اسکوچیچ عملکرد فوقالعادهای داشته است؛ حرفهای این است که تا آخر ماجرا حامی او باشیم
تهران (پانا) - کم صحبت میکند اما وقتی حرف میزند، منطق را رعایت میکند. اصول خود را زیر پا نمیگذارد، حتی حالا که در لیگ یک فعالیت میکند. لیگی که فوتبال و تاکتیک، نقش اصلی را در موفقیت تیمها ندارد و اغلب مسائل خارج از زمین است که نتایج را تعیین میکند.
سهراب بختیاریزاده که مدتی کوتاه سرمربی پدیده در لیگ برتر بود، حالا روزهای موفقی را روی نیمکت استقلال خوزستان سپری میکند. او به زادگاه خود برگشته تا شاید قهرمان سابق لیگ برتر را به جایگاه واقعیاش بازگرداند. با او بعد از مدتی سکوت صحبت کردیم. از شرایط استقلال خوزستان و لیگ یک تا استقلال تهران و تیم ملی.
در هفتهها و ماههای اخیر کمتر دیدهایم که مصاحبهای انجام بدهید. آن هم در شرایطی که خیلیها دوست دارند نظرات شما را درباره تیم ملی، استقلال تهران و همچنین تیم خودتان بدانند. دلیل خاصی دارد؟
من عادت دارم وقتی خودم تیم دارم و کار میکنم، کمتر در مورد تیمهای دیگر حرف بزنم. از صبح که بیدار میشوم، تا شب که میخوابم، تمرکزم روی تیم خودم است. در همه حال به فکر استقلال خوزستان، آینده و بازیهای هفتگی هستم و واقعیتش وقت نمیکنم و زمان ندارم تا درباره سایر تیمها حرفی بزنم. البته جسته و گریخته بازیها را دنبال میکنم. هم بازیهای تیم ملی را میبینم و هم استقلال تهران و هم نمایندههای خوزستان اما دوست ندارم خیلی اظهارنظر کنم.
یعنی کار در لیگ یک اینقدر سخت است که صبح و شب کار میکنید؟
حقیقتاً کار در لیگ یک سخت است. تیمها مشکلاتی دارند که اصلیترین آن امکانات سختافزاری است. این امکانات قابل مقایسه با لیگ برتر نیست. زمینها یا مصنوعی هستند یا بیکیفیت. میزان توجه به لیگ یک پایین است و مشکلات زیادی داریم. ضمن اینکه در پایان فصل یا باید اول باشی یا دوم که به لیگ برتر صعود کنی. جای اشتباه نداریم و باید از جهات مختلف تیم را به بهترین شکل ممکن آماده کنیم. وقتی چنین شرایط دشواری وجود دارد، سخت است به تیمهای دیگر فکر کنی و مدام راجع به آنها حرف بزنی.
در مورد شرایط استقلال خوزستان صحبت کنید. ابتدای فصل نتایج شما خوب نبود اما هر چه از بازیها گذشت شما توانستید شرایط بهتری را رقم بزنید.
با توجه به اینکه ما قبل از شروع فصل، فقط یک اردوی ۱۰ روزه داشتیم، شرایط برای نتیجهگیری کمی سخت بود. قبل از بازی با سایپا، باید تیمی را آماده میکردم که بازیکنان اصلاً کنار هم بازی نکرده بودند. در همین شرایط باید مذاکره با بازیکنان جدید را انجام میدادیم که کار را مشکل میکرد. شاید اصلیترین دلیلی که ۴، ۵ هفته اول نتوانستیم نتیجه بگیریم، به جز اشتباهات داوری به شناخت ما از بازیکنان جدید ارتباط داشت. از هفته پنجم به بعد اما تیم و بازیکنان آن چیزی بودند که انتظارش را داشتیم. البته نباید فکر کنیم همه چیز تمام است و میتوانیم در همه حال چنین شرایطی را تجربه کنیم. ضعفهایی داریم که باید آنها را برطرف کنیم. رقبایی هم داریم که خدا را شکر نه مشکل مالی دارند و نه مشکل ساختاری. جایگاهشان هم اینجا نیست و تلاش میکنند دوباره در لیگ برتر حاضر باشند. تیمهایی نظیر مس کرمان، آرمان گهر، سایپا و خیبر. این یعنی نباید احساس امنیت کنیم و به هیچ عنوان حاضر نیستیم حتی یک جلسه تمرینی را بیانگیزه برگزار کنیم.
با توجه به اینکه ۱۰ هفته از بازیها گذشته، برای استقلال خوزستان چقدر شانس صعود قائلید؟
سخت است از الان بگویم صد درصد صعود میکنیم یا نه اما تفکری که هر روز دربارهاش صحبت میکنیم و در استقلال خوزستان وجود دارد، این است که برای قهرمانی تلاش کنیم. واقعیتش این حس را در تیم میبینم. نکته مهم برای من این بود که تیم متحدی داشته باشیم و حالا که چنین شرایطی را تجربه میکنیم، من به موفقیت و آیندهای روشن خوشبین شدهام. بنابراین امیدوارم در پایان فصل بتوانیم به لیگ برتر صعود کنیم.
همه میدانیم که شرایط کار در لیگ یک دشوارتر از لیگ برتر است. برای ما نمونه میآورید تا از عمق فاجعه باخبر شویم؟
کیفیت زمینها پایین است و با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنیم. اگر نگاهی به چمن ورزشگاه تختی بیندازید، برای فوتبال اهواز و خوزستان زشت است که نمایندهاش اینجا به میدان برود. ورزشگاه تختی اهواز زمانی بهترین چمن را داشت اما با اینکه مسئولین زحمت میکشند اما شرایط فعلاً به اینگونه است. در لیگ یک تا دلتان بخواهد چنین شرایطی وجود دارد. خوشه طلایی ساوه زمین مناسب ندارد و مجبور است به تهران بیاید و بازیهایش را برگزار کند. یا شاهین بوشهر با این نام بزرگ، بودجه برای ادامه کار ندارد و قبل از یک بازی، بازیکنانش حتی جای خواب نداشتند. اینها نشان میدهد هنوز ساختار قدرتمندی نداریم و سخت است بتوان فقط با فوتبال به نتیجه رسید.
شما در زمان بازی از معدود مدافعانی بودید که روی زمین مسلط بودید و بازیسازی از عقب زمین را در دستور کار قرار میدادید. آیا فلسفه شما در مربیگری نیز همین است که تیمتان بیشتر روی زمین کار کند؟
اگر زمین مناسب باشد حتماً روی زمین بازی میکنیم اما اعتقاد دارم که فوتبال چند بخش است. من خودم مدافعانی را دوست دارم که بتوانند به لحاظ دفع توپ هم خوب عمل کنند. البته اصرارم روی این است که فوتبال را روی زمین بازی کنند اما به وقتش. علاقه ندارم بیهدف زیر توپ بزنیم. در کل هم موضوعی که من دنبالش هستم درک متقابل بین بازیکنان است. اینکه در فضای کوچک بتوانند یکدیگر را پیدا کنند و شجاع و جسور باشند.
کمی هم درباره تیم ملی صحبت کنیم. دراگان اسکوچیچ از نظر نتیجه جزو بهترین مربیان تاریخ تیم ملی است اما انتقاد از او وجود دارد و خیلیها معتقدند او در حد و اندازههای نیمکت ایران نیست. دوست دارم نظر شما را در این رابطه بدانم؟
از نظر نتیجه اسکوچیچ عملکرد فوقالعادهای داشته اما دلیل خاصی نداشت این همه شرایط حاشیهای در حول و حوش تیم ملی به وجود بیاید. ما در مرحله نخست حتماً باید بحرین و عراق را میبردیم و حتی نمیتوانستیم مساوی هم کنیم. در آن شرایط سخت، اسکوچیچ خیلی خوب تیم ملی را سازماندهی کرد. هم از لحاظ فنی و هم روحی و روانی. با اینکه تیم از مرحله اول صعود کرد و در دور دوم هم نتایج خوبی گرفت اما به دلیل ارتباط اسکوچیچ با ستارهها، ذهنیتی در جامعه وجود دارد که قطعاً میتواند به تیم ملی ضربه بزند. خوب است یاد بگیریم وقتی انتخابی انجام دادیم، با هر سابقه و رزومهای، از مربی حمایت کنیم. حرفهای این است که تا آخر ماجرا حامی اسکوچیچ باشیم. ضمن اینکه هنوز کار صعود تمام نشده و باید یک بازی دیگر را نیز پشت سر بگذاریم.
یعنی شما موافق ادامه همکاری با دراگان اسکوچیچ هستید؟
من معتقدم تا وقتی بازیها تمام نشده، نباید اسکوچیچ را قضاوت کنیم. فعلاً ایشان خوب نتیجه گرفته. ضمن اینکه هنوز زمان برای اینکه فکر کنیم و تصمیم بگیریم، داریم. حالا عدهای میگویند فدراسیون فوتبال باید نام بزرگتری برای نیمکت تیم ملی استخدام کند. از نظر منابع انسانی و بازیکن، میتوانیم مربی بزرگتری بیاوریم اما آیا از نظر مالی و شرایط سختافزاری چنین وضعیتی را داریم؟ یا اینکه با یک نام بزرگ میخواهیم سرپوشی روی ضعفها بگذاریم؟
اما جام جهانی تقریباً ۱۰ تا ۱۱ ماه دیگر برگزار خواهد شد. در صورت صعود که تقریباً مسجل شده، آیا زمان برای انتخاب یک مربی دیگر کم نیست؟
فدراسیون فوتبال خیلی صریح میتواند برنامه آیندهاش را برای نیمکت تیم ملی اعلام کند. در اروپا چنین شرایطی وجود دارد. مثلاً مربی دارد کار میکند اما از اواسط فصل جانشین او را برای لیگ بعد انتخاب میکنند اما این قضاوتهای جورواجور و عجیب و غریب و این بحثها بین ستارهها و اسکوچیچ، جز اینکه تیم ملی را تخریب کند، سود دیگری ندارد. باز هم تأکید میکنم فدراسیون باید برنامهاش را صریح اعلام کند و بگوید امکان دارد با اسکوچیچ قطع همکاری کنیم یا با او ادامه بدهیم. اینکه مدام سرمربی تیم ملی را که خوب نتیجه گرفته، در شرایط سخت کار کرده و ما را از بحران نجات داده، مورد انتقاد قرار بدهیم کار درستی نیست. بخصوص حالا که خیالمان تا حدود زیادی از صعود راحت شده. اینکه برای جام جهانی میتوانیم سرمربی دیگری داشته باشیم، ایرادی ندارد اما یاد بگیریم آخر کار برخورد مناسبی داشته باشیم. خوش استقبال و بد بدرقه نباشیم.
یکی دیگر از بحثها این است که گروه زیادی از فوتبالدوستان و کارشناسان معتقدند ستارهها نقش اصلی را در موفقیت تیم ملی ایفا کردهاند و اسکوچیچ به اندازه آنها در ثبت این نتایج تأثیر نداشته. در مورد این موضوع چه نظری دارید؟
ستارهها زمان مربی قبلی هم بودند اما اینکه وقتی تیم میبرد بگوییم بازیکنان نقش داشتند و زمانی که نتیجه نمیگیرد یقه مربی را بگیریم، اصلاً منطقی نیست. ابزار مهم است و ما بازیکنان باکیفیتی داریم که در اروپا نیز بازیهای مؤثری انجام میدهند اما این بازیکنان با تفکر مربی است که میتوانند بهترین بازدهی را داشته باشند و بدرخشند.
شما سابقه سالها بازی برای استقلال را دارید. در مورد این تیم نظرتان چیست؟
استقلال نسبت به هفتههای ابتدایی بهتر کار میکند و این مسأله را در بازیهای اخیرش نیز نشان داده. استقلال از لحاظ بازیکن- هم خارجی و هم داخلی- فوقالعاده است و به شخصه این فصل انتظار زیادی از استقلال دارم تا به موفقیت برسد.
چه تیمهایی شانس قهرمانی دارند؟
استقلال، پرسپولیس و سپاهان.
ارسال دیدگاه