محمدمهدی مظاهری*
اهمیت راهبردی تقویت مناسبات ایران و ترکیه
در منطقه غرب آسیا تعداد کشورهایی که از نظامهای مردمسالارانه و انتخابات واقعی و آزاد برخوردارند، شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد و زمانی که این انتخابات مربوط به کشوری فعال و کنشمند در عرصه منطقهای همچون ترکیه باشد، اهمیت و ارزش تحلیلی آن چند برابر میشود.
در ۷ خرداد ۱۴۰۲ (۲۸ مه ۲۰۲۳)، رجب طیب اردوغان، رهبر ترکیه در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ترکیه در برابر رقیب خود، کمال قیلیچداراوغلو، پیروز شد. اردوغان از سال ۲۰۰۳ ابتدا بهعنوان نخستوزیر و سپس از سال ۲۰۱۴ بهعنوان رئیسجمهور ترکیه بر مسند قدرت تکیه زده است.
آخرین پیروزی او در انتخابات اخیر نیز، امکان یک دوره پنج ساله دیگر برای حضور در سمت ریاستجمهوری را به وی میدهد. این پیروزی در کنار نتایج انتخابات پارلمانی در ۱۴ مه که باعث شد احزاب طرفدار اردوغان اکثریت قابل قبولی در مجلس قانونگذاری این کشور کسب کنند، موقعیت ویژهای به اردوغان بخشیده و پیامدهای این موقعیت اثرگذار تنها محدود به درون مرزهای ترکیه نخواهد بود.
از آنجا که انتخابات ریاستجمهوری ترکیه باعث جابهجایی عوامل قدرت بین نخبگان سیاسی این کشور نشد و پیروزی مجدد اردوغان را بهدنبال داشت، میتوان گفت در ۵ سال آینده نیز بهنوعی شاهد تدوام سیاست خارجی ترکیه در منطقه غرب آسیا خواهیم بود.
البته این ادعا یک اما و اگر جدی هم دارد که متأثر از «شخصیت سیاسی عملگرا و منعطف اردوغان» است که سبب تحولات کلیدی و جدی در سیاست خارجی ترکیه تحت رهبری وی در مواقع خاص میشود. در واقع اردوغان هر زمان که به اشتباه، هزینهساز بودن یا تأثیرگذاری اندک سیاستهایش بر منافع ملی ترکیه پی میبرد، بدون محذوریتها و لجاجتهایی که بسیاری از سیاستمداران منطقه دارند، از تغییرات ۱۸۰ درجهای در سیاست خارجی دولتش ابایی ندارد و با یک چرخش ناگهانی مسیر حرکت کشورش بهسمت اهداف مد نظر را تغییر میدهد و تصحیح میکند؛ هر چند وی نیز همچون بسیاری از سیاستمداران غرب آسیا، اعتقاد چندانی به توضیح این چرخشها یا عذرخواهی احتمالی بابت اشتباهات گذشته ندارد.
اما بهطور کلی میتوان گفت انتظار میرود اردوغان در ۵ سال آینده به سیاستهای پیشین خود در منطقه غرب آسیا ادامه دهد و از این رو جمهوری اسلامی ایران نیز کماکان با همان سیاستها و رویکردهای پیشین ترکیه مواجه خواهد بود.
این سیاستها، شامل تلاش برای تقویت نفوذ ترکیه در منطقه، حمایت از گروههای مرتبط با ترکیه در سوریه، لیبی و قفقاز، تداوم نقشآفرینی در بحران قرهباغ و مناسبات جمهوری آذربایجان و ارمنستان، بهرهبرداری از بحران اوکراین در تنظیم رابطه ترکیه با روسیه و اتحادیه اروپا و همچنین تلاش برای بهبود روابط با رژیم اسرائیل است.
البته در کنار سیاستهای فوقالذکر، حفظ روابط با ایران نیز از اهمیت بسیاری برای دولت ترکیه برخوردار است و همین مسأله میتواند باب گشایش بسیاری از گرهها و مشکلات باشد.
در عرصه مناسبات بینالمللی و منطقهای، هر چند رایزنی و گفتوگو راهحل بسیاری از رقابتها، منازعات و بحرانهاست، اما تا زمانی که این گفتوگوها، منافع و مزایای ملموس برای طرفین بهدنبال نداشته باشند، معمولا به نتایج چشمگیر و مؤثری ختم نمیشوند.
بنابراین به نظر میرسد راه تعامل موفق ایران با ترکیه تحت رهبری اردوغان در دوره جدید، ایجاد مزیتها و منافع متقابل و غیر قابل چشمپوشی در مناسبات دوجانبه و نمایش توان و ظرفیت ایران برای کاهش مشکلات این کشور در عرصه منطقهای و بینالمللی است.
ترکیه در مقطع کنونی با چالشهای بسیاری در حوزه سیاست خارجی خود مواجه است که موارد زیر برخی از آنها هستند:
روابط با غرب: ترکیه با اینکه عضو حلقه ناتو است، اما روابطش با غرب به دلیل مسائلی همچون حقوق بشر و دموکراسی و نیز رویکردش نسبت به یونان و قبرس تنشهایی داشته و این مسئله ممکن است در آینده نیز ادامه داشته باشد.
ترکیه نگران جایگاه و موقعیتش در سوریه است؛ از آنجا که روسیه به علت جنگ اوکراین تعداد زیادی از نیروهایش را از سوریه خارج کرده، ترکیه این مسأله را بهعنوان فرصتی برای افزایش نفوذ و حضور ایران در سوریه تفسیر میکند و بهمنظور حفظ موقعیت خود در این کشور و شاید بهزعم خود، جلوگیری از گسترش هر چه بیشتر نفوذ ایران در این کشور کوشیده است به رژیم اسرائیل نزدیک شود.
مسئله کردستان: ترکیه با تحرکات کردها مخالف است و در سالهای اخیر با حملات نظامی به مناطق کردنشین در سوریه و عراق، این تحرکات را مورد هدف قرار داده است.
مشکلات اقتصادی: ترکیه در سالهای اخیر با چالشهای اقتصادی متعدد از جمله تورم شدید و کاهش ارزش پول ملی خود مواجه بوده و برای رفع این چالشها نیاز به همکاری با کشورهای دیگر دارد.
روابط ترکیه با کشورهای اثرگذار جهان عرب همچون عربستان و مصر به دلیل سیاستهای منطقهای این کشور و حمایت از اخوانالمسلمین دچار سردی و تنش گردیده و اردوغان در تداوم سیاستهای اخیر خود بهدنبال بازسازی و ترمیم این روابط است.
مسئله مهاجرت: ترکیه به واسطه بحرانهایی که در کشورهای منطقه از جمله سوریه و افغانستان رخ داده، با ورود مهاجران غیرقانونی به کشور خود مواجه است و برای مدیریت این مسئله نیاز به همکاری با کشورهای دیگر دارد.
اینها بخشی از مشکلات و دغدغههای سیاست خارجی ترکیه در مقطع کنونی و سالهای پیشرو است و جمهوری اسلامی ایران میتواند با برنامهریزی و سیاستگذاری فعال و مبتکرانه، نگرانیهای ترکیه را در بسیاری از زمینهها برطرف نموده و این کشور مهم و اثرگذار منطقه را بهسمت همکاری و منافع مشترک سوق دهد. همکاری و همافزایی در سوریه، تلاش متقابل برای دور زدن و بیاثر کردن تحریمها و فشارهای غرب علیه دو کشور، همکاری در زمینه مواجهه منطقی و مؤثر با مسأله کردهای منطقه و برنامهریزی مشترک بهمنظور مقابله با بحران مهاجران غیرقانونی، برخی از زمینههایی هستند که ایران و ترکیه در آنها منافع مشترک دارند و کار روی آنها میتواند رویکرد دو کشور را به یکدیگر نزدیک نموده و دغدغههای متقابل طرفین را مرتفع کند.
*استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه
منبع: شورای راهبردی روابط خارجی
ارسال دیدگاه