جواد منصوری*
پشت پرده هجمه به عمران خان
«عمران خان»، نخستوزیر پاکستان این روزها به یک دلیل عمده از جانب احزاب مخالف که هرکدام گرایشات مختلفی دارند، تحتفشار قرارگرفته است. او صراحتاً اعلام کرده کشورش حاضر نیست «برده آمریکا» شود و به همین جهت، رویکردهایش در تأمین استقلال سیاسی و اقتصادی به مذاق سیاستمداران آمریکایی خوش نیامده است.
این در حالی است که عمده مردم پاکستان گرایشهای ضد آمریکایی و ضد غربی دارند و عمران خان به همین دلیل در میان مردم محبوب است.
«هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه اسبق آمریکا در کتاب خاطرات خود به سفرش به پاکستان اشاره میکند و ناراحتی عمیق خود را از اینکه در گفتوگوها و مواجهه با رسانهها و مسئولان این کشور، با برخوردهای خشمآلود روبرو میشد، به رشته تحریر درآورد. علاوه بر این، عمران خان یکی از دوستداران اهل بیت (ع) و برخوردار از روحیه ضداستکباری است. او خود را وامدار علامه «اقبال لاهوری» میداند و با این پیشینه فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی، عجیب نیست که فشارها برای برکناری او شدت یافته است.
احزاب اپوزیسیون با مستمسکهایی همچون عدم توانایی نخستوزیر در احیای اقتصاد کرونازده پاکستان و عمل نکردن به وعدههایش مبنی بر ایجاد شفافیت و پاسخگو کردن دولت، قصد داشتند صلاحیت وی را برای اداره کشور زیر سؤال ببرند. این در حالی است که عمده کارشکنیها در مدت حکمرانی سهساله عمران خان، از جانب احزابی مطرحشده که رهبران آنها، درگیر پروندههای بزرگ مفاسد اقتصادی بوده و وابستگی خود را به آمریکا کتمان نکردهاند.
به عقیده مخالفان، شاکله سیاسی پاکستان بدون حمایت آمریکا از هم میپاشد و نخستوزیری که ساز مخالفت با آن بزند، کشور را در معرض خطرات و تهدیدات بیشمار قرار میدهد. اما این همه ماجرا نیست. عمران خان به دلایل مختلف مغضوب آمریکا و شرکایش در منطقه است و تحرکات پارلمان برای رأی عدم اعتماد به او، میتواند سه دلیل عمده داشته باشد.
یکم، پاکستان یکی از بدترین برهههای اقتصادی خود را در دوره شیوع همهگیری کرونا تجربه کرد. از سوی دیگر، نخستوزیر این کشور نمیتوانست به ادامه سریال بدعهدی آمریکا در ارائه کمکهای اقتصادی در ازای دهها شرط و شروط وابسته باشد. در سال ۱۳۹۷، ترامپ به بهانه برخورد نکردن قاطعانه اسلامآباد با گروههای شبهنظامی، کمک مالی ۳۰۰ میلیون دلاری کاخ سفید را به این کشور قطع کرد. در اوایل همان سال نیز کنگره آمریکا کمک مالی ۵۰۰ میلیون دلاری صندوق حمایتی ائتلاف به پاکستان (صندوقی که بازپرداخت هزینههای عملیات آمریکا در افغانستان به اسلامآباد از طریق آن انجام میگرفت) را متوقف کرده بود.
ترامپ گفته بود آمریکا در قبال سالها کمک به اسلامآباد چیزی جز «فریب و دروغ» دریافت نکرده! همین مواضع کافی بود تا عمران خان گزینههای شرقی را بهمنظور کاهش اتکا به آمریکا برای تأمین هزینههای کشور روی میز قرار دهد. او در همان اوایل نخستوزیری به چین سفر و برای مشارکت کشورش در تکمیل پروژه «راه ابریشم» اعلام آمادگی کرد؛ طرحی که در صورت اجرایی شدن، درآمد سرشاری برای پاکستان به همراه میآورد. آمریکا اما به دلایل سیاسی، امنیتی و اقتصادی، خواستار تکمیل این پروژه نیست و این یکی از دلایل مهم مخالفت واشنگتن با نخستوزیری عمران خان به شمار میرود.
