حسن اسدی در گفت‌وگو از وضعیت تئاتر در روزهای جولان کرونا می‌گوید

همه غافلگیر شدیم

تهران (پانا) - حسن اسدی، یک هنرمند چندمنظوره است؛ هنرپیشه و کارگردانی که در مدیوم‌های متنوعی کارهای تولید نیز انجام داده؛ حتی تدریس کرده و اینها درحالی است که او اساساً دانش‌آموخته موسیقی است.

کد مطلب: ۱۲۱۹۲۷۶
لینک کوتاه کپی شد
همه غافلگیر شدیم

به‌گزارش ایران، از او به‌عنوان فعال عرصه تئاتر نیز کارهایی دیده‌ایم؛ از جمله کارگردانی نمایش‌های «زیرزمین» نوشته آرش عباسی و «به فرمان من» نوشته مجید امامی. او به‌عنوان تهیه‌کننده، در دو نمایش «اووردوز» و «وامانده تهران» با حامد رحیمی نصر همکاری داشت؛ و بازیگر نمایش‌های «حکم» (مسعود ترابی)، «الف وارد می‌شود» (برکه فروتن) و «شاهباز سدره‌نشین» (وجیهه کریمی هسنیجه) نیز بوده است. با او درباره وضعیت تئاتر در روزهای جولان کرونا، صحبت کرده‌ایم.

این روزها چه می‌کنید؟
اگر شرایط قرنطینه در میان نباشد، پیشنهادهای بازیگری را بررسی می‌کنم؛ کما اینکه اکنون مشغول بازی در بخش‌های باقیمانده از حضورم در مجموعه «سرجوخه» و در کنار آن، ‌همراه دوستانی همچون مجید مشیری، رضا ایرانمنش، بابک نوری، بابک انصاری و... در تله‌فیلم «سامه» به‌عنوان بازیگر حضور دارم.

شرایط بازی باتوجه به شیوع کرونا سخت نیست؟
بازیگران در پروسه تولید یک اثر تلویزیونی یا سینمایی، بیش از سایر عوامل در معرض خطر ابتلا به کرونا قرار دارند؛ زیرا تنها بخشی از این‌گروه هستند که مدت بیشتری را بدون ماسک در جمع حضور دارند؛ درواقع، بازیگران نمی‌توانند حین فیلمبرداری، ماسک به‌ چهره داشته باشند؛ مگر اینکه فیلمی به‌شکل ویژه و با هدفی خاص درمورد کرونا ساخته شود. حتی بعضاً پیش آمده که گریمورها اصرار دارند بازیگر وقتی جلوی دوربین هم نرفته، از ماسک استفاده نکند؛ زیرا ممکن است گریم انجام‌شده را خراب کند. در حالات دیگر هم نگاه کنید که حین تصویربرداری از آنجا که محیط باید کاملاً بی‌صدا باشد، در و پنجره‌ها بسته می‌شود و نمی‌توان از فن یا وسیله دیگری برای تهویه استفاده کرد. گاهی بسته به لوکیشنی که کار می‌کنیم، با حضور افراد مختلف در آن موقعیت، فاصله‌ها کمتر می‌شود و البته که بازیگران اساساً نمی‌توانند در ‌این حرفه، حین تصویربرداری، فاصله اجتماعی را رعایت کنند. همه اینها باعث می‌شود تا بگوییم بازیگرها شاید تنها عوامل حرفه‌ای هستند که مجبور به کار در شرایطی با ریسک بالا هستند.

به نظرتان از این نظر وضعیت تئاتر بهتر نیست؟
اتفاقاً شرایط را برای تئاتر می‌توان به‌نوعی تعدیل کرد و تئاتر این ویژگی را دارد که با رعایت پروتکل‌ها و انجام یک‌سری تمهیدات، همچنان فعال بماند. تماشاچی‌ها می‌توانند ماسک بزنند و در فواصلی معین بنشینند؛ می‌توان ردیف‌های ابتدایی را خالی گذاشت، در بعضی از سالن‌ها حتی امکان باز‌گذاشتن در وجود دارد و می‌توان شرایط تهویه مناسبی را در آنها لحاظ کرد؛ حتی بین اجراها محیط را ضدعفونی کرد.
البته مخاطب تئاتر همیشه کمتر از سینما بوده و در سالن می‌شود ازدحام نداشت.

