محمد جلیلی*
فروش اموال مازاد دولتی و ضرورتهای آن
مسأله فروش اموال مازاد دولت متناسب با شرایط و اقتضائات اقتصادی کشور ضرورتی انکارناپذیر است. آنچه وزیر امور اقتصادی و دارایی در تبیین این موضوع و در قالب چالشهای ۱۵ گانه شناسایی و احصا کرده، نشان از مخالفت گسترده و عدم همکاری سایر دستگاهها و نهادها دارد.
با آنکه تحقق این امر اقدامی ضروری است و منابع حاصل از آن در قالب بودجه مجدد به خود دستگاهها بازمیگردد، اما بازهم با عدم همراهی آنها مواجه هستیم چرا که اموال مدنظر همان اموال دستگاههای اجرایی است و انسان بهصورت غریزی و فطری نمیخواهد دارایی خود را از دست بدهد، مگر آنکه توجیه اقتصادی موضوع را دریافته باشد. این توضیح بدان معناست که عدم تحقق چشمانداز تعریف شده در این موضوع را ابتدا ریشهیابی و سپس اقدامات و استراتژی متناسب با آن را تعیین و دستگاهها را از کارکرد فروش اموال مازاد دولتی آگاه کنیم. در همین راستا میتوان گفت حفظ این اموال هزینههایی را به دولت تحمیل کرده که هماکنون کارآیی لازم را ندارند.
ز سوی دیگر رهایی از اموال مازاد صرفهجویی در هزینههاست و منابعی که ایجاد میکند در مقاطع خاص میتواند کمک حال دولت باشد. در همین رابطه تجربه مشابهی وجود دارد. کشور امریکا در دهه ۱۹۶۰ با حجم قابل توجهی از اموال مازاد بانکها روبهرو بود. این کشور توانست با تصویب قانون شرکتهای سرمایهگذاری زمین و مستغلات به یک سازوکار اقتصادی جذاب برسد.
این قانون سبب شد تا یک مکانیزم اقتصادی مؤثر در اقتصاد ایجاد شود که از ۱۵ سال پیش تاکنون با ترجمه کتابهایی که تجلی این مضمون هستند، چنین رویکردی در کشور ما هم مطرح شد اما لازم است عزمی برای اجرای آن بهوجود بیاید.
بنابراین پیشنهاد میشود که ما نیز برای مرتفع کردن مسأله حاضر نگاهها را از حالت بخشنامهای به طراحی سیستمهایی که منطق اقتصادی دارد، تغییر بدهیم و علاوهبر آن بازگشت داراییها را به دستگاههای اجرایی بهصورت شفاف توضیح داده و آن را تضمین کنیم. به پشتوانه همین شفافیت است که میتوان از حمایت و همکاری دستگاهها بهرهمند شد. واضح است که ادامه روند کنونی نهایتاً توفیقی چند درصدی ایجاد کند که نمیتواند در اقتصاد مؤثر باشد در حالی که بررسی ریشهای این عوامل سبب میشود تا نگاهها را از واگذاری و فروش به منابع مولد تغییر دهیم.
تحقق این مهم در گرو آن است که وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت راه و شهرسازی، سازمان بورس و بانک مرکزی به عنوان چهار مرجع اصلی در یک فرایندی که قائل به تغییر نگاه و رویکرد است با مکانیزم توجیهپذیری اقتصادی موضوع را در سطح استانی و ملی تبیین و به گشایش برسانند.
در جمعبندی نهایی باید به این نکته اشاره کرد که پیشبینی ۴۵ هزار میلیارد تومان درآمد از محل فروش و واگذاری اموال مازاد منقول و غیرمنقول در بودجه سالجاری متأثر از چالشها و موانع موجود و سوء مدیریتهایی بوده که در گذشته رخ داده است.
در حالیکه حجم اموال مازاد چندین برابر رقم در نظر گرفته شده است که در صورت مدیریت صحیح و اعتمادسازی به فضای اقتصادی منجر به همراهی و همکاری دستگاهها شده و منابع چند برابری به اقتصاد کشور تزریق میشود که البته جبران عقب ماندگی از رقم تعیین شده در ماههای باقیمانده سال امکانپذیر نیست اما برنامهریزی برای بودجه ۱۴۰۱ و تحقق آن قطعاً راهگشا خواهد بود و با رفع ریشهای چالشها منابعی فراتر از ۴۵ هزار میلیارد تومان را هم محقق میکند.
*دکترای مدیریت مالی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه