پانا گزارش میدهد؛
مستندهای فجر چهلم؛ از احتضار طبیعت و داستان اتوبوس تا مشق شب کیارستمی
تهران (پانا) - 9 مستند با موضوعاتی متنوع شامل دغدغهای محیط زیستی، مسائل آموزشی مدنظر عباس کیارستمی، مجاهدتهای یک بانوی رزمنده و ... در چهلمین جشنواره فیلم فجر روی پرده میروند.
هیات انتخاب بخش سینمای مستند چهلمین جشنواره فیلم فجر، اسامی فیلمهای راه یافته به این بخش را اعلام کرد و فیلمهای «آن مرد با اتوبوس آمد» به کارگردانی و تهیهکنندگی «نیما مهدیان»، «احتضار» به کارگردانی «حجت طاهری» و تهیهکنندگی «حجت طاهری، عبدالخالق طاهری»، «تفنگ برادرم» به کارگردانی و تهیهکنندگی «کامران جاهدی»، «دبستان پارسی» به کارگردانی و تهیهکنندگی «حسن نقاشی»، «سرباز شماره صفر» به کارگردانی و تهیهکنندگی «محمد سلیمیراد»، «مشق امشب» به کارگردانی و تهیهکنندگی «اشکان نجاتی، مهران نعمتالهی»، «هیچکس منتظرت نیست» به کارگردانی و تهیهکنندگی «محسن اسلامزاده»، «یکی از رویاهای من» به کارگردانی و تهیهکنندگی «محسن هادی» در این بخش حضور دارند.
«آن مرد با اتوبوس آمد» به کارگردانی و تهیهکنندگی نیما مهدیان در لایه اول تاریخ صد ساله اتوبوسرانی تهران و در لایههای بعد رفتارشناسی مردم است.
نیما مهدیان درباره ساختار این مستند گفت: «آن مرد با اتوبوس آمد» تلفیقی از تصاویر آرشیوی و نظر افراد مختلف به نمایندگی از طبقات اجتماعی خود نسبت به اتوبوس است، هیچگونه مصاحبهای در فیلم وجود ندارد و از روایتهای مختلف استفاده شده است. ازجمله ویژگیهای دیگر این فیلم استفاده از گویش و نه لهجه تهرانی و نیزکلمات، مَتَلها و واژههای قدیمی تهران است، نزدیک به ۲ ماه گفتار متن فیلم را با استفاده از گویش تهرانی نوشتم و مخاطب در فیلم ممکن است با واژههایی روبهرو میشود که به طور دقیق معنای آنها را نمیداند اما متوجه منظور میشود.
«احتضار» به کارگردانی حجت طاهری داستان یک دوستدار محیط زیست است که در کنار نگهداری از پدر بیمارش، برای طبیعت رو به مرگ زاگرس تلاش میکند.
طاهری درباره این مستند اظهار کرد: این فیلم سفارش صداوسیما بود که میخواستند درباره معضل زغال بسازند. اما وقتی وارد ماجرا شدم دیدم میتوان به بخش از بین رفتن جنگلهای زاگرس هم پرداخت. باید بگویم درخت بلوط برای بارور شدن باید پانصد سال عمر کند، به همین دلیل از بین رفتن آن به خاطر چیز ارزان چون زغال عمق فاجعه را بیش از پیش نشان میدهد. متاسفانه اکنون ما در حال از دست دادن بلوطهای ارزشمند خود هستیم.
اما «تفنگ برادرم» به کارگردانی و تهیهکنندگی کامران جاهدی داستان زندگی شخصی به نام خواهر بسیطی را روایت میکند. این بانو از قهرمانان تاریخ دفاع مقدس ایران به شمار میآید اما متاسفانه نامش در تاریخ حذف شده است. او در روز حمله بعثیها بعد از سقوط قصرشیرین که باعث شده بود مردم آنجا را تخلیه کنند همراه با بیست نفر دیگر در شهر ماند و موفق شد که لشکر دوازده عراق که جمعیت آن حدود ده هزار نفر بود را شکست دهد. خواهر بسیطی در واقع قلب و هسته اصلی این نبرد بود و دوشادوش مردان میجنگید.
حسن نقاشی در مستند «دبستان پارسی» تاسیس اولین دبستان نوین یزد معروف به دبستان پارسی در عهد قاجار را به تصویر میکشد و خاطرات خدابخش، موسس دبستان را بازخوانی میکند.
حسن نقاشی درباره ایده این فیلم گفت: من در یزد زندگی کردم و بعد فیلمساز شدم و طبیعی است که دغدغههایم را در آن خطه روایت کرده و به تصویر بکشم. ما در محله خود یک «پیر» داریم که به معنای سقاخانه است و همواره از همان ابتدای کودکی توجه من را به سمت خود جلب میکرد. من در آنجا یادبودی را دیده بودم درباره قصه معلمی که به دلیل احداث مدرسه به قتل رسیده بود و من تصمیم گرفتم حتما فیلم را بسازم.
دیگر مستند این بخش «سرباز شماره صفر» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمد سلیمیراد است که عاشقانهای تلخ درباره وضعیت غمانگیز زندگی یک جانباز شیمیایی و همسر اوست.
محمد سلیمیراد درباره این مستند و انتخاب قصه آقا جهانگیر به عنوان شخصیت محوری آن توضیح داد: قرار بود کتابی درباره یکی از بازماندگان عملیات کربلایی چهار بنویسم که به این سوژه رسیدم. وقتی آقا جهانگیر را دیدم فهمیدم ایشان همرزم پدرم در این عملیات بوده است. پدرم در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید و من پنج ماه بعد از شهادت او به دنیا آمدم. آقای جهانگیری را چند هفته دیدم و فهمیدم چقدر مشکلات در زندگیاش دارد و تصمیم گرفتم پژوهشم را روی زندگی پس از جنگ او متمرکز کنم و کتاب را در اولویت دوم قرار دهم.
«مشق امشب» به کارگردانی و تهیهکنندگی اشکان نجاتی و مهران نعمتالهی لایههای پنهان مسائل آموزشی و پرورشی کودکان ایران را به تصویر میکشد که از نگاه جامعه به دور مانده است.
اشکان نجاتی در مورد این مستند که با همان نگاهی که عباس کیارستمی «مشق شب» را ساخت، و تقریبا با همان سوالها، اما برای بررسی آموزش و پرورش در امروز ساخته شده است، گفت: پنج سال پیش بود که فیلم «مشق شب» آقای کیارستمی را دیدیم و به شدت روی ما تاثیرگذار گذاشت بهطوریکه شب تا صبح نخوابیدم. فکر کردم چه میشود دوباره سراغ همچین موضوعی رفت تا ببینیم الان اوضاع چطور است؟ وقتی سراغ آن مدرسه در فیلم مشق شب رفتیم دیدیم دیگر وجود ندارد، برای همین وارد اولین مدرسه در همان منطقه قیطریه شدیم که آن روزها برخلاف امروز، منطقهای ثروتمند نبود؛ به محض ورود به این مدرسه، اختلاف طبقاتی خودمان را با بچههای آنجا حس کردیم.
«هیچکس منتظرت نیست» به کارگردانی و تهیهکنندگی محسن اسلامزاده روایتی از سپیده علیزاده است که حدود ۱۰ سالی است در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت میکند. او شب و روزش را با زنان ته خطی میگذراند؛ برخی از آنها هنوز میان کورههای متروکه آجرپزی خلازیر، کارتن خواب هستند و برخی ترک کردهاند و همکارش در گرمخانه زنان میدان شوش شدهاند.
«یکی از رویاهای من» به کارگردانی و تهیهکنندگی محسن هادی هم قصه زندگی روزمره «وحید رجبلو» جوان نخبه دارای معلولیت است که قصد دارد یک پلتفرم آنلاین برای ارائه خدمات در منزل به افراد دارای معلولیت ایجاد کند. وحید رجب لو یک توانخواه جسمی، حرکتی است. جوانی که خوب میداند کمتر از بقیه عمر خواهد کرد اما این باعث نشده که دست از رویاهایش بکشد، بلکه چون زمان کمتری دارد میخواهد با شتاب بیشتری به پیش رود. او کار آفرین موفقی است که در بازار دیجیتال برای خودش موقعیتی ساخته و دیگران را مجاب کرده که کاری را که به میلش باشد، به ثمر خواهد رساند.
ارسال دیدگاه