مرتضی رضایی*
انتخابات ورزشی با یک دنیا علامت سؤال
وقتی میگوییم همه چیزمان به هم چیزمان میآید، عین حقیقت است. پس از تغییر اساسنامه فدراسیونهای ورزشی و برگزاری مجامع آنها با فرمت جدید، آنچه نصیب فدراسیونها شده شلختگی بوده و بروز چالشهای عجیب!
نگاهی به اساسنامه جدید بیندازیم؛ همه میدانیم که بالاترین مرجع تصمیمگیری در فدراسیونهای ورزشی مورد تأیید نهادهای بینالمللی صرفاً مجمع عمومی آن فدراسیون شناخته میشود، بدیهی است که هرگونه تغییر در ساختار و چیدمان ارکان آن نیز باید در نهایت به تأیید مجمع عمومی فدراسیون متبوع برسد. سپس تغییرات مورد نظر پس از ترجمه در فدراسیونهای جهانی تأیید شود تا در نهایت تداوم عضویت فدراسیون ملی در نهادهای بینالمللی به رسمیت شناخته شود. در غیر این صورت ممکن است تغییرات در فدراسیونهای ملی از سوی فدراسیونهای جهانی دخالت دولت تلقی شده و با اصل دموکراتیک بودن مجامع ورزشی در تضاد تعبیر شود که این موضوع احتمال تعلیق رشته ورزشی مرتبط را بالا میبرد.
نکته مهم دیگر ریاست مجمع عمومی است که مشخص نشده در صورتی که یک فدراسیون رئیس نداشته باشد، رئیس مجمع چه کسی است و چگونه انتخاب میشود؟ در اساسنامه جدید حق رأی به سرپرستهای هیأتهای استانی داده شده، شهرداریها که وظیفه اصلیشان ورزش همگانی است، دارای حق رأی شدهاند و تغییراتی هم در تعداد رأی دهندگان در قالب تعداد مدیران عامل باشگاهها اعمال شده که هر کدام جای بحث زیادی دارد اما یکی از چالش برانگیزترین بندهای این اساسنامه به یک کمیسیون و ۱۲ رأی مربوط میشود! بندهای ۱۳، ۱۴ و ۱۵یک جورهایی ریختن آب سرد روی سر همه است غیر از رئیس فدراسیون و طرفدارانش. بر اساس این سهبند ۱۲ نفر شامل سه ورزشکار مرد، سه ورزشکار زن، دو مربی فعال مرد، دو مربی فعال زن، یک داور فعال مرد و یک داور فعال زن به انتخاب کمیسیونهای فدراسیون مربوطه حق دارند تا رأی بدهند. انتقادی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، این است که درصد زیادی از آرای مربوطه میتواند به صندوق رئیس فعلی ریخته شود چرا که کمیسیونهای مربوطه میتوانند بر اساس نظر فعلی همان رئیس انتخاب شوند و این یعنی برهم خوردن خیلی از معادلات و اثرگذاری روی نتیجه کلی آرا.
نکتهای که وجود دارد، برگزاری انتخاباتی است که پشت سر هم برگزار میشوند. این را هم باید در نظر گرفت که چند فدراسیون المپیکی مثل تیراندازی و بسکتبال مجامعشان لغو شده و از طرف دیگر در سایر فدراسیونها یک سری از اصول رعایت نشده. مثل تأیید صلاحیتهایی که اصلاً مشخص نشد چه زمانی اتفاق افتاد و چه زمانی به مرحله تأیید رسید؟ سابقا باید چند روز از تأیید صلاحیتها میگذشت تا مجوز برگزاری مجمع انتخاباتی صادر شود اما این بار و مثلاً در رشته تکواندو کسی نفهمید چه اتفاقی افتاد؟! در اساسنامه جدید بندهای دیگری مثل بند ۲۲ (تغییر مدرک مدیران از فوق لیسانس به لیسانس) و البته ۵ سال سابقه مدیریتی هم مورد بحث است. همه اینها را که کنار بگذارید در نهایت اساسنامه جدید فدراسیونهای ورزشی به حالت اجرایی درآمده و بحثهای زیادی را هم به همراه داشته. خیلیها نگران هستند و خیلیها انگار که ککشان نمیگزد. در این بلبشو باید دید در نهایت این مسأله و این اساسنامه چه سرانجامی را برای رشتههای مختلف ورزشی رقم خواهد زد؟
*روزنامهنگار
منبع: ایران ورزشی
ارسال دیدگاه