امیرحسین اشرفی*
مردی که جذاب نبود؛ خداحافظ اسکو
روز گذشته جلسه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال برگزار شد و آخرین روز کاری اسکوچیچ به او ابلاغ شد. مردی که در بدترین روزهای فوتبال ملی و عصر ویلموتس سکان هدایت تیم ملی را برعهده گرفته بود، در سکوتی مطلق از تیم ملی ایران رفت.
روز گذشته اسکوچیچ طبق معمول در الیتسنتر مجموعه پک حاضر شده بود و در شرایطی که آماج شدیدترین انتقادات، شایعات درباره آینده کاریاش در تیم ملی بود سعی کرد کار روتین و روزانه خود را ادامه دهد اما در همان ساعات جلسه هیات رئیسه فدراسیون در ساختمان اجاره ای در حال برگزاری بود تا برای پایان همکاری این مربی تصمیم گیری شود، جانشینی کارلوس کیروش خیلی زود به گوش و دهان به دهان چرخیده و بدل به یک خبر قطعی شد.
شاید بتوان عنوان کرد شکست برابر الجزایر، فرجام حضور دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی ایران بود سرمربی کرواتی که در مدت زمان هدایت تیم ملی تنها دو بار برابر کره و الجزایر شکست خورد و در بدترین زمان ممکن جسارت قبول مربیگری ایران را قبول کرده بود.
روزی که تاج در مبارزات انتخاباتی اش اعلام کرده بود که کیروش را جایگزین اسکوچیچ میکند شاید تصور نمیکرد که انقدر زود رفتنش از تیم ملی کلید می خورد،اسکو باید همان روز میدانست که در ذهن تاج آیندهای برای او در نظر گرفته نشده و چهبسا با انتشار یک نامه استعفا میتوانست شرایط بهتری برای خودش رقم بزند.
وی که در روزهای گذشته با جملاتی مثل «روی کارم متمرکزم» از دست خبرنگاران فرار میکرد، حالا مجبور است با واقعیت روبهرو شود و احتمالا هرچه سریعتر ایران را به مقصد کرواسی ترک کند. این پایانی بر دوره کاری او در فوتبال ایران خواهد بود. در شرایطی که صعود ایران به جام جهانی همواره بهعنوان سریعترین و ارزانترین صعود در ذهنها باقی خواهد ماند.
اسکوچیچ که در یک پنجشنبه زمستانی و در ساعاتی پیش از آغاز دربی تهران( احتمالا برای کم کردن آثار منفی خبر) بهعنوان سرمربی تیم ملی ایران انتخاب شد، ماموریت خود را از نظر ریاضی خوب به پایان رساند اما او هرگز به آن اندازه که شایستهاش بود در فوتبال ایران مورد احترام قرار نگرفت و در نهایت اتفاقات رخداده در اردوی قطر منجربه اتمام دوران کاریاش در سمت سرمربی تیم ملی ایران شد.
اسکو که دشواریهای بسیاری را در روزهای پس از صعود به جام جهانی تجربه کرد، حتی مثل برانکو در سال ۲۰۰۶ خوششانس نبود که از سمت یک رئیس مستقر و قاطع حمایت شود و با تیمش به جام جهانی برود. او که مانند تومیسلاو ایویچ پیش از آغاز آخرین فاز اردوی آمادگی جام جهانی، سمت خود را از دست داد؛ در آینده شاید در یک باشگاه یا تیم ملی جدید حقانیت خودش به طرفداران فوتبال ایران را ثابت کند. طرفدارانی که هرگز به اندازه کافی به او علاقهمند نشدند که اگر چنین بود اخراج او به این سهولت اتفاق نمیافتاد.
حال باید یک عذرخواهی نیز از او کرد و بگوییم ببخشید که ما را به جام جهانی بردی اما ما از تو حمایت نکردیم اما ای کاش تو نیز کاریزما داشتی و اصول مربیگری در ایران را یاد میگرفتی، فریاد میزدی ، قیصریه را آتش میزدی و بسان یک رئیس چشمانت را به تمام ضعفهایت میبستی و خود را فرمانده، فرمانروا و رئیس فوتبال ایران میدانستی.
حال فصل کیروش فرا رسیده است و امید است در آینده اگر اتفاق بدی برای تیم ملی افتاد هیچکس از بازیکن تا رئیس فدراسیون دنبال فرار و عدم پاسخگویی نباشند چون آنها این روزگار را برای تیم ملی ساختند و خود باید پاسخگوی فردای عملکرد فوتبال کشور باشند.
*خبرنگار ورزشی
ارسال دیدگاه