امیر جوشقانی*

زندگی در هوای هنر و آموختن از منش بزرگان

تئاتر و اساساً هنر، مجالی برای ایجاد تفکر است در فرد و در جامعه؛ و دنبال‌کردن این مسیر به‌درستی، می‌تواند دیدگاه ما را شکل دهد؛ پس رسالت اجتماعی بزرگی به‌ گردن هر حوزه از هنر و هنرمند است.

کد مطلب: ۱۲۲۴۵۶۳
لینک کوتاه کپی شد

فضایی که می‌تواند فرد را متحول کند؛ حالا در هر سنی. یک استادی در دانشگاه این‌ را به من آموخت و دیدم که می‌تواند حرف درستی باشد؛ اینکه به سن انسان‌ها نگاه نکنیم که چه می‌گویند؛ بلکه به عرض زندگی آنها فکر کنیم. می‌بینیم که کودک من، در عین‌اینکه فکر می‌کنیم به جهان اطراف و پیرامونش توجهی ندارد و فقط به فکر اسباب‌بازی‌های خویش است، گاهی حرف‌هایی می‌زند که از زیر ذره‌بین نگاه او بر معاشرت اجتماعی، عاطفی و روابط خانوادگی میان انسان‌ها برآمده است و حرف‌هایی می‌زند و ‌چنان درست و حساب‌شده آنها را در بزنگاه‌های لازم دراختیار شما قرار می‌دهد که متعجب می‌شوید.

او می‌تواند اینها را از دل کتاب، ‌تلویزیون، تئاتر، موسیقی و... نیز یاد بگیرد و جذب کند. مثلاً همواره با فرزندم این بحث را دارم که استعداد با علاقه‌مندی چه فرقی دارد؛ در عین‌اینکه نباید فراموش کنیم این دو، مکمل یکدیگرند. معتقدم که علاقه‌مندی می‌تواند به‌واسطه جذابیت‌های فریبنده به‌وجود بیاید و توخالی باشد؛ و همین امر شما را به این وادارد که مسیری را طی کنید؛ اما استعداد، چیزی‌ در درون شماست، نهادینه است و شما یا یک انسان بزرگ که قابلیت‌های بزرگ دارد، موفق به کشف آن می‌شوید. حالا یا یک استاد این‌ موضوع را در درون شما کشف می‌کند یا خود فرد به این‌ مرحله از تعالی می‌رسد تا مروارید درونش را از صدف بیرون بیاورد، صیقل بدهد و به منصه ظهور برساند.

استعداد، نیرویی درونی و ذاتی‌ است که در نهاد همه وجود دارد و فرد باید آن را کشف کرده و پرورش دهد. دراین‌ زمینه البته شانس نیز بسیارمهم است؛ اینکه فرد با آدم‌های خوب طرف باشد و در هوایی خوب نفس بکشد. پدرم همواره مطالعه می‌کرده و حتی وقتی می‌خواست به امریکا سفر کند، چمدان‌های کتاب خود را برد و فروخت. وقتی من در چنین خانواده‌ای متولد شدم و دیدم که پدرم اهل کتاب‌ و روزنامه‌ است؛ و نیز اهل مطالعه متون سیاسی و اجتماعی و مطالبی ازاین‌ دست، قطعاً من نیز دراین‌ مسیر افتادم و به‌همین‌ دلیل، دختر من نیز به‌همین‌ شکل پرورش یافته؛ به‌طوری‌ که لای کتب درسی خویش، رمان می‌گذاشت و می‌خواند. به‌همین‌دلیل است که این آدم‌ها نسبت به سنشان زودتر بزرگ شده و پیشرفت می‌کنند و دایره لغات آنها از دایره لغات یک فرد عادی بیشتر است. نفس‌کشیدن در محیط هنری موجب می‌شود فرد، هنرمندانه فکر کند. این‌موضوع مربوط به هنرمندان واقعی و بزرگ است. منظورم نقش واقعی آدم‌ها در زندگی‌ است و به آنچه وانمود یا درقالب‌ آن بازی می‌کنند، کاری ندارم. هنرمندان بزرگی همچون «ژاله علو» از مصادیق بزرگ این‌قضیه هستند؛ شما هرلحظه می‌توانید از چنین هنرمندان بزرگی درسی جدید از زندگی بیاموزید و همین است که باید گفت زندگی و کارکردن و حتی نفس‌کشیدن در هوایی که هنرمندان بزرگ در آن نفس کشیده‌اند، موجب می‌شود به‌گونه‌ای‌دیگر زندگی کنید.

*بازیگر تئاتر و تلویزیون؛ مجری و گوینده

منبع: ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار