نیما میرزایی*
جذابترین صنایع بورسی کدامند؟
بازار سرمایه اواخر زمستان سال گذشته موفق شد دوره ۱۸ماه فرسایشی و ریزشی سختی را پشت سر بگذارد و با محوریت جهش قیمتهای جهانی در نفت و سایر کامودیتیها و همچنین بازگشت انتظارات تورمی در بعد داخلی، رشد تقریبا یکدستی را در تمامی صنایع به ثبت برساند.
هرچند در این زمان سهماهه گروههای مختلف در دوره متفاوت پیشتازی روند را در اختیار داشتند و بازدهیها نیز تفاوت قابلتوجهی با یکدیگر داشت.
بهطور مثال در ابتدای روند صعودی بازار گروههای ریالی بزرگ از جمله خودرویی و بانکی پررنگ ظاهر شدند و در ادامه سهام کوچکتر ریالی از جمله صنایع غذایی، زراعت و حملونقل و سیمانیها میداندار رشد بازار سرمایه بودند. برآیند این تحولات باعث شد تا شاخص مجددا به محدوده یکمیلیون و ۶۰۰هزار واحد برسد؛ محدودهای که از منظر تکنیکال نیز جدیترین مقاومت شاخص از انتهای مسیر نزولی بوده است و شاخص تنها یکبار به حوالی آن در طول یکسال و نیم قبل نزدیک شده بود و پیشبینی میشود مجددا در این محدوده شاهد افزایش ارزش معاملات باشیم.
جاماندگان رشد اخیر
در این گزارش تلاش داریم به نقش گروههای جذاب و همچنین صنایع کماقبال بورسی بپردازیم. در شرایطی که بازدهی شاخص کل در سهماه اخیر حوالی ۲۰درصد بوده و اکثریت بازار بازدهی بیشتری از این میزان را رقم زدند، گروه فلزات اساسی و صنایع معدنی و سرمایهگذاریهایشان، بهرغم ارزندگی زیاد سهامداران کوتاهمدتی خود را دلسرد کرد. در این گزارش نگاهی داریم به شرکتهای بزرگی که ارزش بازارشان بیشتر از ۱۰۰هزار میلیارد تومان است و بازدهی کمتر از ۲۰درصد را در سهماه اخیر به ثبت رساندهاند.
دقت داشته باشیم که وضعیت نسبت P/ E سهام مرورشده عمدتا قابلقبول است و پیشبینی میشود در سال آینده بهبود نیز پیدا کنند. در رشد نسبتا یکپارچه بازار سرمایه، یکی از گروههای جامانده که بهرغم بهبود شرایط سودآوری، وضعیت بازدهی مطلوبی نداشت، گروه فلزات اساسی بود.
همگام با جهش قیمت کامودیتیها در زمستان سال گذشته و تثبیت و رشد نرخ دلار نیمایی وضعیت بنیادی شرکتهای این گروه نیز ارتقا پیدا کرد، اما در مقابل، وضع عوارض صادراتی برای محصولات این گروه اجازه بازدهی متناسب را به سهمهای بزرگ و شناختهشده این گروه نداد؛ موضوعی که البته بعدتر با تعدیل صورتگرفته و اصلاح قیمت جهانی کامودیتیها کمرنگتر شد و انتطار میرود با توجه به در پیش بودن فصل مجامع، این گروه بیش از پیش در کانون توجه معاملهگران قرار گیرد. بهصورت سنتی اقبال جامعه سهامداری به سمت سهام سودساز در فصل مجامع بیشتر میشود. لازم به توضیح است که گروه فلزات اساسی نسبت توزیع سود کمتری دارد و عمده سودهای شناساییشده را با نگاه توسعهای و آیندهنگرانه صرف توسعه شرکتها میکند. البته قطعیهای احتمالی در خصوص برق و گاز کماکان جزو تهدیدهای بزرگ این صنایع است که اثر رشد قیمتهای جهانی را در سودسازی شرکتهای مرتبط کاهش میدهد. همچنین در صورتی که اصلاح نرخ فلزات جهانی کاهش بیشتری داشته باشد، طبیعتا سودآوری این شرکتها نیز متاثر میشود.
در مجموع با توجه به عدمرشد متناسب این گروه مطابق با بهبود وضعیت فعلی سودآوری و چشمانداز آن میتواند مورد توجه معاملهگران قرار گیرد.
گروه دیگری که انتظار میرود کماکان در کانون توجه معاملهگران باشد، گروه فراکابیهاست. چشمانداز امیدوارکننده بازار سرمایه در کنار رشد ارزش معاملات جزو محرکهای این گروه برای ادامه مسیر صعودی است. هرچند این گروه به حرکتهای صعودی و نزولی شارپ شناخته شده است، اما همبستگی رفتاری با حجم معاملات را در برهههای زمانی مختلف نشان داده است و انتظار میرود در ادامه نیز رفتارهای مشابهی داشته باشد. البته باید توجه کرد که به دلیل نسبت P/ E بسیار بالای این گروه جزو سهام نسبتا پرریسک بازار محسوب میشوند که در آستانه فصل مجامع از این نظر ریسک به ریوارد بالایی ندارند. همچنین تاکید میشود که نسبت سهام پرریسک و کمسود به سهام بزرگ و سودساز بازار بهتر است که در پرتفو کمتر باشد.
گروه بعدی که بهنظر میرسد بهرغم وضعیت بنیادی مطلوب کمتر مورد توجه بازار قرار گرفتهاند، بانکیها هستند؛ گروهی که بهرغم رشدهای قابل قبول در ابتدای روند صعودی بازار در ادامه وارد فاز اصلاحی شدند و در نقطه فعلی و به صورت نسبی جزو گروههای کمریسک بازار محسوب میشوند و در بلندمدت جزو سهام کمریسک با بازدهی قابل قبول هستند. البته در این گروه نمادهای بزرگ از منظر ریسکپذیری وضعیت بهتری دارند.
جمعبندی
نکته بسیار مهمی که در انتها نیاز به تاکید دارد، این است که بازار سرمایه، بازار احتمالات است و پیشبینیهای صورتگرفته همراه با ریسک است. در گروههای مختلف نیز تکسهمها باید به صورت جداگانه از منظر تکنیکال و بنیادی توسط معاملهگران مورد بررسی قرار گیرند.
توصیه میشود چنانچه قصد ورود به بازار یا افزایش دارایی در سهام را دارید، در خصوص سهمهایی که رشدهای بالایی را به ثبت رساندهاند و با هیجانات بالای خریداران معامله میشوند، با دقت بیشتری عمل کرده و همواره مدیریت ریسک در چینش پرتفو را به عنوان اصل اول معامهگری لحاظ کنید.
با توجه به چشمانداز تورمی اقتصاد بازار نیز وضعیت ریسک به ریوارد بهتری نسبت به سال ۱۴۰۰ حتی از نقطه فعلی دارد و چینش سبد سهام مناسب و بنیادی میتواند بازدهی بهتری از بازارهای رقیب داشته باشد.
*کارشناس بازار سهام
منبع: دنیای اقتصاد
ارسال دیدگاه