به لحاظ میزان تماشاگر، تئاتر از‌قبل هم شرایطی داشت که می‌توان گفت وضعیت فعلی آن با شیوع کرونا فقط این واقعیت تلخ را عیان کرد. به‌نظرم تئاتر ما از سال‌ها پیش دچار یک رکود در استقبال شده و آنچه این روزها می‌بینیم، تشدید همان شرایط است. می‌توانم بگویم که در مقوله‌های هنری، تئاتر، اولین و بیشترین ضربه را به‌خاطر کرونا و تبعات آن خورد؛ ریه‌های ضعیف این هنر، تحت‌تأثیر این ویروس، آسیب زیادی دیده و رونق نصفه‌نیمه‌ای که پیدا کرده بود، از نفس افتاد.

نخواستید در این مدت کار تئاتر انجام دهید؟
دو سال است نتوانسته‌ام متنی را دست بگیرم و بخشی از آن، به‌علت وضعیت نامناسب تئاتر دراین‌مدت است. البته تئاتر هرگز آن پتانسیل را نداشته که بشود روی درآمدش، حساب آنچنانی باز کرد و بعضاً به‌نظرم تعدادی از دوستان که این سال‌ها تنها به تئاتر پرداخته‌اند، عشقی جنون‌آمیز به آن دارند؛ وگرنه حوزه پول‌سازی در هنر نیست. تک‌وتوک اجراهایی هم که خوب فروخته‌اند، استثنا هستند. عموم افرادی که در بدنه این هنر هستند و به‌نوعی شغلشان است، این روزها لطمه دیده‌اند.

فکر نمی‌کنید که بخشی از آن به‌خاطر خود اهالی تئاتر بوده؛ مثلاً با پرکردن سالن تئاتر به‌وسیله دعوت از میهمان‌ها و بلیت‌های رایگان که تنها باعث شد به‌لحاظ حضور مخاطب، تئاتری بزک‌شده داشته باشیم؛ درحالی که مخاطب واقعی آن، از آنچه به‌نظر می‌رسید، کمتر است؟
موافقم که پرکردن سالن با بلیت میهمان یا مخاطبان دعوتی، آثار سویی داشته؛ اما معضلات تئاتر ما پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. اصلاً تئاتر را با چه هنری مقایسه می‌کنیم؟ با سینما؟ اگر معیار آن شود که باید گفت کلیدواژه‌هایی مانند «گیشه» نیز در دل آن رشد خواهند کرد؛ آن‌وقت فعالان تئاتری نیز برای حفظ گیشه و سودآوری باید مؤلفه‌هایی را وارد کارها کنند که پیش‌تر در سینما نیز تجربه شده‌اند و بخشی از سینما را به انحراف کشاندند؛ کلیشه‌هایی مانند گنجاندن سکانس‌های عروسی، جنس خاصی از دیالوگ‌ها و کمدی، مثلث عشقی، اکشن‌های خشونت‌بار و...

مگر تئاتر نمی‌تواند هنری سرگرم‌کننده باشد؟
می‌گویم باید دید مفهوم تئاتر از ابتدا تا حال چه بوده است. موافق همراهی محتوا و تکنیک هستم؛ نه اینکه فقط یکی از آنها را داشته باشیم و بخش دیگر را رها کنیم. نمی‌خواهم ارزش‌گذاری کنم؛ اما اگر بخواهیم تنها به گیشه به هر قیمتی بچسبیم، ممکن است برویم به‌سمت تئاتر آزاد؛ اگرچه معتقدم آن نیز لازمه اجتماع است و اتفاقاً باید از آن جنس کارها «گرا» گرفت و دید چه اتفاقی می‌افتد که مخاطب بالایی دارند؛ مخاطبی که گاه چندین‌بار به تماشای یک اجرا می‌نشیند. شاید بخشی از آن برمی‌گردد به اینکه نخواسته‌ایم تئاتر را به جنس زندگی نزدیک کنیم. همیشه گفته‌اند تئاتر باید محتوا داشته باشد؛ اما نه به‌قیمت ازدست دادن مخاطب. محتوا را می‌توان به‌شکلی درآورد که هر مخاطبی آن را درک کند. اینکه بازیگرها متونی دشوار که خودشان هم به‌سختی متوجهش می‌شوند را همراه با الفاظی دشوارتر در صحنه اجرا کنند و مخاطب از آن سر درنیاورد، مخاطب را از تئاتر دل‌زده خواهد کرد.

