در گفتوگو با سرپرست روابط عمومی آموزش و پرورش اصفهان:
این دانشآموز بیانضباط نیست، هنرمند است
وظیفۀ آموزش و پرورش، انسانسازی است
اصفهان (پانا) - سرپرست روابط عمومی آموزش و پرورش اصفهان به بیان خاطرهای از دوران معلمی خود پرداخت و توضیح داد چگونه یک معلم میتواند که یک دانشآموز بیانضباط را به دانشآموزی هنرمند تبدیل کند.
مهران سلطانیان، سرپرست ادارۀ اطلاعرسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در گفتوگو با پانا عنوان کرد: هدف آموزش و پرورش، انسانسازی است؛ نه اینکه فقط ابزاری باشد تا دانشآموز به وسیلۀ آن در کنکور سراسری شرکت کند و در رشتهای که میخواهد، مورد پذیرش قرار گیرد.
وی پیرامون باورهای غلطی که در خصوص آموزش و پرورش در جامعه شکل گرفته است، افزود: وظیفۀ آموزش و پرورش، علاوه بر آموزش مطالب درسی به دانشآموز، «پرورش» دانشآموز، «تربیت» او و یاددهی «مهارتهای اجتماعی» است؛ مثلا فرض کنید دانشآموزی در درس ریاضی، زبدهاست و در مسابقات علمی و المپیادها، حرفی برای گفتن دارد، اما اگر این دانشآموز نتواند ارتباطات اجتماعی برقرار کند، حرف خود را به صورت درست بیان کند و در جامعه حق خود را احقاق کند، معلوم میشود در دوران تحصیل خود، صرفا «علم و درس» یاد گرفته است و بهرهای از پرورش ندارد.
سلطانیان در خصوص تجربۀ کاری خود در آموزش و پرورش عنوان کرد: نزدیک به ۲۰ سال، به عنوان «معلم ریاضی» در مدارس استان اصفهان فعالیت میکردم، هم در مناطق محروم به تدریس پرداختم و هم در نواحی شهر اصفهان؛ با ورود به ادارۀ کل آموزش و پرورش استان، بیشتر در حوزۀ روابط عمومی فعالیت داشتم، پیش از آن در اداره آموزش و پرورش ناحیۀ ۴ استان، مسئول سنجش آموزش، و امتحانات بودم؛ از این بابت از آموزش و پرورش و دانشآموزان، خاطرات تلخ و شیرین بسیاری دارم.
سرپرست ادارۀ اطلاعرسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در بیان یکی از خاطرات شیرین خود از دوران معلمی، اذعان کرد: یکی از خاطراتی را که مربوط به اولین سالهای کار من در آموزش و پرورش بوده است، برای شما بیان میکنم. اوایل خدمت معلمی، در منطقۀ «خور و بیابانک» که با ۴۲۰ کیلومتر فاصله با شهر اصفهان، دورترین شهرستان نسبت به مرکز استان است، درس میدادم؛ روز اولی که سر کلاس رفتم و میخواستم به تدریس مبحث «اجتماع و اشتراک مجموعهها» بپردازم، وقتی که شروع به تدریس کردم متوجه صداهای خاصی شدم.
وی در ادامه بیان خاطرۀ خود یادآور شد: برای من معلوم شد که دانشآموزی به تقلید صدا میپردازد و صدای حیوانات مختلف را تقلید میکند؛ وقتی که روی تختۀ سیاه مطلب مینوشتم، آن دانشآموز مشغول به تقلید صدا میشد و رویم را که بر میگرداندم، ساکت میشد.
سلطانیان ادامه داد: زنگ اول به اتمام رسید، در دفتر دبیران که نشسته بودم، به این فکر میکردم که چگونه میتوانم آن کلاس را با وجود این دانشآموز، مدیریت کنم؛ از یکی دانشآموزان پرسیدم که کدام یک از بچهها، این صداها را در میآورد؛ در ابتدا از اینکه جواب من را بدهد، طفره رفت تا اینکه به او تفهیم کردم قصد تنبیه دانشآموزی که تقلید صدا میکند را ندارم؛ او هم دانشآموز مذکور را معرفی کرد.
سرپرست ادارۀ اطلاعرسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان همچنین در ادامه خاطرۀ خود بیان کرد: دانشآموزی که تقلید صدا میکرد را صدا زدم؛ در ابتدا ترسید که مبادا برای او تنبیهی در نظر گرفته باشم، اما من به او گفتم: من نمیخواهم تو را تنبیه کنم، تو هنر خیلی خوبی داری اما در جای نامناسبی آن را به کار میبری، چند روز دیگر قرار است جشنی در مدرسه برگزار شود، من در آن جشن میخواهم از تو دعوت کنم تا برنامۀ تقلید صدا انجام دهی؛ حاضری اینکار را بکنی؟» آن دانشآموز، در ابتدا از انجام این کار سر باز زد اما بعد از اینکه او را توجیه کردم که مهارتی که دارد واقعا هنر است، به حرف من گوش داد.
وی اضافه کرد: بعد از چند هفته که در مراسم صبحگاه، جشنی کوچک برگزار شد، این دانشآموز هنرمند را به کل دانشآموزان معرفی کردم و در مراسم صبحگاه، به هنرنمایی پرداخت؛ از آن به بعد این دانشآموز تا پایان سال تحصیلی، سر کلاس هیچ معلمی تقلید صدا انجام نداد.
ارسال دیدگاه