یک کارشناس تعلیم و تربیت به پانا خبر داد
تأثیر مدیران بر بهرهوری مدیریت دانش و فضای نوآورانه
تهران (پانا) - کارشناس تعلیم و تربیت و معاون فرهنگی و تبلیغات مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش گفت افراد مدیر تأثیر عمدهای بر روی جهتگیری و بهرهوری مدیریت دانش و فضای نوآورانه در داخل سازمانهای مختلف دارند.
علی مناهی در گفتوگو با پانا با اشاره به موضوع دانش بنیان و نوآوری سازمانی اظهار کرد: «در محیط کسب و کار جدید که مشخصه آن تلاطم و پیچیدگی فزاینده است، توانایی یک سازمان در ایجاد و حفظ مزیتهای رقابتی در دانستههایش نهفته است، مدیریت سازمانها با تکیه بر دانش برتر امکان اتخاذ تصمیمات معقول تر در موضوعات مهم و بهبود عملکردهای مبتنی بر دانش را فراهم میآورند. رفتار رهبری را میتوان فاکتور مهمی در زمینه دانش و توسعه نوآوری در هر سازمانی برشمرد، چرا که رهبران تأثیر عمدهای بر روی جهتگیری و بهرهوری مدیریت دانش و فضای نوآورانه در داخل سازمانهایشان دارند.»
وی منظور رهبری از موضوع دانش بنیان را اینطور بیان کرد که رهبر نقشی اساسی در توسعه و تشویق افراد برای مقاصد نوآوری در سازمان را دارد و رفتار رهبری یکی از فاکتورهای مهم بر روی جهتگیری و بهرهوری مدیریت دانش در داخل سازمان است. رهبری دانشمحور را میتوان ابزاری ضروری برشمرد که بر مبنای ترکیبی از سبکهای رهبری تراکنشی و تحولگرا بوده و دارای نشانههای گرایشی و محاوراتی نیز است. رهبر دانش بنیان میتواند شرایطی را مهیا کند تا به افراد اجازه مشارکت و بهره بردن از دانش سازمانی داده شود.
مناهی در پاسخ به این سوال که نقش رهبران دانش بنیان در تبدیل اطلاعات و دانستههای فردی به دانش سازمانی چگونه است؟ ادامه داد: «رهبران دانش بنیان با ایجاد یک فرهنگ سازمانی قوی و موثر میتوانند از آن به عنوان یک اهرم قدرتمند برای تقویت رفتار سازمانی استفاده کنند. فرهنگ سازمانی قدرتمند در تلاش است تا افراد کارایی خویش را بالاتر برده و در جهت پیشرفت و تکامل سازمان چشم داشتی به نگاهداشت پایگاه قدرت شخصی خود نداشته باشد.»
وی اضافه کرد: «رهبران از طریق طراحی و تنظیم فرآیند مدیریت دانش، میتوانند دانش ضمنی، چگونگی دانستن و جریان کار را به رویهها، استانداردها و تحلیل زمینه، مستندسازی و تبدیل کنند و بنیانی را برای خلق شایستگی افراد و توسعه پایدار قرار دهند. رهبران دانشی با نیروی انسانی توانمند و خلاق میتوانند اطلاعات مهم را بیابند، سازماندهی و در تمامی سازمان اشتراک گذاری کنند. این اشتراک گذاری از طریق سخنرانی، کنفرانس و سمینارهای دانشی و... صورت میگیرد و مبحث مهم ایجاد بازارچههای دانشی در یک سازمان برای تبدیل دانش ضمنی کارکنان به دانش صریح سهم به سزایی در اشتراک گذاری اطلاعات و دانستههای فردی است. سازمانها منابع متعددی دارند و اما منابع منحصر به فرد و بی رقیب یک مزیت رقابتی و عاملی برای رشد و ترقی محسوب میشود.»
نوآوری سازمانی
کارشناس تعلیم و تربیت درباره اینکه نوآوری سازمانی چیست و در چه چیزهایی میتوان آن را خلاصه کرد؟ گفت: «بهره برداری از ایدههای جدید در سازمان و توسعه و پیاده سازی آن به وسیله افرادی که در تعامل با دیگر نفرات در یک برنامه و دستور سازمانی استخدام شده اند. نوآوری همچنین معرفی روشهای جدید برای خدمات و یا فرآیندهای در هم تنیده سازمانی است. در واقع پیاده سازی و اجرای موفقیت آمیز ایدههای خلاق در سازمان برای استفاده از اطلاعات یا دانش مربوطه به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید، نوآوری سازمانی است. نوآوری سازمانی در نوآوری قابلیتها و استراتژیهای سازمانی خلاصه میشود. قابلیت نوآوری، توانایی ایجاد دانش جدید و مفید بر اساس دانشهای قبلی سازمانی است و سازمانها با قابلیت نوآوری، دارای توانایی الگو سازی و مدیریت قابلیتهای کلیدی مختلف سازمانی هستند و همچنین منابعی که به طور موفقیت آمیز فعالیتهای نوآورانه را تشویق میکند. بنابراین، قابلیت نوآوری در سطوح گسترده و متنوع تعریف میشود تا با نیازمندیهای استراتژی سازمان هماهنگ و برای شرایط ویژه و محیط رقابتی آماده شود.»