نمایش‌های گروه‌های تازه‌نفس چطور؟ اینکه مخاطبان هزینه آزمون و خطای آنها را بدهند، باعث این دلزدگی نمی‌شود؟
تئاترها معمولاً به دو صورت هستند؛ یا هنرجویی یا به‌شکل حرفه‌ای. در هر دوی این شیوه‌ها هم گاه کارهایی داشته‌ایم که توانسته‌اند به‌خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کنند و بعضی کارها هم بوده که نمی‌خواهند از قالب آن فضای عجیب و غریب خارج شوند. تئاتر آماتوری یا هنرجویی، ساخته‌ و پرداخته می‌شود تا هنرمندی که تازه وارد این فضا شده، تجربه کسب کند و حرفه‌ای شود؛ مانند راننده‌ای که ممکن است حین آموزش یا ابتدای نشستن پشت فرمان، چندباری تصادف کند؛ این به‌مرور تبدیل به مهارت می‌شود. نمی‌توان از اول انتظار کار بی‌نقص داشت؛ اما می‌توان نوآوری هم کرد. خب مخاطب هم نیاز به تجربه فضای تازه‌ای در تئاتر دارد تا آن ارتباط لازم را با این هنر پیدا کند. گاهی می‌گویم مگر تئاتر، زندگی نیست؟ مگر زندگی مجموعه‌ای از غم و شادی و تلخی و شیرینی نیست؟ چرا نمایش‌ها می‌خواهند فقط جنبه‌های تاریک یا مضامینی غمبار را نمایش دهند؟ کی گفته که هرچه کار سیاه‌تر باشد، هنرمندانه‌تر است؟ اگر مخاطب تئاتر، از اثری که به تماشای آن نشسته، چیزی متوجه نشود، نمی‌توان از او انتظار داشت که دوباره و دوباره به سالن نمایش بیاید.

شما هم معتقدید که در این شرایط باید از مسئولان رده‌بالا حمایت‌های بیشتری صورت می‌گرفت؟
یکی از رفتارهایی که به‌نظرم بر بدترشدن وضعیت تئاتر در این ایام اثر گذاشت، بسته‌شدن سالن‌ها در دوره‌های قرنطینه بود؛ درحالی که در جاهایی مانند مترو، افراد ازدحام بیشتری داشتند. خب وقتی قرار بر این می‌شود که حالا به‌جهت ممانعت از گسترش بیشتر، سالن‌ها بسته شوند، باید برای حمایت از قشر فعال در تئاتر چاره‌ای اندیشید. به‌نظرم تئاتر همیشه به حمایت نیاز دارد و شیوع کرونا این نیاز را بیشتر نشان داده. تئاتر، فضایی مقدس دارد و بسیاری از پیشکسوتان بنده، حین ورود به صحنه، سن را می‌بوسند. این حس حتی در بعضی از جوان‌ها نیز وجود دارد. افرادی در حوزه تئاتر هستند که اگر انرژی و سرمایه‌شان را در محیط دیگری هزینه می‌کردند، به‌لحاظ مالی موفق‌تر می‌شدند؛ اما در تئاتر مانده‌اند؛ چون عشقشان این هنر است. تئاتر در سال‌های اخیر با ورود یک‌سری فناوری‌ها شکل متفاوتی هم پیدا کرد که می‌توانست آن را محبوب‌تر کند. تئاتر، محلی برای ارائه انتقادهای حوزه‌های مختلف است و در تغییر فرهنگ جامعه نقش دارد. تئاتر می‌تواند با هر سن و قشری ارتباط برقرار کند؛ حتی با مسئولان؛ و انتقال‌دهنده حرف و خواست مردم باشد یا بسترساز یک حرکت مثبت اجتماعی. به‌خاطر همین، باید از آن حمایت شود و حالا که کرونا باعث مشکلات بیشتری دراین‌حوزه شده، این حمایت باید پررنگ‌تر و متناسب باشد.

