رضا زنگویی*
زن، روح زندگی
الفبای زندگی را اگر تنظیم کنند باید با حرف «ز»شروع شود. زن است که برکت میآورد. زن است که زیبایی را مثل روح در زندگی جاری میکند. زن است که میسازد، زن است که سفره میگستراند، زن است که لقمههایش طعم محبت میدهد.
در خانه، در شکوه همسر و مادر قد میکشد و اهالی جهانِ کوچک خود را بزرگی میبخشد. از آنان زنان و مردانی میسازد برای فرداهای وطن. زن، کارخانه آدمسازی است. زن، مدرسه تربیتی است. اما فقط در چهاردیواری نیست که اختیار زندگی با اوست. پشت دیوار هم زن، دنیایی متفاوت می آفریند. چون به شأن اجتماعی خود مدیر می شود. می بینیم که به تدبیر و اقتدار، اندیشه ای توانا دارد و دستانی گرهگشا. حضورش به غیبت مشکلات می انجامد. او را توانی است فراوان که چون به منصه ظهور رسد، سیاهه طولانیِ نمی شودها و نمی توانیم ها، هر روز کوتاهتر می شود تا فهرست روشنِ "می شود" و "می توانیم" ساعت به ساعت دراز دامنتر شود. بارها دیده ایم معجزههایی می آفریند که انسان را به تعظیم وامی دارد. اینجاست که به فهمی کمال یافته از این حدیث امام صادق علیه السلام می رسیم که فرمود: "اَكَثَرُ الخَیرِ فیالنِّساءِ؛ بیشترین خیر و برکت همراه با زنان است.
چون زنان به نقش خویش برسند، جامعه به خیر و برکتی خواهد رسید که زندگی همگان را رونق خواهد داد. چنان که در عاشورای دفاع مقدس، با گذشتن از جانِ جانان خویش، زندگی را برای دیگران امن کردند. آنان حق مطلب را چنان ادا کردند که هر مطلبی بر صفحه کاغذ رود، حقی هم برای آنان باید در نظر گرفت. ایرانِ سرفراز، به دختران خویش در خانه و نظام سازی تربیتی و در اداره به فصل کارسازی و سازندگی و شکوفایی، افتخار می کند. مطمئنیم با حضور زنِ پرورش یافته مکتب فاطمه زهرا(س) در جامعه، فرداهایی
*کارشناس رسانه
ارسال دیدگاه