حسن هانیزاده*
انقلاب اسلامی و تغییر موازنههای جهانی
هنگامی که یک خبرنگار فرانسوی در دیماه ۱۳۵۷ برای نخستین بار با امام خمینی «رض» در نوفل لوشاتو فرانسه دیدار کرد تا تحلیل خود را در خصوص رهبر فرزانه انقلاب منتشر کند یک جمله را به عنوان جمله کلیدی خود انتخاب کرد و آن «مردی را دیدم که از فراسوی تاریخ به جهان معاصر قدم گذاشت تا تاریخ جهان را با ادبیاتی جدید بازنویسی کند».
این وصف پرمفهوم نشان میدهد که انقلاب اسلامی توانست در طول ۴۳ سال گذشته به عنوان یک واقعیت تاریخی که در عرصههای جهانی ظاهر شده موازنههای قدرت را در منطقه و جهان بهسود ملتهای مستضعف تغییر دهد هر چند این تغییرات با هزینههای انسانی، مالی، نظامی و اجتماعی بالائی همراه بود.
از آنجایی که رژیم پهلوی در طول حاکمیت پدر و پسر بخشی از شاکله سیاسی قدرتهای استکباری تلقی میشد لذا غرب به ایران به عنوان یک کشور تاثیرگذار منطقهای و جهانی نگاه نمیکرد بلکه ایران را یک استراحتگاه و یک پاسگاه بین قارهای تلقی میکرد.
نقش ایران در دوران رژیم پهلوی بهویژه پهلوی دوم یک نقش راهبردی نبود بلکه امکانات بالفعل این کشور در خدمت اهداف آمریکا و غرب قرار داشت. حضور هزاران مستشار نظامی آمریکایی در بدنه ارتش شاهنشاهی، بهکارگیری امکانات نظامی ایران در کشتار مردم بیگناه ویتنام و مخالفان پادشاهی عمان در ظفار و تجزیه دردناک جزیره استراتژیک بحرین و قرار دادن دهها پایگاه جاسوسی در اختیار موساد اسرائیل بخش کوچکی از خیانتهای رژیم پهلوی بود.
لذا ایران در دوران سیاه حاکمیت پهلوی دوم در معادلات منطقهای و بینالمللی هیچگونه جایگاهی نداشت و تنها مجری بیچون و چرای سیاستهای آمریکا و غرب بود. پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ موجب شد که قطب سومی در میان دو قدرت شرق و غرب آن زمان بهوجود بیاید که این قطب شطرنج سیاسی و دموگرافی در منطقه را بهکلی دگرگون ساخت و ایران که در مقطعی از زمان تابعی از اراده آمریکا بود اکنون به یک قدرت تاثیرگذار جهانی تبدیل شد.
از این رو آمریکا و غرب برای خارج ساختن ایران از معادلات منطقهای و جهانی و تغییر واقعیتهای سیاسی ناشی از نفوذ بالقوه ایران، پروسههای مختلفی را علیه جمهوری اسلامی ایران به مرحله اجرا گذاشت.
جنگ تحمیلی ۸ ساله رژیم بعث عراق علیه ایران، تلاش برای کودتا علیه حاکمیت مشروع جمهوری اسلامی، حمله آمریکا به طبس، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی توسط ناو جنگی آمریکا در خلیج فارس و اعمال تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران بخشی از تلاشهای آمریکا برای مقابله با نفوذ ایران تلقی میشود.
هدف آمریکا و غرب این است که از رهگذر اعمال تحریمهای فلجکننده، ایران را به یک کشور بیتحرک و ناکارآمد تبدیل کند تا به الگوئی قابل قبول برای ملتهای آزاده جهان تبدیل نشود زیرا تغییر معادلات منطقه موجب کاهش نفوذ آمریکا و غرب خواهد شد.
اما علیرغم این تلاشها ایران توانسته در طول ۴۳ سال گذشته در حوزههای مختلف به نقطه قابل اتکائی در حوزههای نظامی، صنعتی، پزشکی و نانو تکنولوژی برسد که این نشانگر اراده و عزم ملی مردم ایران برای رسیدن به اوج قلههای شکوفائی است.
ایران امروز علیرغم تهدیدات خارجی و چالشهای اقتصادی به سرعت در حال عبور از پیچها و گردنههای سخت و خطرناک است زیرا استقلال و رسیدن به قلههای ترقی نیازمند صبر و مقاومت ملی است و آینده روشنی در انتظار ملت تاریخساز و صبور ایران است.
خبرنگار: پرویز پیکری
ارسال دیدگاه