مسعود جعفری‌جوزانی: ما فارسی‌زبانان اگر یکی می‌شدیم کارهای ماندگاری را خلق می‌کردیم

تهران (پانا) - مسعود جعفری‌جوزانی فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینما و تلویزیون در مراسم بزرگداشت زنده‌یاد «حبیب‌ الله عبدالرزاق» گفت فارسی‌زبانان دنیا اگر در همه عرصه‌ها به ویژه حوزه خلاقیت و تولید آثار هنری، هم‌پیمان بودند و یک‌پارچه عمل مى‌کردند، می‌توانستند کارهای درخشان و ماندگار بیشترى خلق کنند.

کد مطلب: ۱۲۵۹۶۳۰
لینک کوتاه کپی شد
مسعود جعفری‌جوزانی: ما فارسی‌زبانان اگر یکی می‌شدیم کارهای ماندگاری را خلق می‌کردیم

مسعود جعفری جوزانی فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینما و تلویزیون در مراسم «حبیب هنر» به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد تولد «حبیب‌ الله عبدالرزاق‎اف» هنرمند مردمی کشور تاجیکستان و بازیگر سریال ماندگار و تاریخی «در چشم باد» گفت: اگر ما فارسی‌زبانان که این همه به فردوسى مى‌بالیم و افتخار می‌کنیم و شعار می‌دهیم، که او چه ابرانسانى است و به هر بهانه‌اى از او یاد مى‌کنیم و در هر زمینه‌ای او را خرج می‌کنیم و در ابتدای سخنرانی‌هایمان و حتى گفتارهاى روزمره، اشعاری از او را بر زبان مى‌آوریم، فقط ژرفاى همین یک بیت شعر «به نام خداوند جان و خرد / کز این برتر اندیشه برنگذرد» را به خوبی درک مى‌کردیم و در ‌پی اجرای آن برمى‌آمدیم، بی‌تردید امروز، قدرت بیشتر و جایگاهی بالاتر، در سپهر فرهنگ و هنر جهان داشتیم. شوربختانه نشانه‌هاى موجود، نمایانگر این واقعیت تلخ است که بیشتر ما در بزنگاه‌های تاریخی، نصیحت این فرزانه طوس را فراموش کرده، به جای خِردورزی، تابع احساسات زودگذر سیاسی و روزمرگى شده‌ایم.

وی همچنین گفت: ما شعرهای او را حفظ کرده‌ایم و به زبان می‌آوریم اما جوهر آنها را به کار نمی‌گیریم، فراموش می‌کنیم استاد سخن ما گفت: این خِرد است که جهان را به پیش می‌برد، موجب پالایش جان می‌شود، انسان را شیفته می‌کند و هنر را پدید می‌آورد. فراموش می‌کنیم که انسان هم مانند هر موجود دیگر در عالم هستی اسیر زمان‌ ـ مکان است و بخشی از طبیعت ... نهایت طبیعت چیست؟ مرگ! پس، نهایت طبیعت انسان هم مثل هر موجود دیگر، مرگ است. بله انسان عقل دارد، منطق دارد. اما نهایت عقل چیست؟ نهایت عقل و منطق هم صنعت است. یعنى عقل، تابع منطق و برهان است، پس هر آنچه که در چهارچوب منطق بگنجد، یعنی مورد استفاده روزمره انسان باشد را، اختراع و تولید مى‌کند که مى‌شود صنعت ... صندلی می‌سازد تا روی آن بنشینیم، هواپیما اختراع می‌کند تا با آن پرواز کنیم ... پس تکلیف هنر چه می‌شود؟ یک تابلوی نقاشی، شعر یا هر اثر هنری دیگر که مورد استفاده منطقی ندارد، این کار خرد است. خِرد، ورای این دو است. اگر عقل و طبیعت را دو خط متقاطع فرض کنیم، خِرد، نقطه تلاقی این دو خط است، که هنر پدید می‌آورد و فرهنگ می‌سازد. نقطه‌ای است که جان را شیفته می‌کند، به ماورا می‌برد ، شعر می‌سراید، نقاشی می‌کشد، آواز می‌خواند و آثار هنری را می‌آفریند. این روزها در فیلم‌ها و نوشته‌ها زیاد می‌شنویم و می‌خوانیم که: به حرف دلت گوش کن! کدام دل؟ اگر دل همین قلب است که در سینه می‌طپد، که چیزی شبیه کاربراتور ماشین است و می‌شود آن را عوض کرد. پس منظور از این دل، همان خِرد ماست.

