شهدای مدافع حرم ، علی اکبرهای دوران ما هستند
تهران(پانا) - شهید مسعود عسگری برای رفتن به سوریه ۳ سال تلاش کرد و چون نه سپاهی بود و نه از اعضای نیروی قدس و بسیجی، او را نمی بردند. بعد از تلاشهای زیاد در سال ۹۳ برای اولین باز عازم سوریه شد.
هیئت انجمن اسلامی منطقه ۱۱، در ایام محرم میزبان مادر شهید حاج مسعود عسگری بود؛ جوان۲۵ ساله ای که برای دفاع از حرم اهل بیت به شهادت رسید. در ادامه گفت و گوی این مادر شهید با خبرنگار پانا را از نظر می گذرانید.
مادر شهید عسگری در معرفی وی گفت: مسعود من در خانواده ای پرورش پیدا کرد که پدرش و دایی ها اهل جبهه و جنگ بودند او در نوجوانی وارد بسیج یگان ویژه فاطمی شد و با توجه به هوشی که داشت مهارت های تیراندازی، شنا، غواصی، رزم شهری و برون شهری، حرکات آکروباتیک با دوچرخه و موتور را یاد گرفت.
او راننده حرفه ای موتور و ماشین، صخره نورد و کوهنورد بود با پاراگرایدر می پرید، سقوط آزاد انجام می داد و خلبان هواپیمای فوق سبک بود که این فنون را از ۱۵ تا ۲۵ سالگی آموخته بود؛ رشته تحصیلی او الکترونیک بود و علاقه خاصی به برق داشت.
مادر شهید افزود: من دارای ۳ فرزند پسر هستم و دختر ندارم اما مسعود برای من مثل یک دختر بود و کمکم می کرد و در فامیل هم پسری محجوب و دوست داشتنی بود. برای رفتن به سوریه ۳ سال تلاش کرد و چون نه سپاهی بود و نه از اعضای نیروی قدس و بسیجی ها را نمی بردند بعد از تلاش های زیاد در سال ۹۳ برای اولین باز عازم سوریه شد.
برای بار دوم که به سوریه رفت، یک هفته تا ده روز طول کشید و برگشت و این طور نبود که طولانی مدت بماند اما برای بار سوم که رفت و شهید شد به من گفت: این بار ماموریتم یک ماه تا یک ماه و نیم طول می کشد و شما هم به کسی نگو که من رفتم و من هم به عهدم وفا کردم و به هیچ کس نگفتم.
وی در توضیح چگونگی به شهادت رسیدن شهید عسگری گفت: مسعود ۴۳ روز سوریه بود. رفتن مسعود در ماه محرم بود و سخت ترین محرمی بود که در سال ۹۴ به من گذشت و تصور می کردم که مسعود من حضرت علی اکبر(ع) است و من امام حسین(ع) یا حضرت زینب (س) هستم تا بتوانم روضه آن روز را بهتر درک کنم.
هیچ خبری از مسعود نداشتم روز قبل از شهادت دچار گرفتگی قلبی شدم در صورتی که من ناراحتی قلبی نداشتم و فهمیدم قلبم خبر از مسعود می دهد که یا مجروح شده یا شهید شده است و فردای آن روز خبر شهادت مسعود را دادند.
در پایان مادر شهید به عنوان یک مادر به دختران گفت: متوجه اهدف دشمن باشید، دشمن می خواهد با تهاجم فرهنگی به ما ضربه بزند، دختران ما را هدف قرار داده است. پس قدر خودتان را بدانید و طوری رفتار کنید که خدا دوست دارد تا خدا راضی باشد و بعد خلق خدا راضی باشند.
*دانش آموز خبرنگار پانا؛ ستایش رمضان نظری
ارسال دیدگاه