نگاهی به چالشهای پیش رو مدیر جدید سازمان سینمایی
تهران (پانا) – پس از چند هفته گمانهزنی درباره انتصاب رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، درنهایت گزینه محمد خزاعی از تهیهکنندگان و مدیران سینمایی برای این سمت نهایی شد. محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در روزهای آتی حکم خزاعی را خواهد زد و سکان مهمترین نهاد سینمایی کشور را به او خواهد سپرد.
حسین انتظامی، محمدمهدی حیدریان و حجتالله ایوبی روسای سینمایی در هشت سال دولت روحانی بودند.
حاشیههای محمد خزاعی
خزاعی که سابقه دبیری جشنواره ملی فیلم فجر و جشنواره فیلم مقاومت در سطح بینالمللی را دارد، در حوزه تهیهکنندگی سینما نیز پروژههای مطرحی را ساخته است.
این تهیهکننده کاشمری که به نظر میرسید در قیاس با گزینههای پیشین، از شانس کمتری برخوردار باشد، بعد از مدتی حدس و گمانهای رسانهای بهعنوان محتملترین گزینه نام گرفت و سرانجام توانست بر صندلی ریاست سازمان سینمایی کشور تکیه بزند.
«محمد خزاعی» تهیهکننده فیلمهایی همچون «به وقت شام»، «امپراتور جهنم»، «پشت دیوار سکوت» و «قلادههای طلا» که فعالیت سینمایی خود را از اواسط دهه هفتاد آغاز کرده است، به ساخت آثار پرسروصدا و انجام مصاحبههای جنجالی و... مشهور است.
یکی از آخرین حرکات او اعتراض به تصویب قانون «اخذ مالیات از هنرمندان» بود. قانونی که باعث شد خزاعی دست به قلم شود و در نامهای سرگشاده خطاب به محمدباقر قالیباف و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این مصوبه مجلس را قانونی فاقد منابع مطالعاتی لازم، بدون کارشناسی و زمینههای پژوهشی و مبانی تحقیقاتی و اقدامی نمایشی، نمادین و غیرفنی دانست.
مهمترین چالشهای رئیس سازمان سینمایی
محمد خزاعی برای دست گرفتن مدیریت معاونت سینمایی وزارت ارشاد مسیر پرفرازونشیبی دارد. سینمای ایران با چالشهای فراگیری روبهروست که اخلال در نظام تولید را رقم زده یا میزند.
سیاست شفافیت در سازمان سینمایی
نخستین روز از شهریورماه ۹۸ بود که ریاست سازمان سینمایی کشور در قالب توییتی در فضای مجازی از انتشار عملکرد مالی ۴ ماهه اول سال ۹۸ مجموعههای وابسته و تحت نظر این سازمان خبر داد و پس از آن در اقدامی قابلتحسین، پنج زیرمجموعه اصلی این سازمان، یعنی بنیاد سینمایی فارابی؛ انجمن سینمای جوانان؛ مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی؛ موسسه هنر و تجربه و موسسه سینماشهر نسبت به انتشار گزارش عملکرد مالی خود در فضای رسانهای کشور مبادرت ورزیده و دستور حسین انتظامی را در مقام دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات اجابت کردند. استمرار همین شفافیت میتواند متولیان فرهنگی و سینمایی کشور را که عناد نداشته و از دغدغههای لازم برای مواجهه با ولنگاری فرهنگی آن هم در شرایط نفوذ فرهنگی برخوردار هستند را به شناخت رسانده و به ایشان در مرحله فهم مسئله یاری دهد تا مسائل مختلف را بهخوبی و با نگاهی سیستمی مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده و با رویکردی مصلحانه بر زیرمجموعههای خود مدیریت کنند. سازمان سینمایی با بهرهگیری مناسب از پتانسیلهای شفافیت میتواند ضمن افزایش بهینگی و کارآمدی در زیرمجموعههای تابعه خود، مسئولیتپذیری و
پاسخگویی متولیان امر را بالا برده و مجموعههای دولتی و امکانات بیتالمال را از ملکیت مطلق برخی از جریانات خارج سازد؛ اقدامی که قطعاً از حمایت و مشارکت عمومی اهالی سینما برخوردار شده و حضور مافیای قدرت و فضای انحصار طیفهای خاص در صنعت سینمای ایران را با چالش جدی مواجه خواهد ساخت.
چند هزار سینماگر بیکار و از کارافتاده و معضل بیمه هنرمندان
پس از تغییر سریع و اجتنابناپذیر فضای سینما از آنالوگ به دیجیتال، سیل عظیمی از سینماگران در مشاغلی نظیر لابراتوار فیلم، فیلمبرداری، تدوین و... که همگی با سیستمهای آنالوگ متکی به نگاتیو کار میکردند، بیکار شدهاند. شمار اندکی توانستند خود را بهروز کنند و به صنعت سینمای دیجیتال بپیوندند؛ اما اغلب آنها بهواسطه سن بالا توان یا حوصله فراگیری از سینمای نو را نداشتند و بیکار شدند. اغلب این اشخاص که همواره پشت دوربین بودهاند و برای عموم مرد کمتر شناخته شده هستند، فاقد حداقلهای لازم برای زندگی آبرومندانه هستند و هیچ حمایتی به جز بیمه از این گروه بزرگ نمیشود که نقش مؤثری از بسیاری از تولیدات مهم تاریخ سینما داشتند.
در این شرایط اتفاق معضل کرونا ضربه سهمگین دیگری بر جامعه هنری بود و بسیاری از هنرمندان رشتههای مختلف هنری و از جمله سینماگران را بیکار کرد. در این شرایط هنرمندان بسیاری داریم که حتی بیمه نشدهاند آنان هم که بیمه شدهاند بعد از بازنشستگی مقرری که دریافت میکنند کفاف زندگیشان را نمیدهد.
عدم توسعه سریع زیرساختهای نمایش
از آخرین مجموعههایی که شهرداریها پس از پارک، ورزشگاه، سالن همایش و... سراغ ساختش میروند سالن سینماست. به همین دلیل، هنوز بیش از هزار شهر فاقد سالن سینما هستند و از دسترسی به این امکان فرهنگی - رفاهی بیبهرهاند. یک راهکار مؤثر و زودبازده میتواند «مکلف کردن» شهرداریها به ساخت سالن سینما در یک بازه کوتاهمدت یک تا دو ساله بهعنوان بخشی از تعهداتشان در قبال دریافت بودجه عمومی باشد تا بهسرعت زیرساخت این حوزه توسعه پیدا کند. این روش به نظر میرسد از سازوکارهایی که تاکنون در پیش گرفته شده مؤثرتر خواهد بود و شهرداریها برای دریافت اعتبارات فرهنگیشان، بهسرعت دست به کار ایجاد این زیرساخت مهم برای کشور میشوند که کارکرد فرهنگی - رفاهی دارد.
رکود اقتصادی سینما
با افزایش شدید تورم در چند سال اخیر، هزینه تولید در سینما بهشدت بالا رفته است. درعینحال تولید باکیفیت مستلزم هزینه بسیار بالایی است. تولید یک اثر فوقالعاده نسبت به یک اثر عالی، با افزایش هزینه ۱۰ درصدی مواجه نیست، بلکه افزایش هزینه ۸۰ تا ۱۰۰ درصدی را پی دارد و یکی از دلایل محدود بودن تولید آثار باکیفیت، منابع و زمان محدودی است که کارگردان برای تولید در اختیار دارد. گیشه سینمای ایران غالباً توان بازگرداندن این هزینه را ندارد و تولید چنین آثاری از ریسک بالایی برخوردار است که کمتر تهیهکننده و سرمایهگذاری به آن تنها میدهد. یک راهکار مؤثر همان گسترش سریع سالنهای سینماست تا با افزایش گستره اکران، تولید گرانقیمت و پرهزینه در سینمای ایران نیز مقرونبهصرفه شود اما تا آن موقع چه کاری باید کرد؟
عدم تناسب منابع با خواستهها
همه نهادها و مسئولان ارشد و چهرههای تأثیرگذار از سینمای ایران و سینماگران کشورمان توقع تولید آثار دارای ارزشهای ملی و مذهبی نظیر آثار دفاع مقدس، تاریخی و مذهبی دارند. از قضا این جنس تولیدات در نظام تولید گرانترینهاست و برای تولید هریک از آنها باید سرمایه سنگینی انجام داد؛ بنابراین، اگر قرار است این مطالبات از سینماگران عملیاتی شود، دست کم باید یک درصد سرفصل فرهنگی بودجه عمومی کشور برای تولید در سینما اختصاص یابد، چون بودجه فعلی سازمان سینمایی صرفاً کفاف کارمندان این سازمان به همراه یکسری وام ۵۰۰ میلیونی را برای تولید بیشتر نمیدهد.
ممیزی دردسرساز و بیقاعده
ممیزی در سینمای ایران دارای خطوط قرمزی است که بسته به زمان، مکان و اشخاص حدود و ثغورش دستخوش تغییرات محسوسی است. برخی فیلمسازان همواره کارت بلانش دارند و تقریباً سراغ هر سوژهای بروند میتوانند اثرشان را بسازند اما گروهی دیگر حتی توان تأییدیه گرفتن برای نام مطلوب فیلمشان را نیز ندارند. این ممیزی دردساز و بیقاعده قطعاً یکی از دردسرهای بزرگ سینمای ایران است که باید برایش فکری کرد و تا زمانی که دارای چهارچوب و ضوابط یکسان برای عموم فیلمسازان نشود، شرایط سینمای ایران با تغییر معناداری مواجه نخواهد شد.
ارسال دیدگاه