وی درباره اینکه نقش توسعه سیاستهای نوآوری مبتنی بر دانش در سازمانها چیست؟ بیان کرد: «در نیم قرن گذشته سیاستگذاران علاقه و توجه فزایندهای به توسعه سیاستهای نوآوری مبتنی بر دانش به عنوان یک نیرو محرکه قوی پیدا کرده اند. به بیان دیگر امروزه عواملی چون تغییرات محیطی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و افزایش رقبا باعث شده است که کشمکش و رقابتی بی پایان بین سازمانها به وجود آید. این در حالی است که سازمانها با گرایش به پذیرش نوآوری بیشتر، در پاسخ به تغییرات محیطی و همچنین گسترش قابلیتهای جدید که به آنها برای دستیابی به عملکرد بالاتر کمک میکند، موفقتر خواهند بود.»
مناهی اضافه کرد: «همه سازمانها برای بقا نیازمند ایدههای نو و بدیع هستند این ایدهها همچون روحی در کالبد سازمان دمیده میشود و آن را از نیستی و فنا نجات میدهد. ظهور نوآوری نه تنها سازمانها را قادر میکند نسبت به رقبا مزیت رقابتی به دست آورند بلکه ابزار سودمندی را برای ارتقای عملکرد سازمانی ارائه میکنند. بنابراین همانطور که اهمیت و ضرورت نوآوری سازمانی در محیطهای سازمانی به طور فزایندهای در حال مطرح شدن است، طیف کاربردهای آن نیز به طور پیش روندهای در حال گسترش است. بعضی از محققان، آن را به عنوان فعالیتی برای توسعه ایده، اجرا، واکنش و تغییر آن در صورت لزوم تعریف کرده اند. از نظر آنان فرایند نوآوری بیش از ایجاد و یا ابداع ایده جدید است که شامل فعالیتهای درگیر در توسعه و اجرا است در واقع، فرایند نوآوری به عنوان توسعه و اجرای ایدههای جدید توسط افرادی که در طول زمان در تبادل با دیگران تغییر زمینههای نهادی و سازمانی مشارکت میکنند، است.»
وی در پاسخ به این سوال که یک رهبر با روحیه دانش بنیان در جهت نوآوری سازمانی چه مسیری را طی میکند؟ افزود: «دانش نباید در کنجی از سازمان و در ذهن گروه خاصی محبوس شود، بلکه باید در گستره سازمان و بین اعضا توزیع شود. ایدهها زمانی بیشترین اثر را دارند که بین همه توزیع شده و انتشار پیدا میکند. بنابراین با سازکار شفاهی و زبانی، کتبی و نوشتاری و روشهای مختلف آموزشی میتوان دانش را به اشتراک گذاشت. انتقال، ذخیرهسازی و بکارگیری دانش در یک سازمان توسط کارکنان دانشی، دارای روابطی قوی با رهبری دانشبنیان دارد. یک رهبر با روحیه دانش بنیان باید مهندسان جوان و نیروهای تازه کار خود در گردهماییها شرکت دهند. زیرا حذف آنها از پروژهها تاثیری در روند کار نداشته و از سوی دیگر دانشی که آنها فرا میگیرند تا سالهای متمادی با خود به همراه دارند و در یک نیروی توانمند ایجاد خلاقیت و نوآوری میکند و همچنان این موضوع به رشد و بالندگی سازمانی کمک میکند. در همین راستا رهبران دانش بنیان باید از قدرت خلاقیت و نوآوری در جهت تطبیق و هماهنگ شدن با تغییرات سریع فناوری، شیوههای مدیریتی و فرآیندهای جدید سازمانی استفاده کنند.»
تاثیر افراد بر فعالیتهای نوآورانه
این کارشناس تعلیم و تربیت درباره اینکه رهبری دانش بنیان چه تاثیری بر فعالیتهای نوآورانه در افراد سازمان دارد؟ بیان کرد: «رفتار رهبری را میتوان فاکتور مهمی برشمرد، چرا که رهبران دارای تأثیر عمدهای بر روی جهتگیری و بهرهوری دانش در داخل سازمانهایشان هستند. رهبران میتوانند شرایطی را مهیا کنند که به فعالان اجازهی مشارکت و بهره بردن از مهارتهای یکدیگر، نقشی را در منابع دانش انحصاری خود ایجاد کرده و یا دسترسی آسانتری به دانش سازمانی داشته باشند. رهبری سازمانی به عنوان شرطی ضروری برای توسعه و بهبود روشهای مدیریت دانش و برای اهداف نوآورانه در سازمان ها مطرح میشوند. از آنجایی که مزایای رقابتی برای سازمانها منجر به توسعه دانش و نوآوری میشود، بنابراین باید بهصورت سریع، کارآمد و انعطافپذیر اقدام به بررسی و بهرهبرداری از دارائیهای دانش را انجام دهند.»
مناهی در پایان عنوان کرد: «وجود منابع انسانی شایسته، خلاق و کار آمد که دارای دانش، مهارت و تخصصهای لازم باشند، از سرمایههای اساسی سازمانها برای انجام فعالیتهای نوآورانه به شمار میآیند. جذب و استخدام کارکنان توانا و شایسته، استفاده از طرحهای اجرایی مناسب به منظور خود شکوفایی کارکنان و اجرای مستمر طرحهای ارزیابی کارکنان، از راههای دستیابی به نیروی انسانی مناسب در هر سازمان است.»
ارسال دیدگاه