من معلمم را دوست دارم چون مثل فرشته‌هاست

این دانش‌آموز در گفت‌و‌گو با پانا خاطره نخستین روز مدرسه و آشنایی با معلمش را اینگونه روایت می‌کند: «روز اولی که به مدرسه رفتم خیلی هیجان داشتم اما به خاطر رفتن به مرکز سنجش سلامت، به برنامه جشن شکوفه‌های مدرسه دیر رسیدم. برای همین با کمی استرس وارد کلاس شدم. داخل کلاس یک خانم با لباسی قشنگ دیدم که به نظر خیلی مهربان می‌آمد؛ او به من یک سنجاق سینه داد که یک فرشته کوچک روی آن بود و اسم خودم رویش نوشته شده بود. خانم معلم با خوش‌رویی خودش را به من معرفی کرد و گفت من خانم نیکبخت هستم.»

این دانش‌آموز ادامه داد: «خانم معلم با همه ما بازی‌های جالبی کرد. وقتی بچه ها سروصدای زیادی می‌کردند با مهربانی ما را ساکت می‌کرد.»

او بیان کرد: «حالا درس‌خواندن را دوست دارم، چون خانم معلم ما درس را مثل بازی یاد می‌دهد. بعضی وقتها نانوا می‌شد و سبیل می‌گذاشت بعضی وقتها موش هم می‌شد و یک حرف الفبا را یاد می‌داد. معلم من با بچه‌های کلاس زیاد بازی می‌کرد و ما سر کلاس خسته نمی‌شدیم فقط بخاطر زیاد نوشتن انگشتان دستم کمی درد می‌گرفت.»

این دانش‌آموز پایه اول ابتدایی عنوان کرد: «او تلاش می‌کرد و خودش تلاش‌کردن بچه‌ها را دوست داشت. ما را تشویق می‌کرد که تلاش کنیم و با دقت به اطرافمان و همه چیز نگاه کنیم. من معلممان، خانم نیک بخت را دوست دارم و او واقعا یک فرشته زمینی است.»

دانش‌آموز خبرنگار: ستایش خدادادی