آژیر خطر دلتا به صدا در آمد؛ سرمایه‌های اجتماعی را قربانی کرونا نکنیم

تهران (پانا) -  آژیر خطر دلتا در نیمی از کشور نواخته شده است. در حالی که ما همچنان به رعایت پروتکل‌های بهداشتی بی‌توجه هستیم؛ 285 شهر از کشورمان در وضعیت قرمز و 110 شهر در وضعیت نارنجی قرار دارند.

کد مطلب: ۱۲۰۳۷۴۰
لینک کوتاه کپی شد
 آژیر خطر دلتا به صدا در آمد؛ سرمایه‌های اجتماعی را قربانی کرونا نکنیم

به‌گزارش ایران، تهران نیز جزو خونین شهرهاست که در وضعیت قرمز قرار دارد. این رنگ‌ها گویای شرایط وخیم و اسفبار حاکم بر جامعه است. به گفته رئیس بیمارستان سینا تهران «در موج فزاینده پیک پنجم هستیم و روزانه حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر برای دریافت دارو مراجعه می‌کنند و این نشان می‌دهد که لود بیماری نسبت به پیک قبلی حدود ۳ تا ۴ برابر بیشتر شده است. اگر افراد دیگری مبتلا شوند پشت درهای بیمارستان می‌مانند.» نجات از این بحران رعایت صددرصدی پروتکل‌های بهداشتی را می‌طلبد در حالی که به گفته مسئولان رعایت پروتکل‌های بهداشتی در کشور به 44 درصد رسیده است.

پروتکل های ساده‌ای همچون زدن ماسک، رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی، قرنطینه خانگی، عدم حضور و برگزاری مراسم‌ مختلف. حتی افراد بسیاری که جزئی از سرمایه‌های اجتماعی کشورمان هستند قربانی نقض این پروتکل‌ها می‌شوند. افرادی همچون پزشکان، پرستاران، هنرمندان و استادان دانشگاه و بسیاری دیگر که طی این مدت جان باختند. از طرفی رعایت پروتکل‌ها؛ رعایت حقوق شهروندی و افزایش و حفظ سرمایه‌های اجتماعی کشور است. به باور برخی جامعه شناسان هوای یکدیگر را داشتن و رعایت پروتکل‌ها نیز به نوعی سرمایه اجتماعی‌ است که به‌نظر در این شرایط این سرمایه اجتماعی‌ در حال از بین رفتن است. اما چرا برای جلوگیری از شیوع این بیماری یا حفظ جان دیگران و حتی اتلاف زحمات کادر درمان این اصول ساده را رعایت نمی‌کنیم؟ به این بهانه و برای علت‌یابی ساده انگاری مردم در مورد عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی به میان مردم رفتیم تا بدانیم چرا دیگر به فکر سلامت یکدیگر نیستیم.

جنجال در خانواده‌ها بر سر ماسک زدن
منطقه 10 تهران در صف بی‌آر‌تی؛ برخی ماسک زده‌اند و برخی نه! از خانمی که ماسک دارد می‌پرسم آیا به نظر شما صلاح است به آن دو نفری که ماسک‌شان را فقط از یک گوش‌شان آویزان کرده‌اند تذکر دهیم که ماسک شان را درست بر چهره بزنند. پاسخ می‌دهد: در حال حرف زدن هستند حتماً رعایت می‌کنند که حداقل ماسک به‌جایی در صورت شان وصل است. برخی‌ها را دیده‌ام که ماسک را فقط در کیفشان می‌گذارند که فقط باشد! انگار این فکر که همراه داشته باشیم کافی است حالا استفاده کنیم یا نه آنچنان مهم نیست. از او می‌پرسم چقدر وظیفه خود می‌داند که اگر کسی را دید به او تذکر دهد؟ «من حتی مادرم را نمی‌توانم کنترل کنم که ماسکش را درست بزند و بارها سر این موضوع که کرونا تمام نشده در خانه‌مان جنجال به پا شده است. از او می‌پرسم آیا می‌داند سرمایه اجتماعی چیست؟ «بله! وحدت اعضای یک جامعه را سرمایه اجتماعی آن جامعه می‌گویند.» به سراغ آن دو نفری که ماسک را بر گوش دارند اما بر بینی و دهان نه! می روم و می پرسم. آیا می دانید با عدم رعایت صحیح پروتکل ها جان دیگران را به‌خطر می‌اندازید؟ «بله همه باید رعایت کنند.» پس چرا ماسکتان را صحیح بر چهره نزدید؟ «خب شلوغ است صدا به صدا نمی‌رسد. من خیلی‌ها را دیده‌ام که حتی با زدن ماسک هم کرونا گرفته‌اند. فکر نکنم آنچنان فرقی داشته باشد.»

اگر قرار بود کرونا بگیرد تا الان گرفته بود
در یکی از خیابان‌های منطقه یازده تهران سر در مغازه‌ای برگه سفیدی چسبانده شده با این مضمون که بدون ماسک وارد نشوید. اما خود فروشنده ماسک ندارد. از او می‌پرسم: ببخشید شما نوشتید بدون ماسک وارد نشوید. چرا خودتان ماسک ندارید؟ «پس از کمی تأمل پاسخ می‌دهد. ماسک دارم ولی هوا گرم است. ماسک می زنم صورتم عرق می‌کند جلوی کولر که می‌نشینم بدتر سرما می‌خورم.» آیا می‌دانید با عدم رعایت همین پروتکل ساده جان دیگران حتی عزیزانتان را به خطر می‌اندازید؟ «خواهر و برادر من گرفتند و خوب شدند. آنچنان هم مسأله مهمی نیست بزرگ‌نمایی می‌کنند تا مدام مغازه‌ها را تعطیل کنند و ما را از کاسبی بیندازند.» می‌پرسم آیا می‌داند سرمایه اجتماعی چیست؟ «پول نفت است که از سرمایه‌های ملی است!» شاگرد مغازه هم ماسک ندارد. ادامه می دهم آیا به همکارتان تذکر نمی‌دهید ماسک بزند؟ «جوان است اگر قرار بود کرونا بگیرد تا الان گرفته بود.» از خود شاگرد مغازه نیز این سؤال را می‌پرسم که چرا ماسک نزده است؟ «بیرون مغازه باشیم می‌زنم داخل مغازه معمولاً خلوت است.» به نظرت با عدم رعایت پروتکل ها جان دیگران و خیلی از افرادی را که جزو سرمایه‌های ملی و علمی کشور هستند به‌خطر نمی‌اندازی؟ «آن اوایل خیلی نگران پدر و مادرم بودم ولی چند هفته‌ای هست واکسن زده اند.» آیا می‌دانی سرمایه اجتماعی چیست؟ «نه، ولی فکر کنم به نخبگان یک مملکت سرمایه اجتماعی می‌گویند.»

