یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با پانا پاسخ داد؛
یخ روابط ایران و مصر آب میشود؟
تلاشهای جدید با میانجیگری عمان برای رسمیشدن مناسبات تهران - قاهره به نتیجه خواهد رسید؟ / متغیرهای فرامصری و ایرانی در شکلدهی به روابط دو طرف چه نقشی دارند؟
تهران (پانا) - این روزها حرف و حدیث درباره روابط ایران و مصر هنوز ادامه دارد و متعاقب سفر سلطان عمان به تهران و ورود او به این پرونده، خوشبینیها هم برای احیای این روابط بالاتر رفته است.
محمد باجلان - یک تحلیلگر مسائل بینالملل در این باره به پانا گفت: «واقعیت این است که تاریخ روابط مصر و ایران در یک سده اخیر همواره پر فراز و نشیب بوده و از زمان انقلاب جولای ۱۹۵۲ و براندازی پادشاهی مصر و متعاقب آن قطعی روابط دو کشور، جز در مقاطعی در زمان انور سادات، غالبا تنش حکمفرما بوده است. نوع سیاستورزی مصر در قبال جمهوری اسلامی در این سالهای پرتنش ایرانی عربی قابل تامل بوده است. از یک سو، قاهره وارد تنش جدی با تهران نشده و حتی در جاهایی هم مثل سوریه منافع مشترکی داشتند. از سوی دیگر، مصر، از تلاش جدی برای بهبودی روابط نیز پرهیز کرده است.»
صابر گلعنبری ادامه داد: «در دو دهه اخیر نیز با وجود تلاشهای مستمر برای بهبود روابط اما این گره کور هنوز باز نشده است. اخیرا هم دولت ایران که پس از توافق با عربستان، روابط با دنیای عرب را بدون احیای مناسبات با مصر ناقص میداند، پیگیر این مساله است. فعلا به گفته برخی تحلیلگران عرب، این اتفاق بیشتر یک طرفه و از جانب ایران است و مصریها سکوت پیشه کردهاند. البته در این میان، تنها شاهد یک موضع رسمی مصری بودیم که امیدوارکننده به نظر نمیرسد. در اواخر اردیبهشت سامح شکری وزیر خارجه مصر در گفتوگو با شبکه ام بی سی مصر وجود روند جدیدی میان مصر و ایران را تکذیب و آن را پیشگویی خواند.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا این بار تلاشها با میانجیگری عمان به نتیجه خواهد رسید یا خیر؛ گفت: «فعلا نمیتوان پاسخ روشنی به این پرسش داد. با وجود برخی منافع مشترک منطقهای، اما برخلاف برخی اظهارنظرها و تحلیلها اینگونه هم نیست که ایران و مصر هیچ مشکل دوجانبهای با هم نداشته باشند؛ کما اینکه تقلیل مشکلات و موانع به نام خیابانی در تهران (خالد اسلامبولی) هم درست به نظر نمیرسد. با وجود اشتراکاتی، در برخی پروندههای منطقهای و در راس آنها مساله فلسطین تعارض منافع هویداست. قاهره همواره به نقش دیگر بازیگران منطقهای در فلسطین حساس است و آن را در انحصار خود میداند. در این میان با توجه به جنس روابط ایران و برخی گروههای فلسطینی و همچنین سیطره حماسِ نزدیک به ایران بر نوار غزه در همسایگی مصر این حساسیت قاهره بیشتر است؛ تا جایی که مصریها به سفر فعالان و ساکنان نوار غزه به ایران خیلی حساس هستند و حتی چند سال پیش که اسماعیل هنیه رهبر حماس میخواست از نوار غزه خارج شود، یکی از شروط مصر خودداری او از سفر به ایران بود؛ اما هنیه به تهران آمد و همین هم باعث مخالفت مصر با بازگشت او به غزه برای چند سال شد. البته دلیل دیگر این موضع تند و حجم حساسیت بالا، روابط بسیار نزدیک دستگاه حاکمه مصر و اسرائیل است.»
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه نقش متغیرهای فرامصری و ایرانی در شکلدهی به روابط دو طرف بسیار پررنگ است؛ گفت: «نخست متغیر اسرائیلی و در درجه بعدی آمریکا و دوم متغیر عربی خلیج فارس. از این رو، هر چند جهان سیاست دنیای ممکنات است نه محالات و هیچ چیزی را نمیتوان غیر ممکن یا منتفی دانست، اما فعلا و احتمالا گمان نمیرود که گشایشی جدی در این روابط حاصل شود و به نظر میرسد که اولا رژیم صهیونیستی مخالف جدی احیای روابط ایران و مصر است و آمریکا هم روی خوشی نشان نمیدهد. دوما، قاهره منتظر است ببیند که روابط ایران و عربستان تا چه اندازه عادی خواهد شد و این از سخنان سامح شکری در همان مصاحبه پیداست. او گفته است که کشورش فعلا تحولات در روابط ایران و کشورهای عربی در خلیج فارس و سیاستهای تهران را رصد میکند. همچنین افزود که تفاهم ایران و عربستان زمانبر است.»
گلعنبری افزود: «سوما، عربستان و امارات که نقش تاثیرگذاری هم در تصمیمات مصر دارند، علیرغم توافق اخیر بعید است که فعلا روی خوشی به تقویت روابط مصر و ایران نشان دهند. چهارم، نظر به وضعیت داخلی شکننده مصر چندان محتمل نیست که سیسی در نهایت دست به ریسک ارتقای روابط با ایران بزند. پنجم، بعید نیست که آنچه فعلا در مخیله سیسی میگذرد بازی با برگ روابط با ایران برای فشار بر رژیم صهیونیستی، آمریکا، عربستان و امارات برای کمک به این کشور برای عبور از بحران اقتصادی باشد. اما با توجه به گفته وزیر خارجه مصر مبنی بر این که وقتی منفعت در تغییر روش باشد، همیشه منفعت را بر میگزینیم، باید دید آیا مصریها همچنان منفعت را در بقای وضعیت کنونی میدانند یا در احیای روابط با ایران.»
ارسال دیدگاه