اگر شما تصمیم‌گیرنده بودید، برای وضعیت فعلی که کرونا موج‌سواری می‌‌کند، برای ادامه حیات تئاتر چه می‌کردید؟
یکی از اتفاقات خوبی که همین دو سه‌ساله رقم خورده، رواج استفاده از پلتفرم‌های مختلف است که به‌نظرم جای تئاتر در آنها خالی است. حالا که به‌علت شرایط موجود، امکان اجراهای گسترده نیست، می‌توان مدیوم را تغییر داد و چه‌بهتر که بخشی از بار این مسئولیت را تلویزیون به‌دوش بکشد. این رسانه یک‌زمانی حتی با تولید تله‌تئاترها باعث آشتی مخاطبان با مقوله تئاتر شد؛ طی دوره‌ای که در سِمت تولید در تلویزیون فعال بودم، کارهای بسیار‌خوبی هم ساخته و پخش شد. تجربه آن‌کارها به من نشان داد که چون هزینه‌های تولید تئاتر بسیار‌کمتر از فیلم است، با هزینه یک فیلم می‌توان چند تئاتر باکیفیت ساخت و ارائه داد؛ البته به‌شرطی که مانند بعضی اقدام‌های پیشین، این حرکت هم انحصاری بین چند‌نفر نشود و فضایی عادلانه برای حضور آدم‌های مختلف حوزه تئاتر فراهم شود. پلتفرم‌های آنلاین هم امکان خوبی هستند؛ اما به‌هرحال تلویزیون قدرت بیشتری دارد؛ چون استفاده از آن گسترده‌تر و راحت‌تر است. نقش این رسانه در ایجاد یک انقلاب تبلیغاتی را نمی‌توان کتمان کرد. یک محصولی که ناشناخته است، با پخش چند تبلیغ در تلویزیون، چنان پرمخاطب می‌شود که من و شما حتی برای رفع کنجکاوی هم که شده، سعی و اقدام در خرید آن داریم. خب می‌توان از این پتانسیل برای گسترش فرهنگ تئاتر استفاده کرد یا در شرایطی مانند اکنون، مانع فاصله‌افتادن بین مخاطب و تئاتر شد.

آنچه در سال‌های اخیر و قبل از حضور ویروس کرونا شاهدش بودید، چشم‌انداز خوبی از تئاتر برایتان ترسیم می‌کرد؟ مثلاً سالن‌های خصوصی و افزایش تعداد اجراها.
فکر می‌‌کنم راه‌افتادن سالن‌های خصوصی در تئاتر امری اثرگذار و مثبت بود. به‌هرحال، سالن‌های دولتی یا مجموعه‌ای مانند تئاتر‌شهر این‌فرصت را دراختیار جوان‌ها نمی‌گذاشت و اگر هم می‌شد، باید گروه‌ها مدت‌ها منتظر می‌ماندند؛ همین حالا هم اجرا در این‌سالن‌ها آرزوی جوانان تئاتری‌ است. افتتاح سالن‌های خصوصی دست‌کم این انگیزه را بین جوانان و تازه‌واردان تئاتر بیشتر کرد تا بتوانند کسب تجربه کنند و خود را محک بزنند و حرفه‌ای شوند. بعضی از اقدامات مانند تولید تئاترهای بیگ‌پروداکشن هم مفید بود و گذشته از حواشی ایجادشده، بسیارخوب بود که روی صحنه، اجرایی عظیم با امکانات خاص ببینیم؛ آن‌ نیز شکلی از تئاتر است که باید باشد. نمی‌توان تنها به «تئاتر بی‌چیز» اکتفا کرد. جذابیت هرکدام سر جایش است. معتقدم بین آن‌گونه نمایش‌ها با بودجه کلان و تئاترهای اصطلاحاً بلک‌باکسی که با حداقل المان‌ها به‌عنوان دکور اجرا می‌روند، جنسی از تئاتر نیز هست که می‌تواند مخاطب گسترده‌تری را جذب کند؛ نمونه آنها را در سال‌های اخیر بسیار دیده‌ایم که اتفاقاً تعدادی از آنها واقعاً خوب و قابل‌احترام بودند. آنها همانی هستند که من به آنها نمایش‌هایی از جنس زندگی می‌گویم؛ کارهایی‌که ادعای ایجاد تفکر ندارند. حاوی پیام هستند؛ اما قصد ندارند که با خلق فضایی درک‌نشدنی، مخاطب را سردرگم کنند. معتقدم تئاتر داشت روزهای خوبی را سپری می‌کرد و روبه‌راه می‌شد؛ اما کرونا در لحظه‌ای که نباید، آمد و همه را غافلگیر کرد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار