عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتوگو با پانا تشریح کرد؛
نسخه رفع اَبَرچالشهای پایتخت
تهران (پانا) - مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی راهکاری برای حل ابرچالشهای تهران درقرن جدید پیشنهاد میدهد.
تهران در صد سال آینده چه شهری خواهد بود، آیا زلزلهای که سالهاست هشدارش را میدهند این شهر را با خاک یکسان میکند یا آلودگی هوا و کمبود آب باعث میشود ساکنانش آن را ترک کنند. فرونشست زمین در تهران تا چه زمانی ادامه دارد. پرسشهایی که علی بیتاللهی عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتوگو با پانا به آنها پاسخ داده و راهکارهایی برای رهایی تهران از این چالشها را نیز مطرح کرده است.
*شهر تهران با چالشهای زیادی روبهرو است از آلودگی هوا تا فرونشست زمین و بحران آب و زلزله بزرگی که سالها درخصوص آن هشدار داده شده، به نظر شما تهران در قرن جدید میتواند این چالشها را برطرف کند یا ساکنانش مجبور به ترک آن میشوند؟
شهر تهران با توجه به تمرکز جمعیتی بالا و موقعیت قرارگیری آن، قطعاً در دنیا جزء کلانشهرها مطرح است و مهاجرپذیری و هجوم جمعیت از استانهای مختلف به این شهر، موجب رشد جمعیتی بالا ی تهران شده است.
بارگذاریهای جمعیتی در اطراف تهران در قالب شهرهای اقماری، سکونتگاهها، انبوهسازیها یا شهرهای جدید نیز بخشی از جمله بار جمعیتی بزرگی هستند که روزانه تهران، پذیرای آنهاست. اگر بخواهیم این جمعیت را بهصورت دینامیتی تحلیل و تفسیر کنیم در دو حیطه جمعیت ساکن و جمعیت شناور مطرح است.
به عبارتی تهران علاوه بر جمعیت ساکن خود، یک جمعیت شناوری دارد و گاهی به صورت روزانه حدود ۳ میلیون نفر از شهرهای مختلف و شهرهای اطراف در تردد هستند و حتی محل کار بسیاری در تهران است ولی در سکونتگاههای دیگر ساکن هستند؛ بنابراین در مورد یک چنین ساختاری صحبت میکنیم.
به خاطر جمعیت بسیار زیادی که در شهر تهران وجود دارد اگر فرض کنید یک زلزله متوسطی در شهریار یا در روستای کمجمعیت اتفاق بیفتد ممکن است حدود ۱۰ درصد واحدهای مسکونی آن سکونتگاهها روستایی یا شهر کوچک آسیب ببیند آن ۱۰ درصد ممکن است از یک تا دو واحد بیشتر نباشد؛ اما وقتی ۱۰ درصد تهران را حساب کنیم، خواهیم دید که از جمعیت یک شهر بزرگ هم بیشتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به تهران بسیار مهم و مستلزم نگاه ویژه در سده ۱۴۰۰ و در ۱۰۰ سال آینده که پیش رو خواهیم داشت، است.
لازم است در این قسمت درباره موضوعاتی بحث کنیم که تهران درگیر آن است. البته برخی از این موضوعات در تخصص ما نیست؛ ولی آن چیزی که ما به عنوان ساکنین این شهر، عمدهترین مشکلات را میدانیم؛ مشکل آب تهران است و تأمین آب تهران است که به نظر بنده یکی از اصلیترین چالشهای تهران خواهد بود. اگر بازنگری حداقل در شیوههای تأمین آب شرب نشود این مسئله یک مسئله حاد و بغرنجی خواهد شد.
موضوع آب نسبت به مسئلهای مثل زلزله از این نظر مهم و حیاتی است که بخشی از زندگی روزمره مردم است و بدون حل و فصل آن نمیشود واقعاً کاری کرد و اصلاً زندگی مردم مختل خواهد شد. مسئله ما در بخش آب درباره شبکه فرسوده انتقال آب شهری است. منابع تأمین آب شرب شهر تهران هست که از سدهای مجاور مثل سد کرج، سد لتیان و سد لار و مواردی از این قبیل و شش منبع تصفیه آب تهران است که متأسفانه اکنون این منابع آبی در بحران هستند.
