در اختتامیه سلسله نشستهای انتشارات میچکا عنوان شد:
رحماندوست: تازه آمدهها حوصله ندارند و ما هم سخت حرف تازهای میزنیم
تهران (پانا) - مصطفی رحماندوست با اشاره به اینکه دیگر خیلی سخت میتوان حرف تازه زد عنوان کرد افراد تازهوارد نیز حوصله ندارند حرف تازهای بزنند.
این شاعر، نویسنده و مترجم کودک و نوجوان در هفتمین روز از نشستهای انتشارات میچکا که از ششم تا دوازدهم آذر ۱۴۰۰ در باغ کتاب تهران برگزار شد، با اشاره به اینکه خیلی از نویسندهها و شاعران جدید حوصله خواندن کتاب ندارند، افزود: خدا به من توفیقهای زیادی داده و یکی همین است که در زمانی که میتوانستم زیاد سفر بروم و کارهای زیادی بکنم، نشستم و کتاب خواندم و امروز اگر کتاب نخوانم مریض میشوم. رحماندوست ضمن بیان این موضوع که برخی نویسندگان امروز دچار گرتهبرداری آن هم از اینترنت شدهاند، اضافه کرد: یک نفر از من پرسید چه کردی که شعر «صد دانه یاقوت» و «زردآلو» اینقدر موفق شدند؟ گفتم اگر میدانستم که بقیه اشعارم را هم همانطور میگفتم. این راز فقط ممارست است. باید تمرین کرد و فرد باید خودش را هیچ به شمار بیاورد.
رحماندوست در ادامه ضمن تأکید بر اینکه با بچهها عهد بستهام که تا آخر عمر در ادبیات کودک کار کنم و عشق من همین بچهها هستند، تصریح کرد: شعر کودک ما الان دو ایراد دارد. یکی افراد تازه کاری است که کتاب نخواندهاند و دوم هم پایینآمدن سطح خرید کتاب است. زمانی من کتابم را با تیراژ ۵۰ -۶۰ هزار نسخه چاپ میکردم. قیمت هم اگر ۲۰ تومان بود با مبلغ حقالتألیف میتوانستم کاری بکنم. امروز قیمت کتاب ۶۰ هزار تومان با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه است و هرچقدر که حقالتألیف بگیرم اجرت شب نخوابیهای من نمیشود.
شاعر «صد دانه یاقوت» خاطرنشان کرد: امروز که به باغ کتاب میآمدم، دیدم مسیر شلوغ است. خیلی خوشحالم که این شلوغیها به خاطر کتاب هست. با این که شرایط اقتصادی ما خراب است و ناامیدی حاصل از کرونا بر زندگی ما سایه انداخته، اما این شلوغیها خیلی خوب است. امیدوارم چراغ اینجا همیشه روشن باشد تا شادی در دل بچهها روشن باشد. اوضاع از نظر فرهنگی و اقتصادی خراب است. تنها راه نگاه به آسمان است تا کمی اوضاع خوب شود. ما ملت عشق و نشاط بودهایم و امیدوارم به شادمانی خودمان برگردیم.
شعر باید صمیمت و شعریت داشته باشد
در این نشست، شهرام اقبالزاده نیز با اشاره به این موضوع که تحولات کمّی در عناوین و موضوعات شعر کودک اتفاق افتاده، گفت: تیراژ کتاب کودک در ابتدای انقلاب با جمعیت کمتر از حالا، نزدیک ۱۰۰ هزار نسخه بود. امروز کمیت و تنوع عناوین بالا رفته اما کیفیت افت کرده است. ما آن موقع انتقاد میکردیم مفاهیم نوین اجتماعی و مبتلابه کودکان وارد شعر کودک و نوجوان نشده و الان نسل جدیدی از شعرا آمدهاند که خیلی شناختهشده نیستند و بیشتر ضعیفاند اما تعدادی هم قابل تأمل و خوب است.
این مترجم و پژوهشگر در ادامه با ذکر این نکته که امروز کتابسازیها شادتر و مفاهیم شهری وارد کتابهای شعر کودک شده افزود: مفاهیم شهری یعنی بحرانها و پدیدههای شهری که کودک و بزرگسال هردو درگیر آن هستند به شعر ورود پیدا کرده است. این ورود هم به دو نوع بوده است. یک مدل سفارشی است که به شاعران میگویند درباره مثلاً محیط زیست و تنوع زیستی و سایر مسائل شعر بگویند. نوع دوم هم گرتهبرداری است. یعنی فرد شعری را ترجمه میکند و گاهی اسم شاعر اصلی را نمیزند و از او الگو میگیرند.
اقبالزاده با تأکید بر این مهم که شعر باید صمیمت و شعریت داشته باشد، اضافه کرد: ما از نسل جدید عقب ماندهایم اما آوردن بدون قاعده هر مفهومی در شعر هم نمیتواند این عقبماندگی را جبران کند؛ چون درست هضم نشده است. ما بحران داریم اما در حال گذار از این بحران هم هستیم. چنان که فیلسوفی میگوید معضل این است که کهنه دیگر نمیتواند بپاید و نو توان زایش ندارد.
ارسال دیدگاه