حمیدرضا کرمی*
در جستجوی کودکان کار واقعی
پیدا کردن کودکان کار واقعی کار سختی نیست، ولی گاهی قصد دیدن آنها را نداریم. به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.
تصمیم گرفتم امروز را متفاوت شروع کنم و سعی کنم یکی از معضلات و مشکلات اجتماعی را پیگیری کنم.
به هر چهارراهی که سر زدم زنان و کودکانی را دیدم که هر کدام مشغول کاری بودند از گلفروشی گرفته تا فال و شیشه پاک کنی، اهل حرف زدن نیستند و به راحتی نمیشود فهمید که از کجا آمده اند و چطور قدم در این مسیر گذاشته اند. کودکان و زنان ایرانی و اتباع، اما خبری از ساماندهی آنها نیست.
جایی را در نظر گرفتم و تصمیم گرفتم یک روز این قشر را از زاویه دید یک خبرنگار بررسی کنم.
انگار کسی از دور کار آنها را نظارت می کند. چون هم تلاش دارند کارشان را خوب انجام دهند و هم ترسی در وجودشان رخنه کرده که مقید به انجام کار درست هستند.
مدتی که گذشت و به محض تمام شدن گلها و فالها فردی برای شارژ دوباره گلها و فالها سر رسید و دوباره روز از نو و روزی از نو. بماند که ظهر ناهار هم برایشان آوردند و این روال تا شب ادامه داشت. شب شد و خیابان خلوت شده بود. از صبح تا شب چند بار گل و فال برای این کودکان و زنان می رسید و فروخته می شد. در انتها سر و کله یک وانت پیدا شد که وظیفه جمع آوری این گروه را داشت.چند چهارراه دنبال این وانت رفتم و در انتها این گروه که بخشی از شهر را در دست داشتند به حاشیه شهر رفته و وارد مکانی شدند.
ذهنم درگیر شد کودک کار؟ واقعا تکلیف من چیست؟ کمک به این قشر که معلوم نیست با چه هدفی سر چهارراهها مشغولند صحیح است؟ پشت پرده این کودکان کار چه کسانی هستند و این قشر برای چه کسانی فعالیت می کنند؟
بماند که به راحتی می شود به سر منشاء این گروهها رسید.
قبلا به مغازه های زیادی سر زده بودم و حتی در کارگاههای سفال سازی و کوره پزخانهها کودکانی را مشاهده کردم که برای رفع مشکل خانواده مشغول به کار هستند، کودکانی که دیده نمی شوند و در انتها دستمزد خود را برای خانواده خود هزینه می کنند و به دامن خانواده می روند.
در اخبار ما از این کودکان و زنان که واقعا برای رفع نیاز خانواده مشغول کار هستند خبری نیست و کودکان و زنان کار افردی هستند که سر چهارراهها مشغول گل فروشی هستند.
سوال اینجاست که چرا آمار دقیقی از این کودکان ارائه نمی شود و چرا این قشر ساماندهی نمی شوند؟ این گروهها از کجا می آیند و چگونه سازماندهی می شوند؟
فضای مجازی پر از کلیپهایی است که افراد مختلف برای این کودکان غذا یا امکانات دیگر تهیه می کنند. به نظر می رسد باید دوربینها را به سمت روسای این باندها برد و مظلومیت این گروه را از این زاویه به تصویر کشید.
با تهیه یک جفت کفش و غذا، این معضل حل نخواهد شد. به داد کودکان بی سرپناه برسیم و دست کودکان کار واقعی را بگیریم.
ارسال دیدگاه