خانم معلم نیریزی قلب دانشآموزش را به مِهرمادری ممهور کرد
تهران (پانا) - معلم نیریزی از استان فارس برای دانشآموزانش در مسجد، مادری کرد.
چند روز پیش خبر کوتاهی در فضای مجازی منتشر شد که یک معلم اهل نیریز استان فارس به همراه یک دانش آموز عصرها به مسجد محل می رود. در نگاه اول به دلیل کثرت این رفتارها توسط معلمان سرزمینمان، مساله عادی به نظر می رسد چراکه بارها شاهد این رفتارها توسط معلمان هستیم اما این حرکت از آنجا جالب تر و زیباتر می شود که این خانم معلم در نقش مادر این دانش آموز که از بچه های با نیازهای ویژه یا همان به اصطلاح استثنایی است قرار گرفته، و با او به مسجد می رود.
ماجرا از آنجا آغاز می شود که گویا روزی این خانم معلم در مورد فواید نماز در مسجد در کلاس درس صحبت می کرده است و از دانش آموزانش می خواهد هنگام نماز مغرب با مادرانشان به مسجد محل بیایند.
در این بین یکی از دانش آموزانش به او می گوید: «خانم ما مادر نداریم که همراه او به مسجد بیاییم» و این جمله کوتاه دانش آموز در آن لحظه برای خانم معلم دردناک می شود.
خانم معلم داستان ما با اندکی تحقیق متوجه می شود چند وقتی است پدر این دانش آموز زندان و مادرش هم طلاق گرفته است و با آن ها زندگی نمی کند و این دانش آموز به اتفاق دیگر خواهرش که او هم در پایه هشتم درس می خواند در منزل پدر و مادر بزرگ پیرشان زندگی می کنند که به دلیل کهولت سن، چشمانشان خوب نمی بیند و این دو خواهر از داشتن مهر مادری بی نصیب و در حسرت دستان مادری هستند که آن ها را با خود به مسجد ببرد.
این معلم نیریزی که خانم حکیمه بابری نام دارد و مدیر آموزشگاه استثنایی شهید اکبری یک شهرستان نیریز است، از آن روز به بعد، عصرها به درب منزل این دو خواهر می رود و به اتفاق هم به مسجد محل می روند تا اندکی از خلا ناشی از نبودن مادر برای این دو خواهر دانش آموز کاسته شود.
حال به این بخش از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بیشتر پی می بریم که معلم کارمند نیست چرا که کارمند در وقت زمانی و محدوده مکانی خاصی خدمت می کند، اما این معلم است که برای خدمتش، زمان و مکان خاصی نمی شناسد و گاهی در نقش معلم است و گاهی مادر دانش آموز.
گواه این مدعا حرکت چند ماه قبل خانم امیرعضدی؛ معلم اهل کازرون استان فارس است که او هم وقتی متوجه غیبت دانش آموزش می شود که خانواده اش در اثر مشکل مالی ترک محل کرده اند و در باغی زندگی می کنند جستجو کرده و آن ها را پیدا می کند و دانش آموزش را به منزل خودش آورده و مانند سایر فرزندانش به او رسیدگی می کند.
حال که آرام آرام به روز بزرگداشت مقام معلم هم نزدیک می شویم داستان فداکاری و ایثار این معلمان و صدها معلم دیگر استان و کشورمان برای ما تلنگری است تا افرادی را که در سنگر علم و دانش تلاش میکنند به فراموشی نسپاریم و هر لحظه به یادشان بوده و قدردان آن ها باشیم.
به راستی فداکاری معلم ها را نمی توان در چند سطر خلاصه کرد، معلمانی که تدریس خود را محدود به کلاس و کتاب ها خلاصه نکردند، آن هایی که درس فداکاری را فقط دیکته نکردند و عشق را به قلب دانش آموزان تزریق کردند.
و به راستی این اقدام آن ها را با چه معیاری می توان سنجید و ارزش گذاری کرد؟
ارسال دیدگاه