دوم، آمریکا در کنار قدرت گرفتن چین بهواسطه پیوند با پاکستان، نگران از دست دادن اقتدار نظامیاش به جهت کارشکنیهای اسلامآباد نیز هست. «شاه محمود قریشی» وزیر امور خارجه این کشور در خرداد سال گذشته به همه احزاب سیاسی اطلاع داد که دولت قصد ندارد حق داشتن پایگاه نظامی را در خاک پاکستان به آمریکا بدهد. او ضمن مخالفت با خواسته یانکیها، اولویت منافع ویژه پاکستان را یادآور شد و آب پاکی را روی دست کاخ سفید و احزاب غربگرا ریخت. این رویکرد دولت عمران خان از این جهت حائز اهمیت است که مخالفت پاکستان با ایجاد پایگاه نظامی آمریکا پس از قطعی شدن برنامه خروج نیروهای پنتاگون از افغانستان بود. کاخ سفید با از دست دادن پایگاههایش در افغانستان، چشم امید به پاکستان دوخته بود اما به تعبیر روزنامه «نیویورکتایمز»، مذاکرات با اسلامآباد در این خصوص به بنبست رسید.
سوم، پاکستان از روز نخست تشکیل ائتلاف خود خوانده سعودی علیه یمن، با آن مخالفت بود و عمران خان، این رویکرد را تشدید کرد. پاکستان حتی پیش از شیوع کرونا همواره درگیر مشکلات اقتصادی بود و ریاض در عوض همکاری اسلامآباد در جنگ یمن، وعده حمایت مالی سنگین به این کشور داده بود. ویدئوی بیاعتنایی عمران خان به پادشاه عربستان به هنگام ورود به محل برگزاری نشست سازمان همکاری اسلامی در خرداد ۹۸ که موجب واکنش منفی مقامات سعودی شد نیز نشان داد وی اعتنا و اتکایی به حمایت عربستان ندارد.
چنانچه پاکستان بهعنوان تنها کشور مسلمان دارنده سلاح هستهای در جنگ نابرابر یمن به عربستان میپیوست، شاید معادلات امروز به نفع سعودیها بود و این نکتهای است که عربستان را آزردهخاطر کرد. گواه ناراحتی آل سعود، واکنشهای منفی و برخوردار از صبغه وهابیت است که سعودیها به توئیت حماسی اخیر او درباره کربلا و امام حسین (ع) نشان دادند. عمران خان در یادداشتی توئیتری نوشت: «در کربلا، در مواجهه با دشمنی که تعدادشان بسیار بیشتر بود، امام حسین (ع) و اهل بیت و پیروانش جان خود را فدا کردند تا تفاوت حق و باطل را به مردم نشان دهند. امروز ما برای حقیقت و میهنپرستی علیه باطل و خیانت مبارزه میکنیم.»
قرابت اسلامآباد و تهران در موضوعات منطقهای از جمله تشکیل دولت فراگیر در افغانستان، ایجاد ائتلاف با چین، تحولات اوکراین و ... را نیز میتوان به توجیهات آمریکا برای برکناری عمران خان اضافه کرد.
در هر صورت، توطئه آمریکا در این کشور مهم آسیایی تاکنون با شکست مواجه و روشن شد که شعار آمریکا در خصوص احترام به حاکمیت و حقوق ملتها، چیزی بیش از یک نمایش فریبکارانه نیست. مهمتر اینکه تحلیل مردم پاکستان در مورد واشنگتن با اتفاقات اخیر، بدبینانهتر میشود و مداخله واشنگتن در ساز و کار سیاسی یک کشور مستقل، پازل منفور شدن یانکیها در میان ملتهای منطقه را کاملتر خواهد کرد.
*تحلیلگر
منبع: حمایت
ارسال دیدگاه