گفتوگو با جهانگیر نصری اشرفی قوم شناس و قوم موسیقی شناس در خصوص موسیقی مذهبی و ماه محرم
موسیقی مذهبی بخشی مهم از پیکره فرهنگ یک کشوراست
تهران (پانا)- اگر بخواهیم طی سالهای اخیردر رابطه با رشد موسیقی مذهبی در ایران سخن بگوییم بیشتر باید از رشد کمی آن صحبت شود چرا که اساساً نه در زمینه لحن، نه در رابطه با ادبیات موسیقی مذهبی و از این گذشته فضاهای مذهبی که بخش مهمی از ظرفیتهای موسیقی مذهبی است، اتفاق کیفی خوبی صورت نگرفته است.
بهگزارش ایران، اساساً موسیقی مذهبی بخشی مهم از پیکره فرهنگ یک کشور به شمار میآید و فرهنگ هم در بستر زمینههایی رشد میکند که از یک سو سر در تعاملات فرهنگ تاریخی دارد و از سوی دیگر متأثر از همه شئون اجتماعی روز است. در حقیقت هرچه بستر و زمینههای تعاملات اجتماعی متوازن و عقلانی تر باشد، عناصر و پدیدههای فرهنگی که موسیقی مذهبی هم بخشی از آن به شمار میآید، شکوفایی و کارکرد مؤثرتری دارند.
واقعیت این است که موسیقی مذهبی در سالهای اخیر بیشتر کارکرد و بازتاب سیاسی داشته و وجه قدسی و کارکرد معنوی و اخلاقی آن که بخش مهمی از ارزشهای روحانی و درونی موسیقی مذهبی است کمتر ظهورو بروز یافته است.اساساً پدیدهها و عناصرمذهبی از جمله موسیقی مذهبی قوام دهنده روح جمعی جامعه و عامل مهم آرامش درونی یکایک افراد در گروههای مختلف خانوادگی، اجتماعی، روستایی، شهری و بالاخره ملی است.
چنانچه موسیقی مذهبی بتواند چنین ارزشهایی را به ظهور برساند که بخشی از ظرفیتهای منحصر به فرد این هنر آیینی است، در درجه اول باید پازلها و ارکان تشکیل دهنده آن آشنا باشند و بتوانند با مردم جامعه و گروههای استفاده کننده رابطهای مألوف، باطنی و صمیمی برقرار کنند. در این صورت الحان، اشعار و دیگر عناصر میدانی اجرای موسیقی مذهبی میباید پیوند تاریخی با مخاطبان خود داشته و به جای تأثیرات و هیجانات آنی و کاذب، تأثیربخشی درونی و دراز مدت بر مخاطب داشته باشد. در هر حال ایام مذهبی بویژه ایام سوگواری در ایران سنت و عادتی مألوف است.سؤال این است، این سنت که بخش مهم عناصر تشکیل دهنده آن، هنر موسیقی، ادبیات، سخنوری و ظرفیتهای روایتی آن است آیا میتواند آرامش و سبکباری را که محصول طبیعی مناسک و مراسم مذهبی است به جامعه منتقل کند؟ بحث من آرامش و سبکباری ماندگار و مداوم است. قابلیتهایی که همه مراسم و مناسک مذهبی در طول تاریخ اجتماعی بشر با خود داشته و دارند. آیا این قابلیتها اعم از آرامش، سبکباری و ایجاد روح جمعی اجتماعی و نه گروهی که طبیعتاً باید از طریق لحن، ادبیات و بویژه روایتگر فضاهای قدسی ایجاد شود، حاصل میشود یا تنها یک التهاب و هیجان سطحی و زودگذر و فاقد بار باطنی است؟ این پرسشها و تأمل پیرامون آن پاسخ لازم را با خود به همراه دارد.
براین اساس ساختار و اساس موسیقی ماه محرم چیست؟
بازتاب شکلی و ساختاری انواع مراسم و مناسک مذهبی در همه جهان به سه عنصر صدا، حرکت و سکوت و تأمل وابسته است. مراسم مذهبی ماه محرم نیز در بازتاب بیرونی خود از همین سه عنصر شکل گرفته و انعکاس مییابد. بدیهی است عنصر صدا در مراسم مذهبی ماه محرم که اکنون مورد بحث شما است شامل لحنهای ملودیک و صداهای موزون وغیرموزون است. اما فراموش نشود چه در صداهای ملودیک و چه در صداهای غیر ملودیک ولی موزون ادبیات و شعر رکن اساسی است و انتقال دهنده بخش بزرگی از پیام هر گونه مراسم و مناسک مذهبی از جمله مراسم ماه محرم است. طبیعی است چه لحن و چه ادبیات در مراسم مذهبی از دل سنتهای ادبی و هنری یک جامعه بر میخیزد همانطور که مراسم مذهبی و باورمندهای آن نیز از دورن سنتهای نهادینه شده و تاریخی شکل گرفته است. بنابراین پیوسته بخش مهمی از موسیقی و ادبیات مراسم ماه محرم از همان فرهنگ تاریخی و مردمی گرفته شد که شکلگیری این مناسک حاصل باورمندی و نگاه قدسی آنها است. این مسأله در مورد همه مذاهب مربوط به همه ملتها و اقوام صادق است. بنابراین و با توجه به مسائل بدیهی یاد شده در پاسخ به پرسش شما باید گفت که موسیقی، ادبیات، روایت و روایتگر و
نیز صحنه و فضای اجرای مراسم ماه محرم نه از آسمان آمده و نه از اعماق زمین. نه از شرق الهام گرفته شد و نه از غرب، طبیعی است این عناصر از دل فرهنگ ایرانی بیرون آمده و به وام گرفته شد و رفته رفته، به بخشی ثابت و نوستالژیک از پیکره مراسم ماه محرم تبدیل گردید. دستکم تا چند دهه پیشتر بخش قابل توجهی از موسیقی ماه محرم از سنتهای موسیقی قومی به وام گرفته میشد.در جای جای ایران استفاده از لحنهای موسیقی قومی و سود جستن از همه ظرفیتهای موسیقی مردمی مشهود بود. از یزلهها و بیتها در جنوب ایران و گاگریوها در غرب و بختیاری تا امیریها و شرفشاهیها در شمال ایران. در این میان همه سازهای حماسی و نظامی نیز مورد استفاده بود. با توجه به تاریخ و رویدادهای آغازین ماه محرم بجز آوازهای سوگ آمیز، موسیقی حماسی نیز بخشی از پیکره موسیقی ماه محرم را تشکیل میداد. از کرناهای گیلی، سنجها و سنجکهای اقوام مختلف تا دهلها و انواع سازهای کوبهای از خانواده طبل و دهل. بدیهی است ماهیت مراسم و روح باورمند و مذهبی آن رفته رفته به فرمهای خاصی از موسیقی منتج شد که همه مردم یک قوم، آن را بخشی از این مراسم میدانند. این فرم و ساختار موسیقی
اگرچه از پیکره موسیقی ملی و قومی ایران به وام گرفته شد ولی راویان و مجریان این موسیقی با ایجاد تغییراتی منطبق با روح دوگانه مراسم که شامل سوگ و حماسه است، به آن شکل و رنگی جدید بخشیدند.
این اتفاق در زمینه ادبیات و کلام نیز مشهود است. تقریباً همه ظرفیتهای ادبیات و شعر مردمی و فولکلور و نیز استعداد ادبیات کلاسیک سادهسازی شده و مورد استفاده قرار گرفت. سادهسازی به این جهت که روایتهای موسیقایی بتوانند با همه مردم کوچه و بازار، شهر و روستا و عامی و عالم به طورهماهنگ و یکسان ارتباطی حسی برقرار کنند. بنابراین دستکم تا نیم قرن پیشتر اساساً موسیقی محرم در همه مناطق ایران و در بین همه اقوام از ترکیب دو رپرتوار معمول در کشور تشکیل میشد. موسیقی ردیفی که از دوره قاجار در جایگاه موسیقی ملی قرار گرفت و نیز موسیقی قومی و برخی رپرتوارهای مربوط به اقوام. بدیهی است این ترکیب دوگانه در مراسم و موسیقی ماه محرم بهدلیل تفاوت در موسیقی اقوام در مناطق مختلف متفاوت بوده و در هر منطقه رنگ و بوی بومی و قومی همان منطقه را داشت. علاوه بر دو رپرتوار یاد شده شماری از الحان که در اثر کاربردهای تاریخی و طولانی برای انواع دیگری از مناسک و مراسم مذهبی شیعیان مورد استفاده بودند به رپرتوار ماه محرم افزوده شدند.
این گروه از الحان بهدلیل دههها و شاید چند قرن استفاده مستمر در مناسک خاص مذهبی رفته رفته هویت مذهبی یافته و در گروه موسیقی آیینی مذهبی جای گرفتند. به طور نمونه آواز چاوشی یا چاوش خوانی که براساس مندرجات منابع حداقل طی دو سه قرن اخیر در مراسم سفر به اماکن مقدسه مورد استفاده بوده و هنوز هم بهصورت پراکنده این کارکرد را دارا است به یکی از لحنهای مورد استفاده در ماه محرم تبدیل شد.هم در تعزیه خوانیها و هم در برخی خرده مراسم ماه محرم چاوش خوانی آواز و لحنی شور انگیز به شمار میآید. علاوه بر این الحان دینی اعم از اذان گویی و تلاوت قرآن نیز در برخی نمایشها، تظاهرات و تشریفات ماه محرم مورد استفاده است.
این مسأله نشان میدهد که مجریان و راویان در مراسم ماه محرم از همه ظرفیتهای موسیقایی اعم از ملی، قومی، مذهبی و دینی سود میبرند و از قابلیت این لحنها در تأثیرگذاری بیشتر در مراسم و مناسک این ماه استفاده میکردند.
با این حساب وضعیت کنونی موسیقی در ماه محرم چگونه است؟
پیشتر یادآور شدم که در طول تاریخ موسیقی آیینی مذهبی ماه محرم بهطور کلی از دو رپرتوار یا دو ساختار موسیقایی تشکیل میشد. گسترده ترین نوع موسیقی در مراسم، آیینها و تظاهرات و تشریفات ماه محرم موسیقی ردیفی بود که با عناوین موسیقی ردیف دستگاهی، سنتی و گاه ملی نیز شناخته میشود. این موسیقی لحنهای مشترک مراسم محرم در میان همه اقوام و طوایف شیعه در ایران بود. بهطور طبیعی موسیقی قومی در هر منطقه بنابر قابلیت برخی لحنهای بومی و قومی و هماهنگی آنها با روح و عوالم مراسم در اجرای نوحهها و مرثیهها و دیگر آوازهای محرم مورد استفاده قرار میگرفت بنابراین در اجرای مراسم محرم در هر منطقه شماری از الحانی که هماهنگ با حس و حال این مراسم بود مورد استفاده قرار میگرفت. در حقیقت موسیقی ردیفی و موسیقی قومی اساس موسیقی و لحن مراسم و شعائر ماه محرم را تشکیل میدادند. در این میان برخی الحان شناخته شده آیینی، مذهبی و دینی نیز در کنار دو رپرتوار فوق قرار میگرفت.
لازم به ذکر است، ادبیات و متن مورد استفاده در مراسم ماه محرم نیز از دو منبع ادبیات کلاسیک و ملی و نیز ادبیات مردمی و فولکلور سرچشمه میگرفت.
بخش موسیقی مردمی یا پاپ را چگونه تحلیل میکنید؟
طی پنج دهه گذشته موسیقی مرسوم به پاپ و انواع لحنهایی که هویت و منشأ آنها برای من ناشناخته است اصلیترین لحنهای مراسم ماه محرم هستند. داوری من این است که بخشی از روند این جایگزینی و تغییر تحت تأثیر سمت و سوی کلی جامعه به سوی فرهنگی جایگزینی است. فرهنگی که بهعنوان پدیدهای اجتنابناپذیر حاصل تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سراسر جهان و از جمله ایران است. اما عامل دیگر در این تغییر که شاید اهمیت کمتری از عوامل یاد شده نداشته باشد عدم درک درست مسئولان امر از چگونگی شکلگیری و پیدایش و نیز عمومیت پدیدههای هنری است. بویژه اینکه موسیقی ماه محرم وابسته به مهمترین و پیچیدهترین مراسم مذهبی و فرهنگی در کشور ما است.
ضرورت نوآوری در موسیقی مذهبی چیست؟
اساساً هر گونه تغییر، پیشرفت و پسرفت در عرصه هنر بویژه هنرهایی که از درونمایه مذهبی برخوردار هستند، به تعاملات، قبض و بسط و مجموعه تحولات کلی یک جامعه مرتبط است. موسیقی آیینی و مذهبی پیوسته به سنتهای فرهنگی و هنری وابستهاند چرا که اساساً شکلگیری و مضمون آنها از دل تاریخ سر برآورده است. بنابراین همانگونه که داستان، هویت و شخصیت آنها تاریخی است، بهطور طبیعی بخشی از فرهنگ، هنر و زیباشناختی تاریخی یک ملت یا قوم را بهدنبال دارد.در عین حال همانگونه که همه پدیدههای تاریخی چه از نظر محتوایی و چه از حیثیت شکلی و فرم در روند تعاملات اجتماعی و گذر زمان در معرض تغییر قرار دارند پدیدههای هنری از جمله پدیدههایی که در گروه هنر مذهبی ردهبندی میشوند نیز از مقوله تغییر استثنا نیستند.طبیعی است به همان میزانی که میل به تحول و نوگرایی در شئون مختلف اجتماعی شکل میگیرد. هنر و هنر مذهبی نیز پوستاندازی کرده و نو میشوند. البته هرگونه نوگرایی بویژه در زمینه هنر آیینی - مذهبی الزاماً از وجهی مثبت برخوردار نیست همانگونه که همه اجزا سنت و هنر سنتی از بار منفی برخوردار نیستند. اگر نوگرایی به مفهوم ملحوظ نمودن
دیدگاههای علمی، فکورانه و هنرمندانه و منطبق با کارکردهای مثبت اجتماعی باشد، قطعاً مفید خواهد بود. در هر حال نوگرایی مؤثر و مفید بیشتر محصول تعمیق و ژرفایابی اندیشههای اجتماعی است.
اولاً وقتی ما از نظارت بر امور هنری حرف میزنیم قبل از هر چیز باید ببینیم تعریف ما از ناظر چیست! میدانیم همه تولیدات هنری اعم از مذهبی و غیر مذهبی برآمده از روحیات، میزان کمال یافتگی و زیبا شناختی و قریحه فردی است. اساساً زایش پدیدههای هنری حتی هنری چون سینما در اصل خود پدیدهای فردی است. حال چگونه فرد یا گروهی دیگر با نوع نگاه و احساسات متفاوت، میزان کمال یافتگی و علایق و سلایق خاص خود میتواند در رابطه با پدیدهای هنری که متعلق به انسانی دیگر و دنیایی دیگر است صاحب نظر مطلق باشد. من بر این عقیده ام، نظر فنی، مصلحانه و همراهی کننده میتواند مفید باشد ولی نظارت بر آثار هنری از جمله آثار و پدیدههای هنرمذهبی کاری اجتماعی است.
نگاهی به آثار شاخص موسیقی مذهبی که مورد استقبال قرار گرفته است
آواهای ماندگار
تولید آثار موسیقی مذهبی اگرچه اندک و معدود است اما در دو سه دهه اخیر آثاری تولید و منتشر شدند که برخی از آنها از ارزش هنری و معنوی بسیاری برخوردار است؛ آثاری که همچنان شنیدنی است و تازگی دارد:
اهل ماتم
اهل ماتم، اثری است با مضمون موسیقی سوگواری بوشهر که بههمت محسن شریفیان نوازنده نیانبان و پژوهشگر موسیقی ایران گردآوری و ضبط شده است. لازم به ذکر است در میان انواع موسیقیهای سوگواری و عزاداری که در بین اقوام ایران مرسوم است، موسیقی مذهبی یا سوگواری بوشهر از قدمت، تنوع و زیبایی خاصی برخوردار است؛ موسیقی که همچنان در بین اهالی بوشهر زنده است و اجرا میشود. جالب است بدانید در شهرستان بوشهر یکی از قدیمیترین گزارشهای عزاداری مربوط به سال ۱۷۶۵ میلادی است . بندر بوشهر از نظر تاریخی سابقهای بسیار کهن و درخشان دارد، گزارش راجع به برگزاری مراسم عزاداری و شبیهخوانی توسط شیعیان در جزیره خارک است که توسط سروان کارستن نیبور در تاریخ ۲۳ ژوئن ۱۷۶۵ میلادی مشاهده شده و به ثبت رسیده است. اما درخصوص آلبوم اهل ماتم باید بگویم این سوگواریها که شامل ۴۵ قطعه است در دو سیدی ضبط و منتشر شده است که شامل نوحههای عزاداری مردانه، چاووشی، ذکر، نوحه مراسم صبحدم، نوحه مراسم شام غریبان، لالایی علی اصغر، نوحه عزاداری زنانه و... است که آثاری از مرحوم جهانبخش کردیزاده، حمید گزی، مصطفی گراشی، مرحوم علی دشتی، حمزه قائدی، مرحوم باقر
