سعید زاهدیان*

فوتبال الگویی برای ورزش ایران

در فوتبال ایران، آش چقدر شور شده که برای نخستین‌بار بیش از 6 عضو هیأت‌رئیسه فدراسیون درخواست جلسه فوق‌العاده کرده‌اند؛ آن‌هم با دستور عزل رئیس فدراسیون. تا امروز سابقه نداشته رئیس فدراسیونی که تیم‌ ملی‌اش با اقتدار به جام جهانی رفته، چنان تند و سنگین مورد انتقاد واقع شود که اعضای هیأت‌رئیسه علیه‌اش قیام کنند!

کد مطلب: ۱۲۵۵۸۵۹
لینک کوتاه کپی شد

در فدراسیون‌های مختلف، بارها دخالت دولت‌ برای برکناری «یک رئیس فدراسیون» به‌دلیل تخلفات مختلف را شاهد بودیم که این ماجرا اغلب با واکنش نهاد‌های بین‌المللی همراه می‌شد‌؛ اگر در آن فدراسیون‌ها، اعضای مجمع یا هیأت‌رئیسه به وظایف قانونی خود طبق اساسنامه عمل می‌کردند، نیاز به دخالت وزارت ورزش- یا همان دولت - احساس نمی‌شد و کار به مجامع بین‌المللی هم نمی‌کشید.

در فدراسیون فوتبال فعلی، برای نخستین‌بار است که اعضای هیأت‌رئیسه بدون دخالت دولت، خودشان پا پیش گذاشته و پیشقراول برکناری عزیزی خادم شده‌اند. مهرداد سراجی، در این خصوص گفته است: «این ماجرا می‌تواند بدعت تازه‌ای در فوتبال ایران باشد.» این گفته سراجی را باید جور دیگری تفسیر کرد؛ این اتفاق می‌تواند بدعت تازه‌ای در ورزش کشور باشد.

همواره اعضای مجمع فدراسیون‌های ورزشی، روز مجمع عمومی و سالانه حاضر می‌شوند و چندان دخالتی بر عملکرد رئیس، نواب رئیس و دبیرکل و سایر اعضای اجرایی فدراسیون ندارند. ۴ سال یک‌بار می‌آیند و رأی می‌دهند و بعد هم به خانه‌های خود بازمی‌گردند تا براساس تقویم، موعد جمع شدن آنها کنار هم فرا برسد.

اعضای هیأت‌رئیسه و مجمع همیشه باید ناظر بر عملکرد فدراسیون خود باشند و هرگاه احساس شد اتفاقات بدی در حال شکل‌گیری است، طبق قانون وارد عمل شوند و جلوی فاجعه را پیش از اتفاق تلخ بگیرند. نکته اینجاست که برای نخستین‌بار در فوتبال ایران شاهد ایفای نقش درست و بموقع هیأت‌رئیسه هستیم و نهادهای مستقل فدراسیون یعنی کمیته اخلاق، کمیته‌انضباطی و استیناف، هم که با محرومیت مهرداد سراجی مستقل بودن خود را زیر سؤال بردند و با بیانیه رسمی همه را تهدید کردند که اگر کسی خلاف میل فدراسیون سخنی بگوید، عواقب سختی در انتظارش است.

عزیزی خادم که با شعار شفافیت و مبارزه با فساد و استقلال فدراسیون وارد عرصه انتخابات شد، تا امروز برخلاف تمام شعارهایش عمل کرده و عزل او توسط هیأت‌رئیسه به‌دلیل فقدان شفافیت مالی و ابهاماتی که عمدتاً به مسائل مالی برمی‌گردد شروع داستان تازه‌ای در ورزش کشور به‌نظر می‌رسد؛ ماجرا از اینجا شروع شد که اعضای هیأت رئیسه پیگیر موضوعاتی نظیر مالیات گرفته یا شرکتی که برای راه‌اندازی VAR به ایران آمد و معلوم نشد که از چه کانالی وارد و چگونه بیرون رفت، شدند اما پاسخ شفافی از رئیس فدراسیون نگرفتند؛ رئیس فدراسیون به هیچ‌یک از این ابهامات پاسخ نداد. اگر کمیته اخلاق از ابتدا مستقل از رئیس و سایر بخش‌های فدراسیون عمل می‌کرد و پیش از آنکه کار به هیأت‌ریسه بکشد، پیگیر موضوعات کدر و مبهم می‌شد، کار به این مرحله نمی‌رسید.

در مجموع اقدام هیأت‌رئیسه جای ستایش دارد و اگر تصمیم آنها به نتیجه ختم‌ شود، برای نخستین‌بار در ورزش ایران شاهد اتفاقی مثبت و قابل تقدیر هستیم؛ قابل تقدیر از این جهت که نزد اعضای هیأت‌رئیسه «حس مسئولیت‌پذیری» دیده می‌شود.

از این پس هر شخصی مسئولیت اداره فدراسیونی را بر عهده بگیرد، می‌داند که اعضای منتخب مجمع-همان اعضای هیأت‌رئیسه- ناظر بر کار او و مجموعه‌اش هستند و باید پاسخگوی تصمیماتش باشد. شاید این اتفاق که از فوتبال شروع شده، سرآغاز راهی تازه باشد و یک‌بار برای همیشه فوتبال و حتی ورزش ایران را متحول کند. تمام فدراسیون‌های ورزشی بدانند که اداره کردن فدراسیون به شکل جزیره‌ای و شخص‌محور ممکن نیست. به امید روزی که سوای هیأت‌رئیسه‌ مطالبه‌گر، شاهد استقلال در ارکان مستقل فدراسیون‌ها باشیم و این نهاد‌ها که باید تابعی از فدراسیون جهانی خود باشند، در تمام امور همسو با فدراسیون‌های جهانی حرکت کنند. چنانچه در فیفا و یوفا شاهد ورود کمیته اخلاق بودیم که به برکناری بلاتر و پلاتینی منجر شد. در فوتبال یا ورزش دنیا، اگر رسانه‌ای از تخلفی رونمایی کند، بخش‌های مستقل فدراسیون وارد عمل می‌شوند و حتی از دستگاه‌های دیگر نظیر پلیس، بخش‌های قضایی و امنیتی کمک می‌گیرند تا به اصل ماجرا پی ببرند.

در فوتبال انگلیس، وقتی رسانه‌ها افشا کردند که سم‌ آلاردایس سرمربی جدید تیم‌ملی این کشور برای دعوت از بازیکنان با دلال‌ها ارتباط گرفته و فهرست تیم‌ملی متأثر از روابط پولی شده، به موضوع به شکل جدی ورود کرد. پیش از آنکه اتحادیه فوتبال انگلیس حکمی صادر کند، آلاردایس ضمن عذرخواهی از همه، با پذیرفتن آنچه به او نسبت داده بودند، استعفایش را نوشت و اعلام کرد که اشتباه کرده است. حرکت هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال ایران می‌تواند الگویی برای تمام فدراسیون‌ها باشد و اگر این ماجرا به سراسر ورزش سرایت کند، تحولی بزرگ در ورزش کشور ایجاد می‌شود؛ تحولی مثبت در این راستا که دیگر نیاز به ورود وزیر ورزش به تخلفات نیست. برای مجامع بین‌المللی هم این پرسش ایجاد نمی‌شود که دولت‌ در امور یک فدراسیون دخالت کرده و تهدید تعلیق از سوی نهادهای بین‌المللی برای همیشه برداشته خواهد شد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار