مروری بر چگونگی کودتای28 مرداد 1332
یزد (پانا)- کودتای 28 مرداد 1332یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر ایران است. مبارزه مصدّق با استعمار علت اصلی رخ دادن این کودتا بوده است.
انگلیسی ها از ابتدای به قدرت رسیدن مصدّق در این فکر بودند که راهی برای سرنگونی او پیدا کنند. این مخالفت و کینه انگلیسی ها نسبت به مصدّق به سال ۱۳۰۲خورشیدی، زمانی که مصدّق به عنوان وزیر امور خارجه به مخالفت در مورد چیزهایی که بریتانیا «منافع» خودش در ایران میدانست پرداخت، برمیگردد. این مخالفت های دکتر مصدّق اولین رویارویی او با انگلیسی ها بود.
پس از برکناری مشیرالدوله که مصدّق وزیر امور خارجه کابینه او بود و روی کار آمدن رضا خان، مصدق از قدرت فاصله گرفت.
این دوری مصدّق از قدرت تا سال ۱۳۲۲ ادامه داشت و او زمانی توانست دوباره وارد عرصه سیاست شود که کشور توسط بیگانگان اشغال شد و رضا شاه از قدرت برکنار شد. دو سال بعد از برکناری رضا شاه از قدرت در اوّلین انتخابات مجلس شورای ملی، مصدّق بیشترین تعداد رای را در تهران توانست کسب کند.
شش سال بعد دکتر مصدّق جبهۀ ملی را تاسیس کرد و رهبری آن را به دست گرفت و توانست در سال ۱۳۲۹، طرح ملی شدن صنعت نفت ایران را در مجلس تصویب کند.
ملی شدن صنعت نفت ضربۀ بزرگی به منافع انگلستان در ایران وارد کرد و موجب تنفر بیشتر انگلیس ها از مصدّق شد.
عواملی که زمینه ساز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بودند به دو دسته خارجی و داخلی تقسیم بندی میشوند.
عوامل خارجی زمینه ساز کودتای ۲۸ مرداد
در ابتدای امر دولت آمریکا، به دلیل رقابتی که با انگلیسی ها در مورد نفت داشت به طور نسبی و مشروط از نهضت ملی شدن صنعت نفت حمایت کرد. هدف آمریکا از این حمایت سهیم شدن در منابع نفت ایران بود. این کشور همچنین به دلیل آن که درگیر جنگ سرد با شوروی بود قصد داشت با حمایت و برقراری روابط دوستانه با دولت مصدّق بر ایران نفوذ کند.
آمریکایی ها در ابتدا قصد داشتند که میان دولت مصدّق و انگلیسی ها میانجیگری کنند، امّا پس از مدّتی به این دلیل که دولت انگلستان به آنها قول سهیم کردنشان در منابع نفت ایران را دادند، میانجیگری خود را به مداخله گری و همکاری با انگلستان تغییر دادند.
به دلیل تغیر سیاست آمریکا نسبت به نهضت ملی شدن صنعت نفت و دکتر مصدّق، سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، ماموریت دریافت کرد تا با کمک سازمان جاسوسی انگلستان، برای برکناری دولت مصدّق و سرکوب نهضت ملی شدن صنعت نفت، برنامه ریزی کند.
سپس دولت انگلستان با طراحی «عملیات چکمه» میخواست بحران نفت را از طریق قدرت نظامی و کودتا حل کند. دولت انگلستان اقدامات زیادی در راستای تضعیف حکومت دکتر مصدّق کرد. برای مثال خرید نفت ایران را تحریم کرد و کشورهای خریدار نفت ایران را تهدید به تعیب قضایی و مجازات کرد. این فعالیت های انگلستان با استفاده از شبکه جاسوسی همین کشور که از دیرباز در ایران فعالیت داشت انجام میگرفت.
عوامل داخلی زمینه ساز کودتای ۲۸ مرداد
حزب توده که وابسته به شوروی بود. بنابرین از منافع این دولت حمایت میکرد. در ابتدای نهضت ملی شدن صنعت نفت، حزب توده این جنبش را یک حرکت وابسته به سرمایه داری غرب متّهم کرد و خواستار ملّی شدن صنعت نفت جنوب بود؛ زیرا معتقد بودند نفت شمال حق شوروی است.
پس از واقعۀ ۳۰ تیر ۱۳۳۱ برخی از رهبران این حزب تصمیم به حمایت از دکتر مصدّق گرفتند و از او پشتیبانی کردند. در فاصلۀ کودتای نافرجام ۲۵ مرداد تا کودتای ۲۸ مرداد حزب توده با وجود داشتن تشکیلات وسیع و سازمان نظامی، نیروهایش را از خیابان فراخواند و در برابر کودتا هیچ واکنشی به جز پایین کشیدن مجسمه های شاه و شعار القای سلطنت و استقرار جمهوری دموکراتیک که منجر به بهره برداری کودتاچیان در جنگ روانی شد، انجام ندادند.
پس از پیروزی کودتا، رهبران حزب از کشور گریختند یا برای نجات جان خود به همکاری با سران کودتا پرداختند. برخی از اعضای حزب توده نیز بعدها به خدمت ساواک در آمدند.
شبکه بِدامِن، این شبکه در میان احزاب و جریان های سیاسی نفوذ کرده و موجب ایجاد اختلاف میان اعضای نهضت، بدبینی نسبت به رهبران نهضت و بلوا و آشوب در کشور شد. فعالیت های پیچیده و سری این شبکه به صورتی بود که هر گروه و حزب در ابتدای امر تصور میکرد این فعالیت ها به نفع آنها است.
شاه و درباریان، شاه از پیامدهای نهضت که قدرت و موقعیت او را تضعیف میکرد، وحشت داشت. با این حال قدرت و شجاعت ایستادگی در مقابل نهضت و مردم را نداشت؛ از طرفی جرئت همراهی با آن را هم نداشت، زیرا میترسید انگلیسی ها او را همچون پدرش برکنار کنند.
با این حال هرگاه فرصت مناسبی پیدا میکرد؛ علیه نهضت ملّی شدن صنعت نفت و دولت دکتر مصدّق دسیسه چینی میکرد. وابستگان و اطرافیان شاه، برخلاف او با صراحت و جدیّت به مخالفت با نهضت و مصدّق میپرداختند.
مطبوعات، کودتاگران از طریق مطبوعات و ایجاد شایعات توانستند به تخریب شخصیت دکتر مصدّق و ایجاد نارضایتی عمومی بیشتری نسبت به دولت او برسند و به اختلاف ها دامن بزنند.
اشتباه مصدّق در انحلال مجلس، دکتر مصدّق به بهانۀ نفوذ و تحریکات بیگانگان در مجلس، تصمیم گرفت مجلس دورۀ هفدهم را منحل کند. انحلال مجلس فرصت مناسبی برای کودتاگران بود؛ زیرا مشروعیت رئیس دولت را آشکارا مخدوش کرد و باعث هموار شدن عملیات کودتا شد.
اجرای کودتا
مقامات آمریکا در مشاوره با همتایان انگلیسی خود، فضل الله زاهدی را به عنوان فرماندهی نظامی کودتا انتخاب کردند و شاه را متقاعد کردند که زاهدی را بپذیرد و از کودتا حمایت کند.
در ۲۴ مرداد ماه شاه به تردیدهای خود پایان داد و سرانجام فرمان عزل نخست وزیری دکتر مصدق و انتصاب فضل الله زاهدی را امضا کرد. در ساعت یک بامداد روز ۲۵ مرداد، نصیری که حامل نامه عزل دکتر مصدق بود به خانه وی رفت، ولی بلافاصله به دستور دکتر مصدق بازداشت شد و شاه از ایران فرار کرد. با فرار شاه به بغداد و سپس روم، در سراسر کشور تظاهرات عمومی برپا شد. مجسمه های شاه و پدرش به پایین کشیده شد و عکس های او از اداره ها جمع آوری شد.
در تجمع بزرگی که در میدان بهارستان برپا شد، دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه اعلام کرد:« نظام سلطنتی باید برچیده و حکومت جمهوری برپا شود، شاه ایران روی ملک فاروق مصر را سفید کرده است. البته این موضع شخصی فاطمی بود و دولت دکتر مصدق نسبت به فرار شاه از کشور، موضع خاصی را نشان نداد. بنا بر گزارش مندرج در اسناد سازمان سیا درباره کودتا روزولت برای این که کودتا را از شکست کامل نجات دهد، به محل اختفای زاهدی رفت.
آنها بی درنگ تصمیم گرفتند افکار عمومی را متقاعد سازند که رئیس دولت قانونی زاهدی است و مصدق آن مقام را غصب کرده و در صدد انجام کودتا علیه شاه است و با تلاش کودتاچیان به زودی اوضاع دگرگون شد. بی توجهی دولت به کودتای مقدماتی و عدم پیش بینی کودتای بعدی موجب شد کودتاچیان بدون برخورد با مانع جدی و به سهولت غیرقابل انتظاری حکومت ملی را ساقط و رژیم آمریکایی را مستقر کنند؛ زیرا پس از وقوع کودتای نافرجام ۲۵ مرداد دیگر دلیلی برای خوش بینی وجود نداشت. عده ای وقوع کودتا را پیش بینی کرده بودند.
کودتاچیان با هدایت سازمان سیا توانستند بدون کمک نیروهای نظامی اصفهان، کرمانشاه و همدان که با برنامه ریزی قبلی برای حرکت به سوی تهران آماده بودند، با بسیج دسته جاتی از اراذل و اوباش که با پول های مراکز اطلاعاتی انگلستان و آمریکا سازماندهی شده بودند، نقشه های خود را عملی کنند. بخش عمده ای از آشوب های خیابانی در روز کودتا را شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ با عده ای از چماق داران خود و همراهی گروه های دیگر اوباش و ولگردها انجام دادند و خیابان های تهران را یکی پس از دیگری تصرف کردند. هم زمان با این اقدامات عوامل نظامی کودتا مناطق حساس از جمله ستاد ارتش، ایستگاه رادیو، مراکز پلیس و ژاندارمری، مرکز تلفن و تلگراف و خانه دکتر مصدق و یارانش را تصرف کردند.
زاهدی سوار بر تانک به نخست وزیری رفت و واحدهای انتظامی و نظامی طرفدار دکتر مصدق اقدام مؤثری علیه کودتا نکردند.
لویی هندرسن سفیر آمریکا که نقش مهمی در روزهای حساس کودتا برعهده داشت، به دکتر مصدق تکلیف کرد که از پست خود کناره گیری کند، ولی دکتر مصدق با عتاب او را از خانه اش بیرون کرد.
علاوه بر این دکتر مصدق با ممنوع کردن تظاهرات، عملا خیابان ها را از هواداران خود خالی کرد، اگر چه شرایط و اوضاع سیاسی در ۲۸ مرداد بسیار متفاوت با سی ام تیر ماه ۱۳۳۱ بود، اما دولت مصدق نتوانست از آنچه که در اختیار داشت، برای مقابله با کودتا استفاده کند.
طرح براندازی حکومت دکتر مصدق پیچیده بود اما به سهولت و با کمترین هزینه برای کودتاچیان و پیامدهای سهمگین و ناگوار برای ملت ایران که منجر به سلطه همه جانبه آمریکا در ایران شد، همراه بود.
به دنبال کودتا سرلشکر زاهدی نخست وزیر شد و محمّدرضا پهلوی، به کشور بازگشت. به این ترتیب عصری جدید در سرنوشت ملّت ایران رقم خورد که هزینۀ آن، بیست و پنج سال سلطۀ مستقیم آمریکا، همراه با ده هزار کشته، زخمی، زندانی و تاراج میلیارد ها بشکۀ نفت کشور بود.
خبرنگار : امیرحسین امیری نژاد
ارسال دیدگاه