بخشی از منابع تأمین آب، آبهای زیرزمینی است. طبق عرف و سنتی که وجود داشته و دارد؛ وقتی این منابع آبی محدود میشود و ذخیره آنها کم میشود، فشار بر سفرههای آب زیرزمینی تهران افزایش پیدا میکند که به عنوان بخشی از منابع تأمین آب شرب در تهران همیشه بوده و در سالهای اخیر میزان استفاده از آنها تقریباً ۵۰ به ۵۰ شده است یعنی نصف آب شرب تهران از آبهای زیرزمینی تأمین میشود.
براساس گفته مسئولین شرکت آب و فاضلاب تهران در برخی موارد از نصف هم بیشتر میشود. حال این مقدمه را برای این گفتم که در نظر خوانندگان شما این مهم، محفوظ باشد و وقتی فشار بر آبهای زیرزمینی بیشتر میشود و استعمال آب بیشتر میشود سطح آب پایین رفته و وقتی سطح آبهای زیرزمینی پایین میرود در مناطق جنوبی شهر تهران معضل فرونشست خود را بروز خواهد داد.
*مشکلات تهران به هم پیوسته است ...
این موارد به هم وصل شدند یعنی نمیشود اینها را بدون اتصال با هم، حل و فصل کرد. شما اگر میخواهید برای فرونشست فکری کنید لازمه آن این است که در مورد آب تهران یک ژرفاندیشی کامل داشته باشید. واقعاً این موضوع آب گره میخورد به مسائل فرونشست زمین و علاوه بر آن خود این موضوع فینفسه معضل بحرانساز بزرگی در سده ۱۴۰۰ خواهد بود که به نظر من از همه بحرانها و چالشها مهمتر خواهد بود.
موضوع بعدی، موضوع آلودگی هوا است که در تخصص ما نیست اما جزو چالشهای عمده تهران خواهد بود که ایمنی زندگی و سلامت مردم به شدت به این موضوع وابسته است.
*خطر زلزله در تهران هم یکی از بحرانهای همیشگی است.
مهمترین موضوع حیطه کاری ما، زلزله تهران است. هر چقدر در خصوص زلزله مطلب بگوییم، باز کم گفتیم. برآوردها نشان میدهد که اگر یک زلزله با بزرگی بالای ۷ ریشتر رخ دهد نزدیک به ۳ میلیون نفر کشته و زخمی از این رخداد انتظار داریم که جمعبندی بحران این حادثه واقعاً مشکلساز خواهد بود. بسیاری از ارکان مدیریتی ما از نظر تأسیسات و ساختمان خودشان آسیبپذیر هستند و چون در زمان زلزله این نهادها خودشان آسیب دیدند به طور قطع در مدیریت حادثه نیز دچار مشکل خواهند شد.
یعنی ما توقع داریم در لحظات اضطراری، یک واحدهایی برای مدیریت بحران وجود داشته باشند آن واحدها خودشان آسیب دیدند و اگر بازنگری عمیق و یک نگاه جدی به ماجرا شود این تهدید یک تهدید بالقوه بسیار بزرگی است و خیلی احتمال آن بالاست که در صد سال پیش روی تهران ما یک چنین رخدادی را تجربه کنیم. حالا این صحبت بنده ممکن است ۵ سال بعد یا ۱۰ سال بعد یا ۵۰ سال بعد رخ دهد ولی هر چقدر زمان میگذرد احتمال بیشتر و بیشتر میشود.
*درخصوص فرونشست زمین که به برخی از مناطق تهران هم رسیده چه باید کرد؟
درخصوص فرونشست زمین ضرورت دارد که ما چند تا اصل مهم به عنوان اقدامات هماهنگ دستگاههای اجرایی مسئول را نهادینه و اجرایی کنیم. بنده به عنوان کارشناسی که در این زمینه وقت و عمر خود را گذاشتم به شما میگویم خیلی اقدام محسوس و قابل اندازهگیری تا الآن که با شما صحبت میکنم در مورد فرونشست تهران انجام نشده است؛ اما برعکس گفتههای زیاد، کارهای مطالعاتی زیاد و اطلاعرسانیهای زیادی به اندازه کافی صورت گرفته است. به طوری که رئیسجمهوری، رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس شورای اسلامی همه اینها واژه فرونشست زمین را به کار میبرند این نشان میدهد که این موضوع روی میز مسئولان تراز بالای این کشور رفته است.
اما وقتی میخواهیم در عمل ببینیم چه کاری انجام شده یا میشود خیلی راحت قابل اندازهگیری خواهد بود. به نظر بنده شاخص اندازهگیری ما این است که چقدر اعتبار برای مقابله با فرونشست زمین تخصیص داده شده است. در قانون مدیریت بحران موضوع بررسی فرونشست زمین و عوارض و اثرات آن را در بند ض ماده ۱۴ قانون بحران گنجاندیم.
متأسفانه از سال ۹۸ که رسماً قانون مدیریت بحران موضوع بررسی فرونشست زمین و عوارض و اثرات آن ابلاغ شده اعتباری تخصیص داده نشده و مطمئن هستم که هیچ اعتباری به هیچ جای دیگر هم داده نشده است؛ بنابراین اگر با این روند که فقط حرف بزنیم و در عمل حمایتی انجام نشود و اقدامی صورت نگیرد به طور قطع بدانید که این حوزه پیشروی فرونشست زمین تا محدودههای میانی شهر تهران گسترش پیدا خواهد کرد.
اکنون مناطقی مانند منطقه ۱۷، ۱۸ و ۱۹ به شدت درگیر فرونشست زمین هستند ولی آثار ناشی از فرونشست زمین مثل ترک خوردگی ساختمانها، شریانهای حیاتی، سامانههای حمل و نقل هنوز به آن صورت که بحرانزا باشد در تهران در ظاهر خودش را نشان نداده است. به طور یقین این زمان که بگذرد این آثار در سطح زمین نیز نمود پیدا خواهد کرد علاوه بر اینکه دشتهای جنوبی شهر تهران هم در اثر فرونشست زمین متراکم میشوند و از بین میروند.
*برای توقف این روند چه باید کرد؟
در زمینه آبهای زیرزمینی استان و استحصال آبهای زیرزمینی یا استخراج آب از زیر زمین حتماً باید محدودیت جدی قائل شویم. این محدودیت هم در زمینه کشاورزی و هم شرب است. فرهنگ صرفهجویی در مصرف آب باید در باغچههای حیاط مردم شهر تهران گرفته تا زمینهای زراعی باید تعمیم داده و اجرایی شود.
موضوع بعدی که در رابطه با فرونشست زمین، موضوع مبارزه بیامان با حفر چاههای غیرمجاز است. ویلاسازیهای گسترده در بالادست، پاییندست، شرق و غرب تهران انجام میشود. آیا شما اطلاع دارید که در مناطق مختلف مثل شهر تهران، کرج و دماوند و ... ، زمین را که تقسیمبندی ندارد در زیر لایههای زمین اینها با هم وصل هستند. وقتی هر ساختمانی برای خود یک چاه حفر میکند و آب از چاه بیرون میکشد و اگر شما این قطرات را جمع کنید حجم انبوهی از آبها میشود در واقع ما باعث مختل شدن موضوع تغذیه زیرزمینی میشویم و این اختلال باعث افت آب زیرزمینی خواهد شد و فرونشست را تشدید میکند.
بنده پیشنهاد میکنم که در سده ۱۴۰۰ که از سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۹۹ را در نظر بگیریم این موارد واقعاً در دستور کار قرار بگیرند. سئوال شما خیلی خوب بود برای این که این کارها نیز کارهای درازمدتی است و کارهایی نیست که یک روزه و امروز انجام دهیم و تمام شود.
موضوع بعدی، در رابطه با نوع کشت و کار و شیوههای آبیاری است. اکنون مناطق جنوبی تهران، چاههای آب بسیار فراوانی است که برای اینکه به زمینهای کشاورزی آب دهند آب زیرزمینی را استخراج میکنند حال چرا آبهای زیرزمینی زیادی استخراج میشود؟ به این خاطر که محصولات آبور کاشته میشود و شیوههای آبیاری ما غلط است.
موضوع آخری که در رابطه با فرونشست به مسئولان پیشنهاد میدهم تا این را حمایت کنند؛ کشور ما با توجه به وسعت و گستردگی فرونشست نیازمند تدوین مقررات ملی کاهش فرونشست زمین است. این را در نظر بگیرید که قانون و مقرراتی برای مقابله با فرونشست نداریم.
اگر در یک جایی که فرونشست زمین هم خیلی زیاد است گاهی دیده میشود که یک صنعت آببر که آب زیادی برای آن صنعت لازم میشود مکانیابی کرده و تأسیس میکنند. درست است که در این صنعت چندین هزار نفر مشغول میشوند و از بُعد اشتغالزایی خیلی خوب است ولی آب این مکان از کجا باید تأمین شود؟ در ایران مرکزی، نواحی خشک و نیمه خشک، خاک را از آبهای زیرزمینی میآیند و بیرون میکشند و بعد دوباره همان تأسیسات دچار فرونشست میشوند؛ بنابراین یک روند خاصی را لازم داریم که بنده اسم آن را مقررات ملی کاهش خطرات فرونشست زمین در ایران گذاشتم.
حتماً باید در زمینه فرونشست زمین، به صورت قانون لازمالاجرا مصوب، تدوین و ابلاغ شود. این موارد اهم موضوعاتی بود که در رابطه با فرونشست زمین باید به آن توجه شود.
اگر در مورد فرونشست، این کارها انجام نشود، به طور قطع، تهران در سده ۱۴۰۰ دچار بحران خواهد شد ضمن اینکه زندگی عموم مردم مختل خواهد شد و حوادثی ممکن است اتفاق بیفتد که جمع کردن آنها مشکل باشد. این پیشبینیای است که بنده برای تهران میکنم. البته بنده آدم منفینگری نیستم بلکه میگویم اگر این کارها و اقدامات انجام نشود؛ که امیدوارم انجام شود اتفاقاتی خواهد افتاد.
*برای آمادگی در برابر زلزله احتمالی تهران چه باید کرد؟
هر چقدر زمان میگذرد بر احتمال وقوع زلزله بزرگ تهران نیز اضافه میشود. همان طور که میدانید این رویدادهای لرزهای، رویدادهای متناوب هستند و به صورت دورهای، تنش در زیر لایههای زمین جمع میشود و آرام آرام بر این تنشها افزوده میشود و وقتی به یک حد شکنندگی که رسید لایههای درونی زمین در ضخامت ۱۰ کیلومتری و در لایههای سنگی در طول مثلاً ۵۰ الی ۶۰ کیلومتر به صورت ناگهانی در هم میشکند. به عظمت این نیرو توجه کنید. برای همین است که صدها سال طول میکشد تا این نیرو بتواند چنین شکستی در لایههای زمین بهوجود بیاورد. وقتی چنین اتفاقی میافتد ارتعاش ناشی از این پدیده که اسم آن را زلزله میگذاریم موجب تخریب گسترده میشود.
این احتمال در وهله اول باید بپذیریم؛ البته خوشایند نیست ولی این واقعیت را باید در نظر بگیریم. مثل یک آدمی است که هر روز یک رژیم غذایی پرچرب مصرف میکند هر چقدر این زمان میگذرد؛ احتمال انسداد رگهای خونی این شخص است که بیشتر میشود. این طبیعت زندگی است و طبیعت زلزله نیز همین است. تجمع این تنش که رفته رفته اضافه میشود؛ منجر به یک زلزله بزرگ میشود. این یک قانون طبیعت است و دست ما هم نیست یعنی درخصوص وقوع زلزله برعکس فرونشست که میتوانیم کارهایی را انجام دهیم؛ درخصوص وقوع زلزله کاری نمیتوانیم انجام دهیم.
اما چه کارهایی را واقعاً میتوانیم انجام دهیم؟ به نظر من همه مردم خیلی خوب میتوانند قضاوت کنند. آن عاملی که موجب ترس از زلزله است خود پدیده زلزله نیست یعنی یک پدیده طبیعی است که موجب ارتعاش زمین میشود به عبارت دیگر اگر ما داخل چادرها زندگی میکردیم خیلی از زلزله ترسی نداشتیم چرا که آواری نبود که روی سر ما بریزد بنابراین آن چیزی که ترسناک است فرو ریختن ساختمانهای فاقد کیفیت است. من فکر میکنم این اصل سادهای باشد که همه در ذهن خود پذیرا باشند بنابراین مهمترین رویکرد ارتقای کیفیت ساختمانهاست.