در کار دیگران دخالت کردن درست نیست!
یکی از پاساژهای منطقه دو تهران. پاساژ تقریباً شلوغ است. چرا که مغازه‌ها حراج زده‌اند. چشمم به یک مغازه می‌افتد که حراج فصلی زده و مردم در یک مغازه 14 متری که نیمی از آن هم تلنبار لباس است نفس به نفس بر سر خرید ارزان ترین اجناس رقابت می‌کنند. از یکی از آنها که ماسک ندارد می‌پرسم چرا ماسک ندارید؟ نظر فروشنده جلب می‌شود و با صدای بلند می‌گوید خانم مگر ندیدی بیرون مغازه نوشته‌ایم بدون ماسک وارد نشوید. خود مغازه دار ماسک زده است. خانم به حالتی قهرتنه‌ای به من می زند و ماسکش را از کیفش در می‌آورد و به صورتش می زند. از فروشنده می پرسم آیا می‌دانید رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی یکی از اصول مهم پروتکل‌های بهداشتی است؟ «بله می‌دانم من تمام مسائل را رعایت می‌کنم.» پس چرا مشتریان در مغازه نفس به نفس در هم هستند؟ «می‌خندد و می‌گوید اینکه به من مربوط نمی‌شود خب داخل نیایند وقتی می‌بینند شلوغ است.» آیا جان دیگران برایتان اهمیت ندارد؟ «کم پیش می‌آید مغازه شلوغ شود ملت باید از خود شروع کنند من که نمی‌توانم در این بازار خراب نگذارم کسی داخل شود.» آیا می‌دانید سرمایه اجتماعی چیست؟«درست نمی‌دانم اما به افزایش جمعیت یا منابع انسانی مملکت سرمایه اجتماعی می‌گویند برای همین است که به رشد جمعیت اهمیت می‌دهند.» در حین این مکالمه خانمی که در مغازه است سریعاً اسپری ضد عفونی کننده خود را در می‌آورد و دستانش را ضد عفونی می‌کند. از او می‌پرسم آیا اگر کسی ماسک نزده باشد به او تذکر می‌دهد؟ «در کار دیگران دخالت کردن درست نیست. اما نمی‌گذارم خانواده و اطرافیانم بدون ماسک و اسپری از خانه خارج شوند.» از او می‌پرسم آیا می‌داند سرمایه اجتماعی چیست؟ فکر می‌کند و می‌گوید «نه نمی دانم، ولی به نظر می‌رسد به ذخایر مالی و میزان ثروت اندوخته کشورها سرمایه اجتماعی می‌گویند.»

امتداد عاطفی افراد در حلقه سرمایه جتماعی کاهش یافته
علی کدخدازاده، جامعه شناس درباره عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی و سهل‌انگاری مردم می‌گوید: در ابتدا باید توضیح داد که چرا افراد به فکر یکدیگر نیستند و این موضوع به امتداد عاطفی افراد بر می‌گردد. بدین معنا که اگر هر فرد را در مرکز دایره‌ای از جنس احساس و عواطف فرض کنیم، در حلقه نخست این دایره حس همدلی، همراهی نسبت به پدرومادر، خواهر، برادرو فرزند وجود دارند. همچنین دوستان، خویشاوندان در حلقه دوم و سپس افرادی که با آنها در تعامل هستند مانند مردم شهرو کشور، قرار می گیرند. حلقه پایانی شامل همه انسان‌ها و ملل کشورهای دیگر می‌شود. هر چقدر گستره امتداد عاطفی ما بیشتر باشد توجه ما به دیگری و دیگری را مثل خود دانستن بیشتر می‌شود. در کشورما در طول زمان این امتداد عاطفی محدود و محدودتر شده و در حال حاضر به‌نظر می‌رسد برای گروه بزرگی از مردم حلقه امتداد عاطفی در حد دلسوزی برای خانواه‌شان کاهش یافته است.

کدخدازاده در ادامه ارتباط رعایت پروتکل‌های بهداشتی با سرمایه اجتماعی یک کشور این‌گونه تشریح می‌کند: با کوچک شدن امتداد حلقه عاطفی افراد و با این فرمول در حوزه رعایت پروتکل‌های بهداشتی هم فرد کاری نمی‌کند و نگاهش معطوف به دیگری نیست. امکان دارد فرد به هر دلیلی به این نتیجه رسیده باشد که کرونا نمی‌گیرد اما کسانی که امتداد عاطفی دارند و باور توجه به دیگری در آنها درونی شده است به این نتیجه می‌رسند که اگر فردی فکر می‌کند کرونا نمی‌گیرد پس من به احترام او و برای آنکه او رنج نکشد پروتکل‌ها را رعایت می‌کنم. در جامعه ما چنین رفتاری از بین رفته یا بشدت سیر نزولی را طی می‌کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار