در گفتوگو با مهدی محبعلی (سهاب)، کارگردان شب جنایتکاران
همانطور که به واکسیناسیون نیازمندیم، به تئاتر هم نیاز داریم
تهران (پانا) - «شب جنایتکاران» نام نمایشی است به نویسندگی خوزه تریانا، نویسنده کوبایی با ترجمه و کارگردانی مهدی محبعلی (سهاب) و بازی شیرین عطااللهی، محمدرضا حسنزاده، سوگند دیانی و نازی نخجیری که از ۱۲ مرداد در سالن صنوبر پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته است.
بهگزارش ایران، در خلاصه داستان «شب جنایتکاران» آمده است: «داستانی از فروخوردهشدن فریادهایی که گاهی آنقدر بلند هستند که شنیده نمیشوند. روایتی از یک جنایت زیبا.» و مترجم و کارگردان آن، اثری روانشناختی میدانندش که چالشی عظیم در تعامل والدین با فرزندان را به تصویر میکشد. فرزندانی شامل دو خواهر و یک برادر که تصمیم به قتل پدر و مادر خود میگیرند و ما در طول نمایش با انگیزههای روانی آنها روبهرو میشویم. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با مهدی محبعلی (سهاب) که نمایشش تا ۱۲ شهریور روی صحنه خواهد بود.
با توجه به تعطیلیها و بازگشاییهای مکرر سالنهای تئاتر تحت تأثیر شیوع همچنان مهارنشده کرونا که ظاهراً به جزء لاینفک این هنر تبدیل شده است، این اتفاق چند مرتبه برای «شب جنایتکاران» رخ داد؟
اجرای ما از ۱۲ مرداد آغاز شد و در ایام سوگواری امام حسین(ع) از ۲۶ تا ۳۰ مرداد به مدت ۵ روز تعطیل بودیم. قرار بود از اول شهریور مجدداً اجرایمان را از سر بگیریم که ترجیح دادیم کمی صبر کنیم تا شاید شرایط بهتر شود اما تغییری ایجاد نشد و از یکشنبه، هفتم شهریور مجدداً روی صحنه رفتیم.
چه شد که به صرافت انتخاب متن «شب جنایتکاران» خوزه تریانا برای اجرا افتادید؟
زمستان ۱۳۹۹ بود که متنهایی گوناگون را در حوزه سایکودرام (رواننمایشگری) بررسی کردم. قصدم نه تئاتردرمانی که اجرای اثری در حوزه تئاتر روانشناختی بود و در این میان به «شب جنایتکاران» رسیدم. در همان جستوجوها متوجه شدم این متن پیشتر در ایران به صورت مشترک توسط هوشنگ آزادیور و عدنان غریفی ترجمه شده و یک بار پیش از انقلاب در سالهای ۱۳۵۲- ۱۳۵۱ توسط آزادیور و با بازی بازیگرانی از جمله مهوش افشارپناه در کارگاه نمایش و یک بار پس از انقلاب در سال ۱۳۷۹ توسط امیر آتشانی در تالار شماره دو (کوچک) مجموعه تئاتر شهر براساس همان ترجمه آزادیور و غریفی روی صحنه رفته است. در ادامه با پیداکردن متن انگلیسی و ترجمه آن، اقتباسی وفادارانه نسبت به آن انجام دادم و اینگونه شد که کار را آغاز کردم.
تمریناتتان از همان زمان آغاز شد؟
تمرین ما از فروردین ۱۴۰۰ آغاز شد و با توجه به این که گمان میرفت واکسیناسیون عمومی سرعت بگیرد و مهار بیماری کرونا با سرعت بیشتری انجام شود از پردیس تئاتر شهرزاد برای تیر نوبت اجرا گرفتیم اما بعد از بازبینی توسط اعضای شورای نظارتوارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی، مجددا شاهد قرمزشدن وضعیت کرونا و تعطیلی سالنها از ۱۲ تیر بودیم و اجرایمان به تعویق و سرانجام به ۱۲ مرداد افتاد.
با توجه به قرارگرفتن متن در حوزه روانشناختی، شیوه اجرا چگونه است؟
ما در واقع یک تروما را شناسایی کردهایم و آن خشونت خانوادگی است و این تروما را در قالب روایتی با ریتم تند و بازیهای عصبی به نمایش گذاشتهایم. برای خودمان عجیب بود که قتل بابک خرمدین توسط پدر و مادرش، هنگامی رخ داد که ما در حال تمرین نمایشمان بودیم و بیش از پیش اثبات کرد که پرداختن به چنین مسائلی در قالب هنر، چه روی صحنه تئاتر و چه روی پرده سینما ضروری است و حتی اگر نخواهیم یا نتوانیم راه چارهای به تصویر بکشیم دستکم میبایست نشانشان دهیم و از آنها حرف بزنیم.
نگران پس زده شدن از سوی تماشاگر نبودید؟ با توجه به اینکه ممکن است در دلِ ترومایی زندگی کرده باشد که چیزی شدیدتر از آنچه شما روی صحنه نشان میدهید را در زندگی شخصیاش رقم زده باشد.
بازخوردی که ما در این شب از اجرایمان گرفتیم این است که تماشاگر با قصه همراه و جذب داستان، ریتم و بازیها میشود. تأکید ما بر این است که در حال عمل به شیوه تئاتردرمانی نیستیم و داستانی را همراه با شیوه اجرایی منطبق بر آن اعم از میزانسن و نوع بازی بازیگران ارائه میکنیم که تاکنون نظر مخاطبان را جلب کرده است.
احتمال خالیماندن سالن در شرایطی که شیوع کرونا همچنان افسارگسیخته است و واکسیناسیون عمومی به کندی پیش میرود، نکتهای نبود که نگرانتان کند؟
صادقانه بخواهم بگویم، نه نگرانم نمیکند. وقتی من در چنین شرایطی تصمیم به رفتن روی صحنه گرفتهام نباید توقعی هم در خصوص پرشدن سالنم داشته باشد و حتی نمیتوانم آدمها را تشویق به آمدن به سالن به عنوان تماشاگر کنم و موظف به درک شرایط موجود هستم که در آن مخاطبان ترجیح میدهند نهایت اقدامات پیشگیرانه برای عدم ابتلا به کرونا را انجام دهند. با وجود این، در همین شبهایی که روی صحنهایم ۵۰ درصد ظرفیت سالن که مجاز به استفاده از آن هستیم پر شده است. اتفاقی که برای خودمان حیرتانگیز است.
در این اجرا هم با وجود کیفیت قابل دفاعِ کار، خود را برای شکستی اقتصادی آماده کرده بودم اما مصر به روی صحنه رفتن بودم چرا که معتقدم جامعه همانقدر که نیازمند واکسینهشدن است نیازمند تئاتر دیدن هم هست. هرچند که اینها از نظر اولویتبندی متفاوتند و به شکل طبیعی یکی در اولویت بالاتر و دیگری در اولویت پایینتر قرار دارد.
با اجرای «غارنشینان» در آبان ۱۳۹۸ و «شب جنایتکاران» در مرداد ۱۴۰۰ گمان نمیکنم در آینده دیگر هیچ شرایط ناگواری موجب ترس و وحشتتان از روی صحنه رفتن شود. با توجه به این که سامانه نوبتدهی واکسیناسیون برای تمام هنرمندانِ بالای ۴۰ سال که کد ملی آنها از سوی صندوق اعتباری هنر به مرکز فناوری اطلاعات وزارت بهداشت ارسال شده، باز شده است، آیا اساساً شما و گروهتان عضو صندوق اعتباری هنر هستید که بتوانید با تغییر بازه گروه سنی و رسیدن نوبت به جوانترها امیدوار به واکسینهشدن باشید یا خیر؟
نه. احتمالاً میدانید که بسیاری از اهالی تئاتر و بخصوص جوانانی که اکنون روی صحنهاند، نه سن و سالی دارند و نه از شرایط عضویت در صندوق اعتباری هنر برخوردارند. در واقع تنها با عشق و علاقه است که کار میکنند و نه ایدهای و تصوری از حمایت دولتی در ذهن دارند و نه اساساً امکان برخورداری از آن را. این نکتهای بود که قادر آشنا، مدیرکل هنرهای نمایشی هم در گفتوگویی به آن اشاره کرد و گفت پیشنهادش به صندوق اعتباری هنر این است که گروههای نمایشی که اثری روی صحنه دارند و همینطور گروههایی که تا شهریورماه در نوبت اجرا هستند، همراه با سالنداران در اولویت واکسیناسیون قرار بگیرند. اتفاقی که متأسفانه رخ نداد و با قیدِ «عضویت در صندوق اعتباری هنر» عملاً بسیاری از جوانان فعال حوزه تئاتر که عمیقاً در مواجهه با ویروس کرونا هستند از این دستهبندی کنار گذاشته شدند. جوانانی که روی صحنه نه میتوانند ماسک بزنند و نه میتوانند فاصله اجتماعی را رعایت کنند و فاصلهشان با تماشاگر حاضر در سالن هم فاصله ایمن نیست.
ارسال دیدگاه