احداله نجف زاده*
کسی را می شناسم که کسی او را نمی شناسد
نمی خواهد که او را بشناسند. در همه تنگناها و مشکلاتِ مدرسه او را «به یاد» میآورند و شانه های صبورش را به کشیدنِ سنگینترین بارها میخوانند.
کسی را می شناسم که درد آشنای «تربیت» است؛ شعله مقدسِ تعهّد در «طور» جانش روشن و پاسداری از حریم دل ها در تهاجمِ آفات، در قلبش دغدغه افکن.
این ها همه وصف مربی است. مربی دلسوز و عاشقی که پرچم دار تربیت و تهذیب میلیون ها دانش آموز است؛ مربی تلاشگری که از «صبح گاه» مدرسه، پُل به آسمان می زند و در همه لحظه ها، حتی در هنگام تفریح با دانش آموزان، هم دل و هم قدم می شود تا گرهی بگشاید و روزنه ای ایجاد کند و دانش آموزی را به روشنای حقیقتی برساند. مربیان، باغبانان کشتزار عشقند.
چشم های بیدار در هجوم و شبیخون رهزنان فرهنگ و حافظانِ حریمِ حماسه های بزرگ. مربیان، دستهای بذرافشان در قلب های حاصلخیزِ این نسلند. شمع می افشانند و «خورشید» درو می کنند.
مربیان، سفیران صداقت و پیامبران راستی هستند و پاسداری از حرمت مربی، پاسداری از «خوبی» است تعظیم و تکریم «مهربانی» و «پاکی» و «عظمت» است.
تجلیل از مربی، تجلیل از سربازان گمنام عرصه تربیت است. تجلیل از تلاشگرانی است که اگر نبودند مشعل انقلاب اسلامی بر بام مداس ما این همه روشنی بخش و گرماآفرین نبود.
امروز بیش از دیروز جامعه ما نیازمند مربی است و این وظیفه همه فرهنگ خواهان و تربیت اندیشان است که حامی و پشتوانه این جریان زلال باشند و نگذارند غبار غربت و فراموشی، یا خدای ناخواسته، دلسردی در سنگینی کارها و قدرناشناسی برخی کج اندیشان، این شجره طیبه را که محصول و ره آورد دو فرزانه بزرگ، شهید رجایی و باهنر است آفت زده کند. امور تربیتی فرزند امام است. در دامان انقلاب اسلامی چشم گشوده و با انقلاب مقدس اسلامی بالیده است.
*سرگروه کیفیت بخشی فعالیتهای پرورشی آذربایجان شرقی
ارسال دیدگاه