آرامی، غلام دوریه، سیدحسن حسینی و سیدباقر حسینی در این دو سیدی منتشر شده است. این آلبوم سال ۹۱ از سوی انتشارات ماهور منتشر شد. او پیش از انتشار این آلبوم، طی سالهای ۸۱ تا ۸۴ کتابی پژوهشی با عنوان «اهل ماتم» هم منتشر کرده است
نی نوا
«نینوا» اثری مانا وماندگار از حسین علیزاده نوازنده و موسیقیدان شناخته شده ایران است که یکم مهر ماه سال ۱۳۶۲ از سوی مؤسسه فرهنگی هنری ماهور پخش شد. نی نوا دومین کار ارکسترال حسین علیزاده است، اثری که به نوعی شناسنامه این آهنگساز بزرگ محسوب میشود و حتی موجب شد علیزاده در سطح بینالمللی هم بتواند خود را بیشتر بشناساند. این نوازنده پیشکسوت تار علاقه بسیاری به دستگاه نوا داشت و این علاقهمندی و گرایش موجب شد «نی نوا» را در این دستگاه بنویسد و بعدها آن را با ارکستر زهی ادغام کرد.با اینکه برداشتهای مختلفی از نینوا میشود و برخی آن را قطعه مذهبی هم در نظر میگیرند، اما علیزاده تنها آن را نوعی خاطرهنویسی موسیقایی از سالهای آغازین دهه ۱۳۶۰ در نظر میگیرد و ساخت قطعه مذهبی را رد میکند و در مصاحبهای بیان داشته: «نینوا آن واژهای است که ما همه حسها را میتوانیم درباره آن داشته باشیم. اگر میخواهند موضوع و حس مبارزه امام حسین (ع) را به آن اطلاق کنند، من افتخار میکنم.» در این آلبوم، نی نقش یک راوی را دارد و مصرع نخست از نینامه مولوی، یکی از مواردی بوده که علیزاده از آن ایده گرفتهاست. تکنوازی نی در این
آلبوم توسط جمشید عندلیبی انجام شدهاست.
خسوف
آلبوم موسیقی خسوف یکی از ارزندهترین تولیدات موسیقی در زمینه موسیقی عاشورا است که مهرماه سال ۸۵ به آهنگسازی محمد سعید شریفیان منتشر شد. این آلبوم در فاصله سالهای ۷۵ تا ۷۸ ساخته شده و توسط ارکستر سمفونیک تهران و با همکاری نوازندگان و خوانندگانی از ارکستر کرایوای رومانی به اجرا درآمد وبرای ضبط این اثر از ارکستر فیلارمونیک و گروه کر اولتینای رومانی استفاده شده است. اثری با نگاه پژوهشی با همراهی اشعار معنوی که ترکیبی از موسیقی کلاسیک غربی و ایرانی است. این سمفونی شامل ۸ بخش با نامهای مقدمه، حرکت کاروان به سوی مکه، طواف کعبه، حرکت کاروان به سوی کربلا، تاسوعا، شب عاشورا، روز عاشورا و عصر عاشورا با تک خوانی اسحاق انور که از سویی وابسته به موسیقی سنتی و ردیف دستگاهی ایران است و از منظری به موسیقی کلاسیک غربی نزدیک میشود، از بخشهای قابل توجه در آلبوم «خسوف» است.
عطش و آتش
آلبوم موسیقی «عطش و آتش» ازآثار معروف و زیبای صادق آهنگران خواننده موسیقی انقلابی است. این آلبوم موسیقی عاشورایی محرم سال ۱۳۷۴ با آهنگسازی سید محمد میرزمانی و صدای صادق آهنگران از سوی حوزه هنری منتشر شده است. آهنگران از هنرمندان فعال این موسیقی انقلابی و مذهبی است و آثار متنوع و بسیاری دراین زمینه منتشر کرده است. خونخواهی آب، مثنوی نی نامه، سهم قاسم، مُهر نماز فَلک، یک دشت کشته یا نعره زنید یا بگریید قطعات این آلبوم است به سروده ابوالقاسم حسینجانی، قیصر امین پور، حسینعلی بای، محمدعلی ریاضی یزدی و محمدبن محمد شفیع داوودی شیرازی و نوازندگانی چون سید محمد هنجنی، ناصر رحیمی، کامران علی آقا، سعید اتوت، مسعود غریب نواز، امیرفرشید رحیمیان، مسعود حبیبی، علی رحیمیان، ارسلان کامکار، رضا عالمی، ابراهیم لطفی، سیاوش ظهیرالدینی، عماد رضا نکوئی، کریم قربانی، علیرضا خورشیدفر و سید محمد میرزمانی با این کار همکاری داشتهاند.
ارسال دیدگاه