نادر طریقت*
به وزیر ارشاد فرصت عمل به وعدههایش را بدهیم
آقای محمدمهدی اسماعیلی بهعنوان میهمان در برنامه (نگاه یک) در شبکه یک سیما، بهانهای برای ابراز ده ها نکته فرهنگی در حوزه فرهنگ از نگاه دولت سیزدهم شد.
وزیر در این برنامه به نکات جالبی اشاره کرد، مانند: واگذاری جریانهای فرهنگی به جریانهای مردمی، اعتمادسازی مردم نسبت به دولت پس از ماجراهای آبان ۹۸، اجرای مرجعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مدیریت فرهنگی دولت، اتصال تمام دستگاههای دولتی که دارای بودجه فرهنگی هستند به دولت و تفویض و نظارت بر عملکرد هزینههای آنها در حوزه فرهنگ به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تقویت حوزه فرهنگی بهجای تقویت سیاسی، برطرف کردن مشکلات سیاسی بهوسیله فرهنگ و هنر، ساخت حداقل بیست فیلم متناسب با ایثار و شهادت، کمک و مدیریت برای ساخت چهل مجموعه از شهدای جوانمرد و شاخص انقلاب، کمک برای برطرف کردن مشکلات و بررسی ظرفیتهای فرهنگی در شهرستانها بهطوریکه فقط تهران تنها دریافتکننده کمکهای دولتی نباشد و یک عدالتی در این مورد به وجود بیاید و بودجههای صدها میلیاردی برای استانهای مختلف، تکمیل زیرساختهای فرهنگی و نگاه ویژه به مناطق محروم ازجمله آموزشهای فرهنگی در شهرهای مختلف و تکمیل زیرساختهای نیمهکاره و واگذاری کارها به مردم همان مناطق، تخصیص بودجه کلان در حوزه سینما، موسیقی، تئاتر، خوشنویسی، هنرهای تجسمی و غیره؛ با همکاری
دولت و حمایت از کتابخوانها با همکاری وزارت آموزشوپرورش و تلاش برای پایین آوردن قیمت تمامشده برای کتابها، به خودکفایی رساندن صنعت چاپ و نشر و همچنین تلاش برای خودکفایی صنعت نشر، اختصاص پانصد میلیارد تومانی برای حمایت از هنرمندان در بستههای حمایتی، جهت حمایت از وام به هنرمندان با ارائه تسهیلات دو یا سهدرصدی در صندوق هنر، ایجاد فضای مناسب برای برگزاری کنسرت در شهرهای مختلف، توضیح درباره انتصاب هیئتامنای فارابی، عذرخواهی از هنرمندان تئاتر که در دوران کرونا بیشترین لطمه را خوردند و قول برای حل مشکلات تئاتر ، ارائه تصویری از وضع موجود به مجلس، چگونگی کمک و همراهی با فیلمهایی که چندین سال است در نوبت اکران هستند، کمک به هنرمندان در عرصههای مختلف برای سامان بخشی به هریک از آن هنرها.
وزیر ارشاد معتقد است که برای حل مشکل بعضی از فیلمهای مشکلدار حتماً فیلمها را خودشان ببینند تا بتوانند، مشکل آنها را حل کنند و در آخر عنوان کرد که باید جریانهای فرهنگی به خود اهالی هنر و مردم واگذار شود.
حال که ارادهای وجود دارد تا به اهالی هنر توجه شود، به نظرم بسیار عالی است و من امیدوارم در حد حرف باقی نماند، اما من به خودم در درجه اول و بعد بقیه هنرمندان پسندیده نمیدانم که وی را بدون اینکه فرصت دهیم، قضاوت کنیم. این دور از مروت و جوانمردی است. باوجود ارائه این برنامههای جذاب از سوی وزیر ارشاد حتی اگر در حد حرف هم باشد، نباید به خاطر یکجملهای که در مورد بعضی از فیلمها زدهاند (من در بعضی از فیلمهایی که در صف اکران هستند، اشکال میبینم و حاضر نیستم این فیلمهای مشکلدار را همراه با خانواده ببینم) وی را پیشداوری و محاکمه کنیم. وی برای کلیت سینمای ایران این جمله را نگفتهاند و برای بعضی از آنها بوده است.
خود من هم بارها در مقالهها و یادداشتهایم بهعنوان یک سینماگر و روزنامهنگار که سی سال از عمرم را در این سینما گذراندهام و شاید تنها فیلمسازی باشم که حدود ده فیلم درباره تاریخ سینما ساختهام، بارها گفتهام که من هم رویم نمیشود زن و بچهام را برای دیدن بعضی فیلمهای سخیف و کپی شده و بسیار دمدستی به سینما ببرم. من برای بعضی از فیلمهای قبل از انقلاب بیشتر ارزش قائلم تا این فیلمهای زننده و شرف آنها را صد مرتبه بالاتر از این نوع فیلمها میدانم. البته کپی کردن کار ناپسندی نیست، مثلاً کار آقای احمدرضا درویش بنام «دوئل» یک کار فاخر و دوستداشتنی بود که تقریباً کپی از یک فیلم دهه پنجاهی بنام « بـُت» با کارگردانی مرحوم ایرج قادری و با بازی بهروز خان وثوقی و زندهیاد ناصر ملکمطیعی بود، اما فیلم «دوئل» آنقدر جذابیت داشت که با کپی کردن از آن فیلم البته در طرح اولیه، کارگردان فیلم دوئل را جذابتر به تصویر کشیده بود و البته در تمام دنیا هم مرسوم است. بعضی از کارهای هالیوودی در سال چندین فیلم در ژانرهای مختلف را از سینمای کره یا چین و دیگر کشورها کپی کرده و فیلمهای موفقی ساختهاند و حتی فیلمهایی را پلان به
پلان یک فیلم قدیمی کپی میکنند. این اصلاً هم اشکال ندارد، ولی کاری کپی شود اما یکدهم زیبایی فیلم قدیمی را نداشته باشد و بهصورت مسخرهای ساخته شود، بد است. بعضی از فیلمهای دوستان سینما را واقعاً خجالت میکشم با خانواده ببینم. (باوجود احترامی که برای همه قائلم و همه سینمای ایران اخلاق من را میدانند)، کجای فرهنگ و سنت ایرانی گفته ( به دین کاری ندارم) وقتی به در خانهای فقر میآید و همه دچار مشکلات مالی میشوند، دختر خانه کفش قرمز بپوشد و کیف قرمز دستش بگیرد و کنار خیابان فاحشه گری کند تا پول دربیاورد و چه زمانی یک مرد ایرانی به خانه دوستش که میرود، به زن و دختر و ناموس دوستش با چشم و نظر بد نگاه میکند! این دو تا نمونه کوچک از بعضی مسائل کثیف است که در بعضی از فیلمهای زمان فراماسونرهای حاکم در ارشاد و فارابی حمایتشده را بیان کردم.
چرا بعضی از سینماگران ما فکر کردند برای جذب پول از تماشاگر خسته از روزگار، اجازه دارند به هر وسیلهای مردم را به سینما بکشانند و کیسههای خودشان را پرپول کثیف بکنند، البته اینها استثناهایی هستند که حتماً جناب وزیر هم فیلمهای مشابه اینها را دیدهاند که گفتهاند رویم نمیشود با خانواده این فیلمها را ببینم و من و وزیر ارشاد منظورمان کلیت سینمای ایران نیست و سینمای ایران، یک سینمای شریف و انسانی است و همه ما به این سینما و بزرگان آن مانند استاد ساموئل خاکچیان، استاد بهرام بیضایی، استاد ناصر تقوایی، استاد مسعود کیمیایی، استاد داریوش مهرجویی، استاد علی حاتمی، استاد عباس کیارستمی، بانوان رخشان بنی اعتماد و تهمینه میلانی و آقایان اصغر فرهادی، ابراهیم حاتمی کیا، مجید مجیدی و دهها کارگردان شریف دیگر که من افتخار میکنم اعلام کنم و بگویم که خودم را شاگرد آنها هم نمیدانم، وجود دارد و همه ما مردم ایران به آنها افتخار میکنند .
به نظرم نباید آدمها را با یک جمله که به زبان میآورند قضاوت کرد، حالا آن شخص وزیر باشد یا کارگردان یا دکتر یا رفتگر، یا قصاب و بازاری و ...
همگی بیاییم کمک کنیم و امیدوار باشیم که حرفهایی که وزیر محترم به زبان آورده، عملی شود و سینمای ایران باوجود حضور دوست خوبمان آقای محمد خزاعی در رأس سازمان سینمایی به مسیری جدید و شکوفای هنر این مرزوبوم هدایت شود.
*کارگردان سینما
ارسال دیدگاه