نویسنده و کارگردان سریال تاریخی «در چشم باد» گفت: ما به اندازه کافی تلاش نکردیم تا پیوندمان را با همدیگر استوار کنیم. گاهی از سیاست و سیاستمداران پیروی می‌کنیم. احساساتی می‌شویم، رگ گردن را باد می‌کنیم و فریاد می‌زنیم ... غافل از اینکه سیاستمدارها، مجبورند با فرایندهای ملتهب سیاسی دنیا؛ هر روز به شکلی درآیند تا بتوانند رأی ملت‌ها را بگیرند و کشورهایشان را اداره بکنند. پس دلیلی ندارد که هنرمند دنباله‌رو آنها باشد. هنر بر جوهر روح انسان و خرد استوار است.

وی افزود: اگر ما فارسی‌زبانان حداقل در تولید آثار هنری هم‌پیمان و یکی می‌شدیم، اگر جان‌های شیفته و نیروهایی مثل «حبیب‌الله عبدالرزاق» که استاد و عشق من است و دیگر هنرمندانی از این دست، با هم پیوند می‌داشتیم؛ می‌توانستیم کارهای درخشان و ماندگاری را خلق کنیم. شگفت‌انگیز است وقتی شیخ اجل سعدی شیرازی تعریف می‌کند که از مصر و دمشق تا هندوستان با مردم به‌راحتی فارسی حرف می‌زدند. یادمان نرود که ۷۰۰ سال در هند، مردم فارسی حرف می‌زدند. سه قرن در حکومت عثمانی، فارسی صحبت می‌کردند. یعنی یک زبان در نیمی از دنیای گذشته قابل فهم بوده است. امروز دولت‌های مختلف، برای منافع خودشان، مخارج زیادی صرف می‌کنند، زبان فارسی را از بین ببرند. برای نمونه دویست سال با تلاش پیگیر، زبان فارسی را در هند از بین بردند و زبان اردو را جایگزین آن کردند.

این تهیه‌کننده باسابقه سینما و تلویزیون در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: از نطق جناب آقای دکتر «نظام‌الدین زاهدی» سفیر ارجمند کشور تاجیکستان لذت بردم؛ من کمتر سیاستمداری دیدم که تا این حد به هنر علاقمند باشد و تاریخچه هنرپیشه کشورش را خوب بشناسد. به درستی جای سپاسگزاری است. از آقای «سرور بختی» تشکر می‌کنم که با لطف و بزرگواری، ما را یاری کردند تا مراسم بزرگداشت «حبیب‌الله عبدالرزاق‎اف» در مؤسسه فرهنگی اکو برگزار شود.

کارگردان فیلم‌های سینمایی «جاده‌های سرد» و «شیرسنگی» در ادامه سخنانش افزود: وقتی‌که در سال ۱۳۸۰ برای نخستین بار «حبیب‌الله عبدالرزاق»‎ را در تاجیکستان دیدم، ایشان را نمی‌شناختم، با سینمای شوروی خیلی آشنا بودم ولی نه آن‌طور که پیگیر آثار سینمایی تاجیکستان هم باشم. وقتی‌ حبیب الله را دیدم تصور می‌کردم من از او فیلمی ندیده‌ام، ولی وقتی‌که شروع به صحبت کردیم یکدفعه یادم آمد که در سال ۱۳۶۳ فیلم «افسانه سیاوش» با هنرنمایی او را دیده‌ام. در ایران دوبله شده بود و مردم برای دیدن آن در صف می‌ایستادند. من هم برای دیدن این فیلم به سینما رفته بودم. فکر کنم حبیب الله در این فیلم، نقش «پیران وزیر» را بازی کرده بود. وقتی روبروی حبیب الله نشستم و با همدیگر صحبت کردیم، احساس خوبی به من دست داد. متوجه شدم که حبیب الله خود آقا حسام سریال «در چشم باد» است.

وی همچنین گفت: چرا نقش آقا حسام این‌قدر برای من مهم بود؟ چون آقا حسام یک آزادی‌خواه تاجیک بود و همسایه من ایرانی بود.

این کارگردان باتجربه در ادامه با اشاره به انتخاب «حبیب‌الله عبدالرزاق» برای بازی‎ سریال «در چشم باد» گفت: برای این نقش، یک بازیگر پرانرژی می‌خواستیم که عشق و زندگی و خانواده را خوب درک کند. یک آدمی‌که با تمام وجودش حرف بزند و بتواند عشق و هیجان و احساسش را درست بیان بکند. این بود که وقتی‌ عبدالرزاق‎ را دیدم احساس کردم او همه این ویژگی‌ها را دارد. این بود که به شوخی گفتم: فکر می‌کنم آقا حساممان را پیدا کردیم. حبیب الله پرسید یعنی چی؟ من هم به زبان خوش فارسی احساسم را برایش توضیح دادم.

وی با اشاره به دیدار با این بازیگر سرشناس تاجیکستان در خانه خودش در شهر دوشنبه گفت: عکس پدر آقای عبدالرزاق‎ آنجا بود، آقای مجید میرفخرایی هنرمند بزرگ و مدیر هنری سریال «در چشم باد» از او پرسید: این عکس کیست؟ چقدر شبیه شماست. حبیب الله جواب داد، عکس پدرم است و این عکس را همیشه جلوی چشمم نگه می‌دارم؛ چون پدرم به دلیل این‌که بلد بود فارسی حرف بزند و نوشته فارسی را بخواند و این زبان را به دیگران می‌آموخت، زندانی‌اش کردند.

وی همچنین گفت: اینقدر آقای عبدالرزاق را دوست داشتم که از دخترم سحر جعفری جوزانی با مهدى حاجى ‌یوسف کارگردان جوانی که از کارگاه فیلم جوزانی فارغ‌التحصیل شده است، درخواست کردم که فیلم مستندی درباره‌اش بسازند آنها هم یک فیلم ۴۵ دقیقه‌ای زیبا ساخته‌اند که به نظرم بیان واقعیت‌های بسیاری درباره حبیب‌الله عزیز است. امیدوارم از دیدن فیلم این جوان‌ها که با همه وجودشان سعی کردند یک شمایی از زندگی و احساسات آقای حبیب‌الله عزیز را به تصویر بکشند، لذت ببرید.

مسعود جعفری جوزانی در پایان سخنانش تأکید کرد: همچنین از آقای حسین طاهری تشکر می‌کنم که اگر نبودند «در چشم باد» ساخته نمی‌شد. این مرد بزرگ پس از پایان سریال هم به بهانه‌های مختلف به تاجیکستان سفر می‌کردند و به این هنرمندان عزیز، سر می‌زدند، به کسانی همچون؛ «بابا جان حسن اُف» خواننده سرشناس فولکلور، خانم «لطافت یوسفی»، خانم «ستاره صفراوه»، «قربان صابر» و ... .

در مراسم بزرگداشت هشتاد و پنجمین سالگرد تولد «حبیب‌الله عبدالرزاق‎اف» هنرمند مردمی کشور تاجیکستان، که شخصیت‌های برجسته سیاسی، فرهنگی و هنری؛ از جمله: دکتر «نظام‌الدین زاهدی» سفیر تاجیکستان در ایران، علی اصغر شعردوست سفیر سابق ایران در تاجیکستان، پرفسور «سروَر بختی» رئیس مؤسسه فرهنگی اکو، حسین طاهری تهیه‌کننده سریال «در چشم باد» و سریال «سلمان فارسی»، استاد على‌اکبر نصرآبادى هنرمند نقاش، معمار و مدیر موزه ارتباطات و رئیس شورای عالی تمبر ایران، مسعود داوودی مدیرمسئول و سردبیر روزنامه سینمایی «بانی فیلم»، علیرضا گلکار، سیدمحمود موسوى‌نژاد صداگذار سینما، آرش نصیری نویسنده و روزنامه‌نگار حوزه موسیقی، منوچهر جهانی خبرنگار و منتقد سینما، مهدى حاجى یوسف کارگردان و ... حضور داشتند، حاضران در این نشست، پوستری از این برنامه را که با عکس‌های این بازیگر سرشناس تاجیکی طراحی شده است را امضا کردند و به یادگار، نوشته‌ها و اشعاری در ستایش و جایگاه هنری‌ این هنرمند فقید به رشته تحریر در آوردند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار