در گفتوگوی پانا با رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران بررسی شد؛
آسیبشناسی سومین علت طلاق در کشور؛ بیاحترامی زوجها ریشه در کجا دارد؟
تهران (پانا) - چند سالی است که فقط اعتیاد یا خیانت علتهای طلاق به شمار نمیرود. طبق آماری که چندی منتشر شده است؛ نبود مسئولیتپذیری، بیتوجهی و کمبود مهارتهای سازگارانه جزو عوامل اصلی طلاق به شمار میآید و اکنون نیز بیاحترامی رتبه سوم علتهای طلاق را به خود اختصاص داده است.
مساله طلاق از دیرباز در جوامع مختلف به عنوان یک مشکل و چالش محسوب میشده که جامعه شناسان، روانشناسان، حقوقدانان و افرادی که در حوزه خانواده کار کردهاند در این خصوص نظراتی دادهاند. طبق آمار اعلامی سازمان ثبت احوال کشور، نسبت ازدواج به طلاق در استان های تهران و البرز پایین ترین عدد در سطح کشور است، یعنی یک طلاق به ازای هر ۲ ازدواج و به ترتیب در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، ایلام، چهار محال و بختیاری و هرمزگان بالاترین عدد است.
در سالهای اخیر پدیده طلاق در ایران رشد زیادی داشته و پیامدهای منفی آن در جامعه قابل مشاهده است و با بررسی نتایج پژوهشهای دو دهه اخیر، مشخص شده است «اعتیاد»، «همسرگزینی نادرست»، «خیانت همسران»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» باعث طلاق در خانوادهها شده است اما چند سالی است که علتهای طلاق، دیگر فقط اعتیاد یا خیانت نیست به طوری که طی دو سال گذشته، نبود مسئولیتپذیری، بیتوجهی و کمبود مهارتهای سازگارانه جزو عوامل اصلی طلاق به شمار رفته و اکنون نیز بیاحترامی رتبه سوم علتهای طلاق را به خود اختصاص داده است. این عوامل را اخیرا فاطمه رضوان مدنی، رئیس دبیرخانه رصد آسیبهای اجتماعی و معلولیتهای سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با یکی از رسانهها مطرح و اعلام کرده است که در سال ۱۴۰۰ بالاترین علت طلاق به دلیل عدم مسئولیتپذیری در رتبه اول، بیتوجهی در رتبه دوم و بیاحترامی در رتبه سوم رخ داده است. وی همچنین خاطرنشان کرده است که در سال ۱۳۹۷ بالاترین علل طلاق به دلیل عدم مسئولیتپذیری در رتبه اول، بیتوجهی در رتبه دوم و کمبود مهارتهای سازگارانه در رتبه سوم بوده است. در سال ۱۳۹۸ نیز علتهای طلاق به ترتیب مربوط به عدم مسئولیتپذیری در رتبه اول، بیتوجهی در رتبه دوم و کمبود مهارتهای سازگارانه در رتبه سوم و در سال ۱۳۹۹ نیز کمبود مهارتهای سازگارانه در رتبه اول، عدم مسئولیتپذیری در رتبه دوم و بیتوجهی در رتبه سوم بوده است. حال با این اوصاف این سوال مطرح است که چرا اخلاق در میان خانوادهها متزلزل شده و بیاحترامی زوجین نسبت به هم موجب شده تا این مساله جزو عوامل اصلی طلاق محسوب شود.
دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی در گفتوگو با پانا درباره چرایی افزایش بیاحترامی در میان زوجین گفت: «در مسایل اجتماعی هیچ معلولی بیعلت نیست. در مساله طلاق نیز همینطور است و مجموعهای از علتها شرایط زوجین را طوری رقم میزند که نسبت به یکدیگر بیاحترامی میکنند، رفته رفته اعتماد از بین میرود و در نهایت تن به طلاق میدهند. بنابراین میتوان گفت طلاق معلولی از هزاران علت است که وقتی در کنار هم جمع میشود طلاق شکل میگیرد و بیاحترامی یکی از این عوامل است.»
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ادامه داد: «در بررسی طلاقهایی که صورت میگیرد باید به این نکته توجه شود که چرا بیاحترامی بین زوجین ایجاد میشود و چه عاملی باعث این بیاحترامی میشود. متاسفانه در طول دهههای گذشته با سیاستگذاریهای غلطی که شکل گرفت مشکلات اجتماعی و اقتصادی خانوادهها روز به روز افزایش یافت و اکنون به اوج خود رسیده است. بنابراین به نظر میرسد مهمترین دلیل بیاحترامیهایی که در میان خانواده صورت میگیرد ناشی از مشکلات معیشتی و مشکلات اقتصادی است.»
وی افزود: «وقتی تورم در کشور افزایش مییابد، فقر در جامعه بیشتر میشود. وقتی فقر بیشتر میشود، فشار اقتصادی بر خانوادهها افزایش مییابد و مشکلات خانوادگی از جمله بیاحترامی، خشونت و بروز انواع توهین در بین زوجین را هم بیشتر میکند. بنابراین فشار اقتصادی و گرانیها خانوادهها را خسته میکند زیرا وقتی فرد امنیت شغلی و فکری ندارد یا بیکار است با انواع استرس روبرو شده و این استرس بر اخلاق و روان او تاثیر میگذارد و خشم خود را باید تخلیه کند. بعضی افراد خشم خود را در خیابان با نزاع با دیگران تخلیه میکنند، بعضی از افراد نیز در خانه بر سر زن و فرزند خود خالی میکنند.»
این مددکار اجتماعی با اشاره به کاهش گفتوگو میان زوجین خاطرنشان کرد: «امروزه گفتوگو در بین خانواده کمرنگ شده است. از طرفی آستانه تحمل افراد هم پایین آمده است. وقتی گفتوگویی وجود ندارد و یکی از زوجین عصبی میشود، زمینه توهین و بیاحترامی به یکدیگر فراهم میشود زیرا آنقدر حجم مشکلات اجتماعی و اقتصادی در جامعه افزایش یافته که این فشارها منجر به بیاحترامی در خانواده میشود اما نباید فراموش کرد که مشکلات اجتماعی و اقتصادی با زیربنای یک روز و دو روز نیست بلکه در طول سالهای گذشته ایجاد شده و حل آن نیز یک شبه امکانپذیر نیست و تا حل نشود، مشکلات درون خانوادهها نیز روز به روز بیشتر میشود.»
وی گفت: «بیاحترامی موجب میشود زوجها اغلب در این موقعیت احساس امنیت نکنند و نتوانند دلبستگی عمیق و سالمی را با همسر خود شکل دهند. این مسئله با متزلزل کردن پایههای اساسی رابطه در دراز مدت، باعث میشود که افراد با وجود زندگی کردن در کنار هم از یکدیگر فاصله بگیرند و روابط عاطفی آنها تحت تأثیر این موضوع قرار بگیرد.»
اقلیما تاکید کرد: «دولت و مسئولان اجرایی باید با برنامهریزیهایی که انجام میدهند سیاستها را به گونهای تغییر دهند که در قالب اعطای وام نباشد بلکه این سیاستها در راستای ایجاد اشتغال و امکانات معیشتی باشد تا خانوادهها مشکلات خود را حل کنند. تحقق این امر هم نیازمند برنامه و زمان است زیرا مشکلی که در طول سالها ایجاد شده را نمیتوان به یکباره حل کرد. نباید در مساله طلاق فقط به معلول پرداخته شود بلکه باید به شرایطی پرداخته شود که منجر به بروز طلاق شده و با اقداماتی که صورت میگیرد جلوی آن گرفته شود.»
ارسال دیدگاه