پانا از نحوه برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ بدون حضور ایران گزارش میدهد؛
میخ کجِ مونیخ
تهران (پانا) - کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۳؛ امسال در حالی برگزار شد که به گفته بسیاری از کارشناسان از چارچوب اصلی خود خارج شده و به سمت اهداف برگزارکنندگان پیش رفته است. بحران اوکراین، تنشهای میان چین و آمریکا، دعوت نکردن از ایران و البته دعوت کردن از چهرههای منفور و مخالف مردم ایران از جمله مهمترین برنامههای این کنفرانس را به خود اختصاص داد.
بخش عمدهای از کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۲۳، در غیاب ایران، عرصه تبلیغات ضدایرانی از سوی اپوزیسیون و رقبای منطقهای و جهانی ایران بود.
کنفرانس امنیتی مونیخ یکی از کنفرانسهای مهم بینالمللی در حوزه نظام امنیتی جهان محسوب میشود. گردانندگان و تصمیمسازان اصلی این کنفرانس سرمایهسالاران و طرفداران نظام سرمایهداری هستند. این کنفرانس محلی برای گفتوگو درباره ساختار، تهدیدات و راهکارهای تقویت نظام امنیت بینالمللی در چارچوب سرمایهداری است. پس از فروپاشی شوروی سابق و تا قبل از کنفرانس امسال، کشورهایی از شرق، غرب، شمال و جنوب در این کنفرانس حاضر میشدند و در یک فضای تعاملی، ایدههای سازندهتری برای مدیریت فضای امنیت بینالملل ارائه میشد و یک فضای نقادی نظام امنیت بینالملل شکل میگرفت. اما امسال و پس از بحران اوکراین و جنگ میان روسیه و اوکراین دیگر روسیه به کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت نشد. در کنار عدم دعوت از روسیه کشورهای غربی اما با اتهامات گوناگون و ادعاهایی که به ایران نسبت دادند و بر اثر یاس از شکست اغتشاشاتی که خود در داخل ایران ایجاد کرده بودند از کشورمان برای حضور در این کنفرانس نه تنها دعوت نکردند بلکه در اقدامی محتمل، از چهرههای ضد مردم ایران به این کنفرانس دعوت شدند.
ولادیمیر زلنسکی رییسجمهور اوکراین که سخنران آغازگر نشست امسال بود، از مقامات اروپایی، خواستار ارسال تجهیزات بیشتر به این کشور برای پیروزی بر روسیه بود. البته وی در سخنرانی خود به همین هم راضی نبود و در حالی که خود را طالوت و روسیه را جالوت خطاب میکرد، عنوان کرد که غیر از برد اوکراین در این نبرد، باید جالوت هم از بین برود.
این مقام اوکراینی در سخنرانی خود به تکرار ادعاهای سابق خود نیز پرداخت و بار دیگر ایران را متهم به ارسال پهپاد و تجهیزات به روسیه کرد. ادعایی که به کرات از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران غیرواقعی بودن آن اعلام شده است، حتی در همین ارتباط به درخواست جمهوری اسلامی مذاکراتی هم بین تیمهای ایرانی و اوکراینی برای اثبات این ادعا برگزار شد و در حالی که دور اول این مذاکرات انجام شده اما طرف اوکراینی از برگزاری دور دوم آن خودداری کرده است.
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان و امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه نیز از جمله سخنرانهایی بودند که پشت تریبون آمدند و خواستار تشکیل جبهه متحد غربی و ارسال تانک و تجهیزات به اوکراین علیه روسیه شدند. ماکرون در سخنرانی خود خواستار تشدید جنگ و آمادگی برای یک درگیری طولانیمدت بود، وی این اقدام را تنها راه بازگشت رییسجمهور روسیه به میز مذاکرات عنوان کرد. متحدان غربی اوکراین در روز دوم کنفرانس امنیتی مونیخ نیز پشت اوکراین درآمدند. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا، اورزولا فندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، کامالا هریس، معاون رئیس جمهوری آمریکا، همه روسیه را به جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی در اوکراین متهم کردند و خواستار ارسال تانک، سیستمهای دفاع هوایی پیشرفته و موشکهای دوربرد و انواع تسلیحات نظامی به اوکراین شدند.
چهرههای مخالف مردم ایران نیز که در کنفرانس امنیتی مونیخ حاضر شده بودند، ضمن فراموشی شنبه تاریخی ۲۲ بهمن امسال، خواستار تشکیل صندوقهای حمایت مالی از اغتشاشات در ایران شدند. آنها که شکست سیاست فشار حداکثری از سوی مردم ایران را درک کردهاند اینبار خواستار اجرای حمایت حداکثری از اغتشاش و اغتشاشگران در ایران شدند. آنها همچین یکصدا خواستار این بودند که مذاکرات رفع تحریمها متوقف شود و تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران رفع نشود.
ساقط کردن بالن چینی از سوی ایالات متحده نیز موضوع اصلی سخنرانی وانگ یی، رئیس دستگاه دیپلماسی چین در روز دوم این کنفرانس بود که ایالات متحده را هدف انتقاد قرار داد و ساقط کردن بالن چینی را واکنش «پوچ» آمریکا توصیف کرد.
صحنهگردانان کنفرانس امنیتی مونیخ و دولت آلمان که در ماههای اخیر مواضع غیرواقعی در قبال جمهوری اسلامی ایران را در پیش گرفتند و آشکارا به حمایت از اغتشاشات در خیابانهای شهرهای ایران پرداختند، جمهوری اسلامی ایران و روسیه را به این کنفرانس دعوت نکردند تا به این ترتیب کنفرانس امنیتی مونیخ تبدیل شود به یک دورهمی حزبی، یک نمایش تکبعدی، استدلالهای یکسویه و البته کف و سوت، جیغ و هورا برای یکدیگر.
کنفرانس امنیتی مونیخ با سابقهای طولانی که شاید خیلیها انتظار داشتند فضایی باز و مسیری برای حلوفصل بحرانهای بینالمللی در قالب گفتوگو، بحث و تبادل نظر باشد اما با رفتارهای سلیقهای، خارج از عرف و غیردیپلماتیک به یک وسطبازی اروپایی، تلاشی برای بازیافتن انسجام از دست رفته و محفل سیاسیکاری تبدیل شد تا وجهه این کنفراس در صحنه بینالملل دچار آسیب جدی شده و امیدواریها برای پیروزی دیپلماسی کمرنگتر شود.
کنفرانس امنیتی مونیخ نشان داد که مقامات اروپایی همزمان که دچار خودبرتربینی شدهاند اما در سطح جهانی در مسیر خودانزوایی نیز گام برمیدارند. اگر هدف از برگزاری یک کنفرانس با عنوان کنفرانس امنیتی مونیخ، کمک به تعمیق امنیت در حوزه منطقهای و جهانی است، عدم دعوت از جمهوری اسلامی ایران اقدامی گزینشی و سیاسی بوده و این نشاندهنده رویکرد اشتباه درباره جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی ایران و دولت سیزدهم اما که باب تعامل با همه کشورهای جهان را به شرط احترام متقابل گشوده است، مسیر پیشرفت خود را طی میکند و فقط یک دیدار رییسجمهور ایران از چین و توافقات تهران و پکن گویای این واقعیت است که ایران مسیر چندجانبهگرایی را میپسندد و برای تامین منافع مردم خود منتظر تعداد محدودی از کشورها نخواهد ماند.
کشورهایی که خاک خود را در اختیار معارضان دیگر کشورها قرار دادهاند و در امور داخلی دیگر کشورها دخالت میکنند در حالیکه باید ملتزم به آداب بینالمللی و احترام متقابل باشند. کشورهای اروپایی میتوانند چشم و گوش خود را بر واقعیات جمهوری اسلامی ایران ببندند و چیزی نبینند. آیا کشورهای اروپایی در رسانههای خود گفتند که قریب به ۳۰میلیون ایرانی در جشن انقلاب در حمایت از کشور خودشان و استقلال خودشان بعد از ۴۴ سال هنوز در وسط میدان هستند. آیا کشورهای اروپایی این واقعیت را به مردم خودشان اعلام میکنند؟! آیا دموکراسی و تصمیمات مربوط به دموکراسی هم در کشورهای اروپایی رعایت میشود یا همه تصمیمات علیه ایران با فشار چند کشور و غیردموکراتیک انجام میشود؟!
واقعیت این است که اتحادیه اروپایی باید در عمل نشان دهد که به آداب بینالمللی در عدم دخالت در امور داخلی و احترام متقابل ملتزم است. با همه این اوصاف حتی به گفته مقامات دستگاه دیپلماسی کشورمان، گفتوگوی مناسب با کشورهای اروپایی در سطح رییسجمهور و وزیر خارجه انجام شده است و آمادگی برای رفع سوء تفاهم اعلام شده و این کشورهای اروپایی هستند که باید تصمیم بگیرند که آیا بر همان مسیر غلط باقی خواهد ماند یا اینکه چشم و گوش خود را بر واقعیات جمهوری اسلامی ایران خواهند گشود.
و شاید پاسخ مناسب همانی باشد که سخنگوی وزارت امور خارجه چند شب پیش در توئیتی نوشت «آنانیکه ۴۴ سال حضور بینظیر اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان در حمایت از کشور، انقلاب و رهبری خود را نادیده میگیرند و به سراغ چند دلقک بیهویت میروند، نه به دموکراسی اعتقاد دارند و نه انقلاب و ملت ایران را میشناسند».
ارسال دیدگاه