چیزی که فعلاً در تهران مشاهده میشود بیش از ۲۵۰ هزار پلاک ساختمانی که حالا خود میتواند چند واحد ساختمانی باشد فقط در بافتهای فرسوده تهران است. این ساختمانها، حداقل ۶۰ درصد آنها استحکام لازم در مقابل حتی زلزلههای متوسط نیز ندارند و وقتی که یک زلزله شدید رخ دهد معلوم است که وضعیت چگونه خواهد شد.
در خیلی از مناطق تهران اعم از شمال و جنوب، به عنوان مثال در مناطقی مثل کن، فرحزاد، تجریش، جماران، دارآباد و گلابدره و ... خیلی بافتهای فرسوده عجیبی است که متأسفانه درست بر روی گسل شمال شهر تهران هستند و اگر این زلزله در همان حوالی رخ دهد اولین مکانهای تخریبی ما همین بافتهای فرسوده شمالی تهران خواهند بود بنابراین بافت فرسوده و کیفیت ساخت و ساز پایین عمدهترین رویکرد ما است که حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد.
اگر میخواهیم در سده ۱۴۰۰ شهری تابآور به نام تهران داشته باشیم توصیه بنده این است که توجه ویژه به بافتهای فرسوده شود. کاری است که شدنی است و با تجمیع واحدهای ریزدانه میتوان مجموعه ساختمانهای مقاوم ساخت و با معابر قابل دسترسی، نفوذپذیر و با وسعت قابل قبول، موجب آرامش خانوادهها شود. این کار واقعاً یک کار زمانبری است که با همکاری شهرداری و دولت، نه تنها در تهران بلکه باید در همه کلانشهرها انجام شود اما موضوع برای تهران بسیار مهم است.
موضوع بعدی درخصوص زلزله تهران، پرهیز از ساخت و ساز در کنار گسلهاست. این هم مسئله مهمی است. اکنون گسلهای تهران را به صورت قابل قبولی شناسایی کرده و برای آنها حریم در نظر گرفته شده است. اساساً باید برنامه توسعه شهر تهران این گونه باشد که روی این گسلها، ساخت و ساز انجام نشود. موضوع بعدی سقف محدودیت جمعیتپذیری شهر تهران باشد. شهر تهران واقعاً برای همین جمعیت، و واقعاً از لحاظ منابع آبی و هم از نظر مخاطراتی که بیان شد، وسعت جمعیتی و مدیریت شهری پاسخگو نیست بنابراین تلاش در جهت مهاجرت منفی از تهران با سیاستهای تشویقگرانه دولت میتواند یک اقدام مهم باشد و برای اینکه ریسک زلزله همه کم شود. اگر تعداد جمعیت کمتر باشد و حداقل افزایش پیدا نکند رفته رفته این ریسک کمتر خواهد شد.
اینها موارد بسیار مهمی است که در مورد زلزله تهران باید به آن توجه شود ولی یک نکته مهمتر و آسانتر قضیه این است که یک برنامه آموزشی ویژه برای ارتقای آگاهیهای عموم مردم از خطر زلزله و فرونشست زمین است؛ یعنی تمامی این کارها وقتی نتیجه مطلوب میدهد که خود مردم از نظر رشد آگاهی و سطح فرهنگی به آن رسیده باشند که باید قدر آب را بدانیم و باید بدانیم که کشور لرزهخیزی هستیم و باید در ساخت و سازها و در خرید و فروش مسکن کیفیت مسکن و ساخت و ساز را مورد توجه قرار دهیم تا به عنوان یک مطالبه عمومی مطرح شود. اگر ساختمانها یک گواهینامههای فنی داشته باشند که مثلاً این ساختمان مطابق با استاندارد و آییننامه ساخته شده، شما یا منِ خریدار یا اجارهکننده آن خانه خیالمان راحت میشود که این ساختمان، کیفیت لازم را دارد.
ارسال دیدگاه