۱۳۲۰، درگذشت: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۶) در روزنامه خراسان به چاپ رسیده است. قلمی که از آن بوی دغدغه و تعهد می آید. او که در آن زمان جوانی ۲۲ ساله بود، در بخشی از گزارش با انتقاد از بی توجهی ها به قبر این شاعر بزرگ از سویی (بعد از احداث خیابان حکیم نزاری به عنوان اولین خیابان بیرجند در حدود سال ۱۳۱۷ و همچنین احداث بانک ملی در آن محدوده قبر حکیم که قبل از آن از رونق زیادی برخوردار بود، به نوعی در انزوا و بیتوجهی قرار گرفته بود) و نام گذاری یک مدرسه و خیابان به نامش از سوی دیگر می نویسد: «...آیا این داستان کوسه و ریش پهن نیست؟ زیرا اگر به بزرگی اش اقرار دارید پس چرا قبر ویرانه اش را احیا نمیکنید؟ و اگر شاعری گمنام است، پس چرا دو مرکز مهم را به نام او نامیده اید؟ آیا وقت آن نرسیده که اداره باستان شناسی توجهی به این امر نموده و آرامگاهش را در این محل باشکوه مثل گذشته تجدید بنا نمایند...»
آری او نه فقط بعد از بازگشت به کشور در سال ۱۳۶۲ با همه وجود خود برای اعتلای فرهنگی، علمی و اقتصادی دیار خود و همچنین تلاش برای ایجاد استان خراسان جنوبی و... خود گام های بلندی برداشت، ، بلکه سال ها قبل از آن و در عنفوان جوانی به عنوان یک نخبه دغدغه مند به این راه گام نهاده بود. سال هایی که در کنار تحصیل، به عنوان خبرنگار جوان و پر تلاش و با نام «همای قهستان» به انجام رسالت خود در قبال مردم منطقه اش مشغول بود. او در اطلاعیهای که در سال ۴۴ و هنگام عزیمت به آلمان در روزنامه خراسان با عنوان «تودیع» به چاپ رسید آورده بود: «اکنون که به همت پدر بزرگوارم آقا سید محمد تقی علوی نوزادی به امید تحصیل عازم اروپا می باشم با دوستان مطبوعاتی و همشهریان بیرجندی تودیع می نمایم. عبدا... علوی».
او البته قبل تر از آن و در زمان دانش آموزی هم یک نخبه بود. در خبری که در اسفند۳۷ در روزنامه خراسان به چاپ رسیده آمده است: «پنجمین جلسه کلوپ انگلیسی دبیرستان علم روز یکشنبه ۲ اسفند درمحل دبیرستان منعقد گردید، آقایان رجایی، مرتضی ناصح، عبدا... علوی و همچنین شاهی سرپرست کلوپ مطالبی به زبان انگلیسی ایراد کرده و درباره نشریه کلوپ مذاکراتی به عمل آمد.»
مرحوم دکتر سید عبدا... علوی که عشق آب و خاک در همه وجودش تنیده بود، هیچگاه این دغدغههای مقدس خود را از یاد نبرد. مردی که نه فقط در توسعه دانشگاه بیرجند، ایجاد دانشگاه آزاد بیرجند و توسعه آن که در ایجاد و توسعه دانشکده علوم پزشکی که بعدها به دانشگاه پزشکی تبدیل شد و همچنین دانشگاه پیام نور سهم بزرگی دارد. تلاش های او برای ایجاد استان خراسان جنوبی نیز هیچگاه از یاد نمی رود. او این دغدغه ها را حتی زمانی که با نامهربانی از ریاست دانشگاه کنار گذاشته و به نوعی تبعید شد و یا زمانی که صلاحیتش برای حضور در انتخابات مجلس تایید نشد باز هم حفظ کرد. آری او تاوان زیادی برای عشق به آب و خاک خود پرداخت.
مرحوم علوی در بخشی از نوشته هایش عنوان میکند: «... آن زمان که من اندیشه خود را صادقانه و شجاعانه در خدمت تأسیس خراسان جنوبی قرار داده بودم بر مظلومیت بیرجند و روستاها آگاهی یافته و شناخت داشتم. لذا نه شعار بود و نه خودمحوری و نه وطن دوستی منطقه ای بلکه برعکس [باوری ] جهان شمول بوده زیرا در خراسان جنوبی و نقاط مثل آن بسیار استعدادهای نهفته و بالقوه نابود می شوند. در حالی که می توانستند متفکران و دانشمندان جهان شمول در خدمت بشریت باشند.»
آری و این عشق است با تاوانی سنگین که فقط عاشقان واقعی مانند مرحوم علوی از عهده آن بر میآیند.
هلاک ما به بیابان عشق خواهد بود
کجاست مرد که با ما سر سفر دارد(سعدی)
روحش شاد که اگر می بود امروز هشتاد و دومین زادروزش را گرامی می داشتیم
سید حسین حسینی
ارسال دیدگاه