رسول جعفریان*
ریشه باورهای غلط مردم درباره نجوم و آسمان
نجوم از جذابترین دانشهاست، نه برای امروز که بسیاری از حقایق درباره وضعیت آسمان و کهکشانها و پدیدههای شگفت آن آشکار شده؛
بلکه از اولین روزی که بشر عاقل روی زمین پدید آمده و سر به آسمان بلند کرده و عظمت شگفتی آور آن را مشاهده کرده، این جذابیت وجود داشته است. نفوذ این دانش در اعماق فکر و ذهن انسان ســبب شده است تا نجوم به بخشی از معارف محل تأمل وی درآمده و آنچه از آسمان، به چشم می بیند و تحلیلهایی عقلی را که روی آنها دارد به صورت دانش درآورد.
این دانش، همانند بســیاری از دانش های قدیم دیگر، طی قرون، با بسیاری از توهمات و تخیالت ترکیب شده و تبدیل به شبه دانش بزرگی به نام نجوم و تنجیم شده است. هزاران سال، علم نجوم همراه این تخیالت علم گونه که بر ذهن و اجتماع بشری تأثیرات عمیقی از خود بر جای گذاشته است. تاریخ دانش نجوم و کشفیات آن را فراوان نوشــته اند و شــاید یکی از روان ترین آنها کتاب خوابگردهاست که زندگی بشر را با دانش نجوم از نخستین روزگاران تا ایام اخیر دنبال کرده است.
من به شخصه، تحت تأثیر این اثر کوستلر بوده و این علاقه، ریشه در عشقم به آسمان از وقتی داشــته که مادرم رختخوابم را در هوای باز پهن می کرد و من در میان عشق و ترس از بالای سر، گاه سر از لحاف درمی آوردم، به آسمان می نگریستم، و اندکی بعد از ترس آن را روی صورتم می کشــیدم.
این که تغییر دانش نجوم در قرن پانزدهم و شانزدهم و بعد از آن چگونه صورت گرفت، و نیز داســتان تحول انقلابی که در قرن حاضر در نجوم پدید آمد چه اندازه است، موضوعی است که بسیاری از کتاب ها و مجلات به آن پرداخته اند.
در ایران مجله نجوم به صورتی عالمانه، این دانش را هم از بعد تاریخی و هم تحقیقات و پیشــرفت های روز به خواستاران ایرانی تقدیم کرده است. بنده، قدیمتر با این مجله در حد نگاه عمومی مثل هر ایرانی علاقه مند به این حوزه دانشی می نگریستم؛ اما برای سالها و مع الاسف به خاطر گرفتاری کمتر آن را دیدم. این بار که شماره های متنوع آن را مرور کردم، اهمیت نشر این مجله را هم در چارچوب نشر علم میان مردم در جهت تقویت نگاه آنها و هم برای اهداف دیگر ـ که اشاره خواهم کرد ـ دریافتم.
داستان این است که به نظرم، بخش بزرگی از اشتباهات جاری مردم ریشه در باورهای نادرست به آسمان دارد. اساس آن هم به دلیل وجود شبه دانشی در میان بشر است که هزاران سال افراد بی مسئولیت از نظر علمی، آنها را برای مردم بیان کرده و زندگی آنان را بر اساس آن ساخته اند. در واقع، دو مطلب در این جا، یعنی نجوم به طور خاص هست: اول دانش غلط نجومی در حد گسترده؛ دوم، تأثیرگذاری عمیق این دانش غلط روی زندگی عــادی مردم.
اگر قرار باشــد در جامعه بشری، اصلاحی صورت گیرد، باید توجه داشت که بخش مهمــی از خرابی ها و کج روی ها و طبعا عقب افتادگی ها، مربوط به همان دانش غلط است که نه فقط در نجوم بلکه در بسیاری از امور دیگر هم هســت. برای مثال در پزشکی هم همین طور اســت. انواع و اقســام لاطاعلات غلط علمی مشکلات زیادی برای بشر پدید آورده است. برخی از این باورهای نادرســت، جنبه کلامی دارد؛ برای نمونــه، در همین نجوم و پزشــکی، چنین اســت که باور خاصی مثل این که ما نیاز به پزشــک نداریم و هر کســی که درد را داده درمان را هم داده، تســلیم می شویم. یا در نجوم، به اسم روایت، مطالب بی پایه ای درباره سعد و نحس ایام گفته می شــود که بســیاری از علمای دین هم آنها را معتبر نمی دانند؛ اما اینها وجــود دارد و قرن ها به صورت کتابچه های دستورالعمل زندگی در اختیار مردم بوده است. و اما بخشی دیگر از لاطاعلات، مربوط به موضوعات داخلی خود این دانشهاست.
این امر که ستارگان در زندگی بشر تأثیر دارند و باعث می شوند تا سلسلهای به قدرت برسد یا از قدرت بیافتند، یا این که میشود سرنوشت آدمیان را از روی زایچه آنها به دست آورد. در این باره، ده ها هزار صفحه مطلــب در کتاب های نجومی قدیم در میان مســلمانان و غیرمسلمانان وجود دارد که مرتب تکثیر و توزیع آن هم به اسم علم می شده است. بدین ترتیب می بینیم که شــبه علم، چگونه میتواند یک ذهنیت غیرعلمی برای ما درست کرده و بعد هم با توجه به باور عمیقی که به آنها هست و نقش عمیق این دانشها در زندگی بشر، مشکلات فراوانی برای ما ایجاد کند.
به نظرم، اگر داســتان تأثیرگذاری غلط شبه دانش نجوم و ویرانگری هایی که از جنگ و غیره از خود بر جای گذاشته مرور کنیم، چندین جلد کتاب خواهد شد. اصلاح این افکار، نیازمند اراده نیرومندی اســت که بتواند معارف نادرست و غلط را از ذهن مردم بیرون کنــد و این جز با ترویج علم در میان مردم آن هم طی قرون به طــوری که بتواند در ذهن سخت جامعه تأثیر کند، نخواهد بود. بسیاری از دانش ها ممکن است تأثیر مردمی نداشته باشند، اما نجوم از بخش هایی اســت که آگاهی بخشی عمومی در آن، تأثیر شگرف دارد.
متاسفانه به دلیل بیتوجهی به این بعد قضیه، گاه، بعد از صدها سال که از کشفیات مهم علمی در این حوزه یا پزشکی گذشته، احساس می کنیم همچنان معلومات غلط، اذهان مردم را اسیر خود کرده و اجازه تحرک را از آنها گرفته است. بنده بیشتر از این دریچه به نجوم به عنوان یک مجله علمی که طبقه علمی متوســط جامعه را هم هــدف گرفته، نگاه می کنم و از این بابت از دست اندرکاران آن برای این همه تلاش که طی دهه داشته اند، قلبا تشکر می کنم؛ چون این کار را نه صرفا از زاویه تاریخ علم یا ترویج عمومی آن، بلکه نوعی اصلاحگری هم میدانم.
*رئیس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
منبع: خبرآنلاین
ارسال دیدگاه