افتتاح دومین سد بزرگ ترکیه چه تبعاتی دارد؟
تهران (پانا) - همین هفته گذشته بود که رئیسجمهور ترکیه سد بحثبرانگیز «ایلیسو» روی رود «دجله» را افتتاح کرد. این سد سنگی با سطح بتنی، نزدیک روستای «ایلیسو» و در امتداد مرز استانهای «ماردین» و «شرناق» ترکیه قرار گرفته و البته، به شدت بحثبرانگیز شده است.
به گزارش تجارتنیوز، آنگونه که مقامات ترکیهای اعلام کردهاند، هدف از احداث این سد، تولید برق، کنترل سیل و ذخیره آب است. این در حالی است که سد «ایلیسو»، گنجایش ۴۳ میلیارد متر مکعب آب را دارد و پس از سد «آتاتُرک»، دومین سد بزرگ ترکیه محسوب میشود.
با این همه، این اقدام ترکیه، دستکم برای دو کشورِ دیگر در منطقه بحران ایجاد خواهد کرد: عراق و ایران. «دجله»، در کنار «فرات»، یکی از دو رودخانه اصلی است که آب مورد نیاز برای مصارف شُرب و کشاورزی را در مرکز و جنوب عراق تامین میکند و حالا، با این اقدام ترکیه، میزان آبی که شهروندان عراقی در دسترس دارند، به شدت کاهش پیدا میکند.
در مورد ایران هم تاثیر، غیرمستقیم خواهد بود: با خشکشدنِ زمینها در عراق، ریزگردهایی که با باد پخش میشوند، غرب و مرکزِ ایران را فرا میگیرد. اما آیا چیزی بیش از این هم در مورد احداث این سد و صدالبته سیاستهای مرتبط با آب توسط دولت ترکیه میتوان گفت؟
سدی که یک سلاح سیاسی است
ترکیه در چند دهه اخیر دستکم دو سد بسیار بزرگ بر سرمنشاء رودهای «دجله و فرات»، بزرگترین رودهای جاری در کشور عراق، ساخته است. (تعداد سدها با احتساب سدهای کوچکتر، در مجموع ۲۲ مورد گزارش شده است.)
سد «آتاتورک» (Atatürk)، بزرگترین سد ترکیه، در سال ۱۹۹۲ میلادی افتتاح شد و سد «ایلیسو» (Ilısu)، دومین سد بزرگ ترکیه هم حالا به سد قبلی اضافه شده است. «سد آتاتورک» حدود ۵۰ میلیارد مترمکعب، برابر با ظرفیت بیش از ۶۵۰ سد در ایران و معادل حدود نیمی از ظرفیت تمامِ آبِ مصرفی در ایران در طول یک سال، ظرفیت آبگیری دارد و ۱۶ برابر بزرگتر از بزرگترین سدِ ایران (سد کرخه) است.
«سد ایلیسو» هم حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب ظرفیت آبگیری دارد که به تنهایی، حدود ۳ برابر بیش از ظرفیت سد کرخه است.
«میرآب»، یکی از مشاغل قدیمی در ایران است و «میرآب» کسی بوده که بر توزیع آب میان زمینها نظارت میکرده است.
اما آیا همه چیز تنها به نیاز ترکیه به تامین آب بر میگردد؟ قطعا نه. ترکیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در جهان است و بخش کشاورزی، یکی از بخشهای قدرتمند در اقتصاد این کشور است. بنابراین، دلایل محکمِ اقتصادی و سیاسی (ناظر به سیاست داخلی) در ترکیه وجود دارد که اَبَرپروژههای اینچنینی در زمینه تامین آب را توجیه میکند.
با این همه، ترکیه به شیوهای دیگر هم از سدسازی بر سر منشا دجله و فرات سود میبرد و آن هم در دست داشتن اهرمی برای فشار به عراق است. تخمینها نشان میدهد که دو سد آتاتورک و ایلیسو میتوانند جلویِ روانشدنِ حدود ۶۰ درصد از میزان آب ورودی به عراق را بگیرند و برای کشوری که همین حالا هم با بحران ریزگردها و کمبود آب شرب مواجه است، این یعنی فاجعه.
کُردها و سیاست ترکیه در قبالِ عراق
جمعیت کردزبانان ترکیه، بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر تخمین زده میشود و این بزرگترین جمعیت کردزبان در دنیا است. روابط میان کُردهای ترکیه و دولت مرکزی این کشور اما تقریبا همیشه تیره بوده و دولت مرکزی، همیشه کُردها را محدود کرده است.
این در حالی است که استقلال «اقلیم کردستان عراق» هم توسط دولت مرکزی ترکیه، به عنوان یک تهدید بزرگ شناسایی شده و حالا، ترکیه میخواهد به هر طریق ممکن، اهرمهایی برای کنترل جمعیت کردنشین در خاکِ خود و جلوگیری از اقدامات جداییطلبانه را هم در دست داشته باشد.
داستانِ کنترل میزان آبِ ورودی از سر منشا دجله و فرات به خاک عراق را از این زاویه هم میتوان در نظر گرفت. بر این اساس، ترکیه همواره راهی برای وارد کردن فشار بر «اقلیم کردستان» و نیز دولت مرکزی عراق خواهد داشت تا این واحد سیاسی را به شکلی غیرمستقیم، لای منگنه بگذارد.
چه بر سرِ ایران میآید
کارشناسان محیطزیست میگویند آبگیریِ دو سدِ آتاتورک و ایلیسو، بحران ریزگردها در عراق و ایران را تشدید خواهد کرد و آن را به مرزهای غیرقابل تحملی خواهد کشاند. صحنههای جهنمگونه هوایِ شهرهایی همچون اهواز که غرق در ریزگردها شدهاند، هنوز هم از ذهن ایرانیها پاک نشده است.
با این همه، تلاشهای ایران برای جلوگیری از این وضعیت، هنوز محدود به اقدامات دیپلماتیک و انتقاداتِ کمرمق بوده است. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ایران تلاش کرد قطعنامهای برای مقابله با ریزگردها (به صورت کلی و بدون انتقاد جدی از ترکیه) در سازمان ملل متحد به تصویب برساند.
این قطعنامه، بالاخره در آذرماه سال ۱۳۹۵ و در کمیته دوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید، اما کشمکشهایِ سیاسیِ داخلیِ ایران و کاهش تعداد موارد حادِ بحران ریزگرد در شهرهای جنوبی و مرکزی ایران، ظاهرا از شدت توجهها به این موضوع در ساختار مدیریتیِ ایران هم کاسته است.
در تیرماه سال ۱۳۹۶ کنفرانسی در ایران برگزار شد که قرار بود با حضور برخی مهمانان خارجی، موضوع قطعنامه پیشنهادی ایران در سازمان ملل متحد در آن به شکلی دقیقتر مطرح شود. حسن روحانی، رییسجمهوری وقت ایران، در این همایش گفت که ریزگردهای آوار شده بر سر ایران، ۲۰ درصد منشا داخلی و ۸۰ درصد منشا خارجی دارد.
روحانی منشا خارجی این ریزگردها را هم مشخص کرد و گفت: «کشورهای عراق، سوریه، اردن، کویت، عربستان، پاکستان، افغانستان و ترکمنستان جزو کشورهایی هستند که گرد و غبار از آنها به داخل ایران سرازیر میشود.»
«سد ایلیسو» در ترکیه، به تنهایی ۳ برابر بیش از بزرگترین سد ایران (سد کرخه)، ظرفیت آبگیری دارد.
اشاره رییسجمهورِ پیشینِ ایران به ترکیه (که در آن زمان در اوج روابط گرمِ سیاسی با ایران بود) بسیار نرمتر از اینها بود و در واقع، نامی از این کشور برده نشد. روحانی از سدسازی ترکیه هم انتقاد کرد و گفت که یکی از دلایل افزایش گرد و غبار در ایران سدسازیها در کشورهای همسایه است.
او گفت: «طرح ایجاد ۲۲ سد بزرگ در «یکی از کشورهای همسایه»، میتواند تاثیرات بسیار مخربی بر فرات و دجله بگذارد. نمیتوان در برابر آثار مخرب این اقدامات بیتفاوت بود. کشورهای منطقه و سازمانهای بینالمللی در این زمینه مسئولیت دارند.»
ترکیهایها البته سریع و صریح جواب دادند. «فضلی چورمان»، معاون وقتِ وزیر امور خارجه ترکیه درباره درخواست مقامهای ایرانی از جمله معصومه ابتکار ( رئیس وقتِ سازمان محیط زیست ایران)، مبنی بر اینکه «ترکیه تضمین دهد که حقآبه رودخانههای پاییندست و تالابها با این سدها از بین نمیرود»، گفت: «معنی اینکه ایران میگوید ما تضمین بدهیم را نمیدانیم. آیا ایران در زمان سدسازی با کشور دیگری مشاوره و همکاری میکند و یا تضمینی میدهد؟ در حال حاضر هم ایران نباید درباره سدسازی ترکیه تضمین بخواهد.»
رئیس هیات ترکیهای در کنفرانس بینالمللی گرد و غبار در تهران هم گفت: «اگر ترکیه مشکلی با عراق داشته باشد، این دو کشور میتوانند با یکدیگر مذاکره کنند و نیازی به دغدغه و نگرانی ایران برای عراق نیست.»
سرِ همه « کلافها » به یک نقطه میرسد
روند احداث سدهای عظیم بر سرمنشاء رودخانههای بزرگی که در ترکیه جاری میشوند اما به کشورهای دیگر هم وارد میشوند، دیروز و امروز شروع نشده است. بنابراین، دشوار بتوان گفت هدف ترکیه از سال ۱۹۹۲ میلادی، یعنی نزدیک به ۳۰ سال پیش، اعمال فشار به ایران و عراق بوده است، آن هم در شرایطی که ترکیه سه دهه پیش، کشوری با اقتصادی بسیار ضعیفتر از ایران بود.
با این همه، عجیب نیست که سیاستها، دلایل و توجیهاتِ دیگری هم برای خود بتراشند، که از ابتدا مد نظر نبودهاند. مثلا، ایران همواره یک مسیر مناسبِ زمینی برای تجارت از چین به سمت اروپا بوده و هنوز هم هست (جاده ابریشم باستانی و جاده ابریشم جدید).
با این همه، چینیها امروز ملاحظات سیاسیِ متعددی برای عبور کالاهایشان از مسیر ایران در نظر گرفتهاند که ممکن است فرع بر هدف اصلی (یعنی ترانزیت کالا) باشد. به عنوان نمونه، چین به ایران و عربستان (دو شریکِ بزرگی که در غرب آسیا دارد)، گفته که باید مشکلات فیمابین خود را حل کنند تا چین امتیازاتی به آنها بدهد، چیزی که در مورد ایران، میتواند همان ترانزیت کالا در بستر «جاده ابریشم جدید» باشد.
در مورد ترکیه و «سیاست آب» هم همین را میتوان گفت. ممکن است تُرکها در ابتدا تنها به دنبال گسترش منابع آبی برای مصارف خود بوده باشند، اما در خاورمیانهای که سال به سال خشکتر میشود، کسی که کنترل منابع آب را در دست داشته باشد، قدرتمندترین خواهد بود.
ارسال دیدگاه