عاشق نقش حرفهای در بازی مافیا هستم
تهران (پانا) - ایمان صفا یکی از بازیگران حاضر در برنامه شبهای مافیا میگوید عاشق نقش حرفهای در این بازی است .
در سری چهارم مسابقه «شبهای مافیا» که با حضور ایمان صفا، علی اوجی، علیرضا خمسه، سیامک صفری، منوچهر هادی، مهران رجبی، رامین راستاد، علیرضا اوسیوند، کاوه سماک باشی، وحیدآقاپور، معین زندی و سیدبشیر حسینی برگزار شد، محمدرضا علیمردانی گرداننده بازی بود و یک رقابت جذاب میان این ۱۲ هنرمند که در نقش شهروند و مافیا بازی میکردند، شکل گرفت. در این دوره که به پیروزی گروه شهروندان منجر شد، ایمان صفا در نقش حرفهای بازی کرد که به گفته خودش تنها نقشی است که بسیار آن را دوست دارد چون این بازی را چراغ خاموش انجام میدهد. او دوست دارد بازی برایش چالشبرانگیز باشد و برای همین به ۲ نقش دکتر و کارآگاه علاقهای ندارد. ایمان صفا که در تیم برندگان این دوره از مسابقه حضور داشت معتقد است که اگر چه امکان تقلب در این مسابقه مثل هر جای دیگر دنیا میتواند وجود داشته باشد اما در بازی آنها تقلبی صورت نگرفته است.
با ایمان صفا، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که در این دوره از مسابقه «شبهای مافیا» حضور داشت، گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
پیش از حضور در مسابقه شبهای مافیا چقدر با این بازی آشنایی داشتید؟
ایمان صفا: من از قبل با این بازی آشنایی داشتم و بازی کرده بودم اما در مسابقه شبهای مافیا خیلی خوب بازی نکردم فقط سعی کردم درست بازی کنم.
تفاوت مسابقه شبهای مافیا با این بازی در میان خانوادهها چیست؟
بازی مافیا فقط یک مدل نیست و ما چندین مدل مافیا داریم که هر کافه و خانوادهای سبک خودش را بازی میکند. سبکی که ما در فیلیمو بازی میکنیم در خارج از فیلیمو اسمش «شب مافیا» است و فقط اسم نقشها عوض شده است اما تقریبا خیلیها نیز همین شب مافیا را بازی میکنند. بازی که در حال حاضر در خانوادهها بازی میکنند بسیار نزدیک به این شبهای مافیاست و دقیقا با همین اسمها و نقشها آن را بازی میکنند.
ایمان صفا: برای پیشگیری از تقلب، آقای ابوطالب عوامل پشت صحنه مافیا را از کافه بیرون بردند که دسترسی نداشته باشند و از هر گروه یک نفر باقی ماند. پشت صحنه خیلی باید شلوغتر میبود اما نبود، موبایلها را هم میگرفتند و مراقب هم داشتیم. هم مربیهای ما حواسشان بود و هم آقای علیمردانی گرداننده بازی خیلی حواسش به این موضوع بود. به هر حال در گروه ما این اتفاق نیفتاد
نگاه تون به این بازی چطور است؟ به نظر میرسد برای برخی از بازیکنان خیلی جدی است؟ برای شما چقدر جدی بود؟
نگاهم به این بازی فقط بازی است و سعی میکنم از بازی لذت ببرم اما این لذت بردن دلیل بر شوخی گرفتن یا فان بودن بازی نیست. از بازی لذت میبرم و در عین حال سعی میکنم از هوشم استفاده کنم و استدلالهای درستی بیاورم. تلاش نمیکنم که برنده شوم بلکه تلاشم این است که در بازی به شکل جذاب و با استدلالهای خودم جلو بروم.
شما در این بازی خیلی خوب ظاهر شدید بخشی از این موفقیت بر اساس شانس است یا آن که ترفندهای خاص خودش را دارد؟
اعتقادی به شانس ندارم اما فکر میکنم هفتاد درصد بازی خوب به این برمی گردد که درست بشنوید، ری اکشنها را درست ببینید و درست استدلال کنید اما سی درصد مابقی هم به همبازیهای شما بازمی گردد. ما با این بچههایی که بازی کردیم قبل از آن چند جلسه تمرین کرده بودیم و سبک بازی همدیگر را به دست آوردیم و من سعی کردم بیشتر سبک بازی آنها را به دست بیاورم.
نکتهای که وجود دارد این است که در این بازی، تیمهایی که مافیا میشوند خیلی بازیکنان و پلیرهای خوبی نیستند، چون وقتی در شبهای مافیا شما مافیا میشوید باید با آن سه نفر دیگر همگن باشید. اما متاسفانه در فینال این فرصت تمرین را نداشتیم و سبک بازی همدیگر را بلد نبودیم و برای همین زمانی که مافیا میشدم خوب بازی نمیکردم. شاید بتوان بخش مربوط به همگن بودن همتیمیها را شانس اطلاق کرد که همان هم به نظر من شانس نیست بلکه باید سبک بازی همدیگر را در بازی شهروند و مافیا بدانیم و از این نظر وقتی سبک بازی هم را نمیدانیم کار کمی سخت میشود.
این بازی چقدر به بازیگری ارتباط دارد آیا از استعداد بازیگری هم میشود برای برنده شدن بهره گرفت؟
به نظرم هیچ ربطی ندارد. یک بازیکن خوب مافیا حتما نباید بازیگر خوبی باشد و بازیگر خوب لزوما بازیکن خوب مافیا نیست. شاید در بخشی از استدلالها برای پیدا کردن نقش خودت در این بازی در یک تیم به کار بیاید اما به نظر من کلا ربطی ندارد. اما در طول زندگی روزمره خودمان همه ما به نوعی نقشهای مختلف مافیا را بازی میکنیم. یک وقتهایی در زندگی شخصی خودمان، شهردار بازی میشویم، جنگی را ملغی اعلام میکنیم و یا رای به خروج یک نفر از خانواده میدهیم، یک وقتهای دکتر میشویم و آدمها را از اتفاقات بدی که قرار است پیش بیاید حفظ میکنیم و یک وقتهایی کارآگاه میشویم و استعلام خوب و بد آدمها را میگیریم مثل زمان خواستگاری رفتن که استعلام میگیریم. خیلی وقتها جان سخت میشویم و هر چه ما را میزنند باز هم بلند میشویم و سرپا میایستیم.
خیلی وقتها حرفهای بازی میشویم و با وجود این که میتوانیم از قانون استفاده کنیم اما ترجیح میدهیم خودمان آدمها را تنبیه کنیم. گاهی هم پدر خوانده میشویم و کار اشتباهی را با همراهی چند نفر دیگر انجام میدهیم یا گاهی دکتر لکتر میشویم و با این که میدانیم آدم اشتباهی را نجات میدهیم اما به خاطر جایگاهی که در آن قرار گرفتهایم تصمیم میگیریم این آدم اشتباه را نجات بدهیم و گاهی هم مافیای ساده میشویم با وجود آن که میدانیم کارمان اشتباه است اما چون توان مقابله با مافیای قدرتمند را نداریم زیر یوغ آنها میرویم. بنابراین به نظر من بازی مافیا کاملا از روی زندگی ما گرفته شده است.
در مسابقه شبهای مافیا امکان تقلب هم وجود دارد؟ در این مسابقه چطور از احتمال تقلب پیشگیری میکردند؟
امکان تقلب در همه جای دنیا وجود دارد. انتظار دارید بگویم خیر وجود ندارد اما بله وجود دارد. شاید هم برخی تقلب کنند و اما چه اهمیتی دارد، در زندگی شخصی هم ما میجنگیم با وجود آن که میدانیم برخی با رانت و تقلب بالا آمدهاند اما باز هم میجنگیم که بهترین خودمان باشیم. برایم مهم نیست کسی تقلب میکند یا نه هر چند که تقلبی ندیدم. به نظر من ما مردم باهوشی داریم که بازی را میبینند و متوجه میشوند چه کسی با استدلال درست بازی را جلو میرود و چه کسی تقلب میکند هر چند در گروه خودمان فکر نمیکنم کسی تقلب کرده باشد اما همه جای دنیا تقلب وجود دارد این جا هم ممکن است وجود داشته باشد.
برای پیشگیری از بروز تقلب چه راهکاری در برنامه «شبهای مافیا» وجود داشت؟
برای پیشگیری از تقلب عوامل پشت صحنه را آقای ابوطالب از کافه بیرون بردند که دسترسی نداشته باشند و از هر گروه یک نفر باقی ماند. پشت صحنه خیلی باید شلوغتر میبود اما نبود، موبایلها را هم میگرفتند و مراقب هم داشتیم. هم مربیهای ما حواسشان بود و هم آقای علیمردانی گرداننده بازی خیلی حواسش به این موضوع بود. به هر حال در گروه ما این اتفاق نیفتاد اما ممکن است برخی که میخواهند تقلب کنند هنگام شب چشمشان را باز کنند و هیچ کاری هم نمیشود کرد.
کدام نقش را در این مسابقه بیشتر دوست دارید که بازی کنید؟
من عاشق نقش حرفهای هستم و خیلی آن را دوست دارم چون در این نقش، بازی چراغ خاموش انجام میدهم. در بازی مافیا وقتی نقش حرفهای دارم، بازیکنان و پلییرهای حرفهای میدانند که چرا روز تارگتها را اشتباه میزنم و در شب تارگتها را درست میزنم. اما دو نقشی که اصلا دوست ندارم یکی دکتر است و دیگری کارآگاه. چون نقش دکتر به نظرم یک کار احساسی است و باید از بین یازده نفر یک نفر را برای سیو شدن انتخاب کنید که کار سختی است. کارآگاه هم به نظرم یک نقش دمدستی است و دلیلی ندارد کارآگاه از خواب پاشه و استعلام یکی را بفهمد که مافیاست یا نه. نقش شهروند ساده را از این دو نقش کارآگاه و دکتر بیشتر دوست دارم. دوست دارم در روز و با توجه به کنش و واکنشهای بازکنان و پلییرها، مافیا را پیدا کنم و خیلی دوست دارم که در این بازی به چالش کشیده شوم.
در مجموع این بازی را چطور دیدید و پایان آن برای شما چطور بود؟
بازی به نظرم به شدت جذاب بود اما به هر حال اشکالاتی را هم داشت. به طور مثال در بازیهای حرفهای خیلی وقتها باید کیک (اخراج) بشویم یعنی در مسابقه «شبهای مافیا» بازیکنان و پلیرها چون از کنار نقش خودشان رد میشدند و به عبارتی به نقش خودشان خیلی نزدیک میشدند، بنابراین باید از سوی گرداننده بازی کیک میشدند. اما از طرف دیگر باید بدانیم که به هر حال ما بازیکنان حرفهای نیستیم و اگر قرار باشد همه را کیک (اخراج) کنیم که بازی انجام نمیشود و خیلی زود تمام میشود و بنابراین مردم باید ما را از این نظر ببخشند.
ارسال دیدگاه