استاد دانشگاه،
۲۶دی، سالروز فرار شاه از کشور
رشت (پانا) - ۲۶دی، سالروز فرارشاه از کشورمان، فراری که رهایی مردم ایران از سلطه قدرت های استکباری جهان را به همراه داشت و آغاز فصلی جدید در حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه بود.
حسن حبیبی در یادداشتی نوشت: انور سادات او را به مصر دعوت کرد. محمدرضا پذیرفت قبل از سفر به آمریکا تا ۲۴ ساعت در مصر بماند. اقامت وی و خانوادهاش از ۲۶ دی ماه(۱۶ ژانویه) تا ۲۲بهمن(۲۲ ژانویه) به طول انجامید و از آنجا نیز به دعوت ملک حسن پادشاه مراکش رباط شدند.
میتوان این نظر را پذیرفت که طولانی شدن سفر وی در مصر و مراکش به امید انجام کودتای نظامی در تهران و بازگشت به ایران (چون مرداد ۱۳۳۲) بوده است. در تحلیل طولانی شدن اقامت محمدرضا در خارج از آمریکا، این فرضیه نیز بعید نخواهد بود که دولت آمریکا به جهت مواجه نشدن با پیامدهای منفی حضور وی در آمریکا، همانگونه که سفارت آمریکا در تهران هشدار داده بود، از دوستانش در مصر و مراکش خواسته با طولانی شدن اقامت شاه، دوری نمایند. کارتر نیز در ۲۰ ژانویه در دفتر مطالعات خود اشاره کرده بود که اگر بوی گند شاه در آمریکا به مشام آنها برسد، هم برای آمریکا بد است هم برای شاه. ماندن محمدرضا در مراکش برای شاه حسن نیز سخت گردید و این رژیم با اعتراضات مردمی روبرو شد.
محمدرضا با بیان این مطلب به سفیر آمریکا در مراکش، آمادگی خود را برای سفر به آمریکا اعلام کرد. مسئولان آمریکایی اعلام کردند دعوت از وی هنوز دارای اعتبار است اما عملی شدن این دعوت در حال حاضر را ممکن ندانستند. بیتردید پیام سولیوان سفیر آمریکا در ایران در تصمیم جدید آمریکا موثر بوده است.
وی با مخابره پیام اعلام کرد که با توجه به قصد آمریکا برای برقراری رابطه محکم با نظام جدید ایران،حضور شاه درآمریکا به معنای تلاش این کشور برای برگرداندن وی به قدرت تلقی خواهد شد و امکان گروگان گیری اعضای سفارت نیز وجود خواهد داشت. بدین سان وی مخالفت صریح خود را با سفر محمدرضا به آمریکا اعلام کرده بود. سایروس ونس وزیر خارجه آمریکا نیز استدلال سولیوان را پذیرفته بود.
ازسوی دیگر فرانسه با ادامه حضور محمدرضا در مراکش، به دلیل در خطر قرار گرفتن موقعیت متحد افریقایی آن کشور ناراضی بود. از این رو با فراهم شدن هواپیما به وی اعلام شد که قبل از تشکیل اجلاس سران کشورهای اسلامی در مراکش(۳۰ مارس) باید آماده پرواز شود. صبح روز ۳۰مارس محمدرضا و همسرش و همراهان به فرودگاه رباط رفتند تا سوار هواپیما شوند، اما هنوز نمی دانستند باید به کجا بروند. محتملترین کشور، آفریقای جنوبی بود.
شاه حسن که قبلاً با رفتن وی به آفریقای جنوبی - که در آن زمان تحت سلطه رژیمی نژادپرست بود - مخالفت می کرد، دست از مخالفت برداشت و گفت اگر تنها جایی است که محمدرضا را میپذیرد به آنجا برود، اما با فعالیت ها و فشار گروه 《راکفر- کسینجر 》سرانجام دولت 《باهاما》 با پذیرش آنها موافقت کرد. با وجود این حضور محمدرضا و خانوادهاش در منزلی بسیار کوچک در باهاما و درحالی به شدت از حمله مخالفان میترسیدند، برای دوستان صمیمی شاه در آمریکا سخت بود. برژینسکی، کیسینجر از جمله کسانی بودند که تلاش عمده برای راضی کردن دولت آمریکا در پناه دادن به محمدرضا به کار بستند. برژینسکی تا آنجا پیش رفت که سایروس ونس، وزیر خارجه آمریکا را تهدید کرد که اگر اجازه ورود به محمدرضاندهد، نباید روی پشتیبانی وی نسبت به قرارداد سالت ۲ حساب کنند، زیرا وی نقش عمدهای در جلب نظر سناتورهای آمریکایی داشت۰ تهدید برژینسکی باعث شد وزیر خارجه آمریکا با پذیرش شاه موافقت کند.
سایروس ونس در تایید نظر جدیدش چنین استدلال می کرد که سایر دوستان آمریکا چون سادات ودیگر رهبران دولتهای وابسته به آمریکا در خاورمیانه و جهان اسلام رفتار آمریکا را زیر نظر دارند، اما کارتر هنوز موافق نبود. سفارت آمریکا در ایران نیز تاکید داشت که پناهندگی آمریکا به شاه تمام پیشرفتهای روابط با تهران را از بین خواهد برد و حداقل این امر باید تا انتخابات مجلس در ایران و روی کار آمدن دولتی مقتدر به تعویق افتاد. سرانجام با تلاشهای راکفلر و اصرارش بر اینکه آمریکا باید به علت بیماری به محمدرضا پناهندگی بدهد و همچنین تائید مشاوره پزشکی سفارت آمریکا در مکزیک که امکانات پزشکی مکزیک جوابگوی معالجه وی نیست و به علاوه بر تعهد رئیس جمهور مکزیک مبنی بر اجازه بازگشت محمدرضا به مکزیک پس از اتمام معالجات، کارتر موافقت خود را با پذیرش محمد رضا برای انجام معالجات پزشکی درامریکا اعلام کرد.
سفارت آمریکا در تهران نیز ماموریت یافت با دولت موقت درباره پذیرش شاه از سوی دولت آمریکا مذاکره کند. پاسخ دولت موقت این بود که معالجه محمدرضا در کشوری غیر از آمریکا ترجیح دارد، اما در صورتی که آمریکا قصد دارد به وی اجازه اقامت بدهد، بهتر است شهری به جز نیویورک که مرکز راکفلر ها و صهیونیست هاست برای اقامتش در نظر گرفته شود. نخست وزیر دولت موقت نیز درخواست کرد برای متقاعد کردن مردم و امام خمینی مبنی بر این نکته که پذیرش شاه جنبه سیاسی ندارد، به یک دکتر ایرانی اجازه داده شود اعتبار گزارش های پزشکی و مبنی بر لزوم معالجه وی در آمریکا را تعیین نماید. در عین حال دولت موقت امنیت سفارت آمریکا در تهران در جلوگیری از آسیب رسیدن ازسوی مردم انقلابی را تضمین کرده بود. وقتی این گزارش به وسیله سفارت به آمریکا رسید، کارتر تصمیم نهایی خود را در پذیرش محمدرضا شاه پهلوی گرفت و محمدرضا در شب ۲۲ اکتبر ۱۹۷۹ (۳۰مهر۱۳۵۸) وارد نیویورک شد که تصرف سفارت آمریکا در تهران را در پی داشت.....
ارسال دیدگاه