وجه‌تسمیه روز عرفه چیست

تهران (پانا) - روز عرفه برابر با ۹ ذی‌الحجه است و بنا بر سندی که ذکر خواهد شد، امام حسین(ع) در آخرین ساعات روز، دعای عرفه را در صحرای عرفات خواندند و همین باعث شده که بسیاری گمان کنند این دعا در حج پایانی امام حسین(ع) بوده که در این گزارش با نقل قولی از در کتاب «منتهی الآمال – زندگی و مقتل امام حسین (ع)» که نوشته شیخ عباس قمی است و در فصل ششم درمورد حرکت  حضرت سیدالشهدا (ع) از مکه معظمه به‌سوی کربلا نوشته شده است؛ مشخص می‌شود که دعای عرفه در حج پایانی ایشان نبوده است.

کد مطلب: ۱۲۰۱۴۱۱
لینک کوتاه کپی شد
وجه‌تسمیه روز عرفه چیست

نهم ذی‌حجه را ‏روز عَرَفه گویند. این روز از روزهای مهم برای مسلمانان و ازجمله شیعیان است. گرچه عید نامیده نشده اما همچون عید خوانده‌شده است. از سوی دیگر ازآنجاکه امام سوم شیعیان حرکت خود را به‌سوی کربلا پس از مراسم حج آغاز کرد برای شیعیان از اهمیت بسزایی برخوردار است.

وجه‌تسمیه روز عرفه

اما چرا این روز، به‌روز عرفه مشهور است و یا به‌بیان‌دیگر، وجه‌تسمیه این روز چیست؟ عرفات، نام منطقه وسیعى است با مساحت حدود 18 کیلومترمربع در شرق مکه معظمه، اندکى متمایل به جنوب که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته است وزائران بیت‌الله الحرام در نهم ذی‌الحجه، از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند.

حاجیان در روز عرفه (نهم ذی‌الحجه) در عرفات توقف می‌کنند و به دعا و نیایش می‌پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه بازمی‌گردند و وجه‌تسمیه آن را چنین گفته‌اند که جبرائیل علیه‌السلام هنگامی‌که مناسک را به ابراهیم می‌آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد؛ و نیز گفته‌اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می‌دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چراکه یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.
حضرت آدم (ع) در عرفات:
فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه' هو التَّوابُ الرّحیمْ
آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن بسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است.
طبق روایت امام صادق (ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:
ـ چرا گریه می‌کنی‌ای آدم؟
ـ چگونه می‌توانم گریه نکنم در حالیکه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.
ـ‌ای آدم به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد.
ـ چگونه توبه کنم؟
جبرئیل در روز هشتم ذی‌حجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند؛ و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل بهنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و، چون بعدازظهر روز عرفه فرارسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:
خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می‌گویم سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک
جز تو خدایی نیست لا الهَ الاّ اَنْتْ
کار بد کردم و بخود ظلم نمودم عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی
به گناه خود اعتراف می‌کنم وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی
تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی اِنَّکَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ
آدم (ع) تا بهنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می‌ریخت، وقتیکه آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند؛ و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت...
حضرت ابراهیم (ع) در عرفات
در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می‌فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم)
پیامبر اسلام (ص) در عرفات
دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامع‌ترین سوره‌های قرآن است و دارای میثاق و پیمان‌های متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آن‌ها می‌باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود؛ و طبق مشهور میان محدثان پیامبر (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت:
...‌ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی بسوی خدا باز می‌گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی میشود. من به شما توصیه می‌کنم هرکس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان‌ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می‌کنم که به زنان نیکی کنید، زیرا آنان امانت‌های الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی برشما حلال شده اند.
هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیری از اموال مسلمانان بر مسلمان دیگری حلال نیست مگر این که به طیب خاطر به دست آورده باشد.
دعای عرفه متعلق به حج پایانی امام حسین(ع) نیست

در ادامه بررسی مختصری بر روی سند این دعا و زمان خوانده شدن آن توسط امام حسین(ع) داریم و همچنین با بررسی مقاتل و تاریخ آن امام بزرگوار(ع)، تاریخ حرکت ایشان از مکه به‌سوی کوفه را بیابیم و به این سؤال پاسخ دهیم که آیا دعای عرفه در حج پایانی ایشان خوانده شده است یا خیر؟

روز عرفه برابر با ۹ ذی الحجه است و بنا بر سندی که ذکر خواهد شد، امام حسین(ع) در آخرین ساعات روز، دعای عرفه را در صحرای عرفات خواندند.

در کتاب «منتهی الآمال - زندگی و مقتل امام حسین (ع)» که نوشته شیخ عباس قمی است، در فصل ششم درمورد حرکت حضرت سیدالشهدا (ع) از مکه معظمه به‌سوی کربلا چنین آمده است:

«حضرت سیدالشهدا(ع) در سوم ماه شعبان سال شصتم هجرت، از بیم آسیب مخالفان، مکۀ معظم را به نور قدوم خود منور گردانیده و در بقیۀ آن ماه و رمضان و شوال و ذی‌القعده در آن شهر محترم به عبادت حق تعالی مشغول بودند و در آن مدت جمعی از شیعیان از اهل حجاز و بصره نزد آن حضرت جمع شدند و چون ماه ذی الحجه درآمد، حضرت احرام به حج بستند و چون روز ترویه (یعنی هشتم ذی الحجه) شد عمرو بن سعید بن العاص با جماعت بسیاری به بهانۀ حج به مکه آمدند و از جانب یزید مأمور بودند که آن حضرت را گرفته و به نزد او برند یا آن جناب را به قتل برسانند. حضرت چون بر باطن ایشان مطلع گردید احرام حج را به عمره تبدیل نموده و طواف خانه و سعی ما بین صفا و مروه به جا آورده و از مکه خارج شد و در همان روز متوجه عراق گردید.»
بنابراین دعای عرفه در حج پایانی ایشان نبوده است، اما دراین که دعای شریف در چه سالی خوانده شده، در تاریخ مطلبی ذکر نشده است.
مرحوم محدث قمی در مفاتیح آورده است: بشر و بشیر فرزندان غالب اسدی نقل کرده‌اند که: در آخرین ساعات روز عرفه در عرفات در خدمت امام حسین (ع) بودیم که آن حضرت با جمعی از خاندان و فرزندان و شیعیان از چادر بیرون آمدند و با نهایت خضوع و خشوع در طرف چپ کوه (جبل الرحمه) ایستادند و روی مبارک را به طرف کعبه گردانیده و دست را مقابل رو برداشتند و این دعای بلند عرفه را خواندند.

پسران غالب اسدی که مرحوم محدث قومی از ایشان این دعا را نقل کرده‌اند چه کسانی هستند؟

بشر بن غالب الاسدی:

در کتاب‌های رجالی نام او آمده است. برخی در مورد او چیزی نگفته‌اند و عده‌ای او را مجهول دانسته‌اند. در تنقیح المقال آمده است که: شیخ (ره) او را از اصحاب امام حسین (ع) و امام سجاد -ع - دانسته و به دنبال آن آورده: ظاهر این است که بشر بن غالب الاسدی الکوفی امامی است اما حال او مجهول است.

در اصول کافی از او روایت هم نقل شده است. برخی او را از اصحاب امیرالمؤمنین (ع)، اصحاب امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) دانسته‌اندو در مورد وثاقت یا عدم وثاقت او ساکت مانده‌اند.

بشیر ابن غالب الاسدی:

در مورد شخصیت وی هم کتاب‌های رجالی به طور صریح و محکم سخن نگفته‌اند. در موسوعه رجالیه آمده است: بشیر مشترک است بین رجال حدیث، ولی هیچ کدام توثیق نشده‌اند.

هم چنین آمده است: از او از امام حسین (ع) در کافی روایت نقل شده است. او کسی است که دعای عرفه را از امام حسین (ع) روایت کرده است. عده‌ای از رجالیون در مورد وثاقت یا عدم وثاقت او سکوت کرده‌اند و یا نام او را ذکر نکرده‌اند.

با توجه به سندی که برای این دعا ذکر شد، آیا این دعا از درجۀ خود ساقط می‌شود؟!

لازم است به چند نکته اشاره شود:

اول اینکه لازم است سند این دعا بررسی شود که این دعای شریفه در کتب متقدم، در کجا نقل شده است؟

کهن‌ترین اثر حاوی این دعا «اقبال الاعمال» سید ابن طاووس است.

سید ‌بن‌طاووس ‌از‌شیخ طوسی، ‌از‌علی ‌بن‌نعمان اعلم، ‌از‌عمیر ‌بن‌متوکل، ‌از‌متوکل ‌بن‌هارون، ‌از‌یحیی ‌بن‌زید ‌و‌‌او‌‌از‌امام صادق (ع) روایت می‌کند.

می‌گویند این سید والا مقام، ‌با‌وجود کثرت تألیفات، کتابی ‌در‌فقه ننوشته است ‌و‌دلیل آن، پرهیز ‌او‌‌از‌فتوا ‌و‌شدت ورع ‌او‌بوده است.

سید ‌بن‌طاووس ‌در‌کتاب‌های ادعیۀ خود، فراوان ‌از‌کتاب شریف صحیفۀ امام زین‌العابدین (ع) نام برده ‌و‌از آن دعا نقل کرده است. مثلاً ‌در‌کتاب «مهج الدعوات»، ‌از‌‌آن‌‌به‌«الصحیفه الشریفه ‌من‌أدعیه مولانا زین‌العابدین» یاد می‌کند ‌و‌‌در‌«الاقبال» ‌و‌«جمال الأسبوع»، ‌به‌«الصحیفه» تعبیر کرده است. ‌از‌عبارتی که وی ‌در‌کتاب «الاقبال» می‌نویسد، برمی‌آید که اسناد صحیفه ‌در‌اختیار وی بوده است. او می‌گوید:

عن مولانا علی ‌بن‌الحسین (ع) صاحب الأنفاس المقدسه الشریفه فیما تضمنه أسناد أدعیه الصحیفه ...

دعای عرفۀ امام حسین (ع) نیز در جلد ۱ صفحۀ ۳۳۹ این کتاب آمده است.

مطلب دوم که تنها مربوط به این دعای شریفه نیست و سایر دعاها و حتی سایر اعمال مستحب و مکروه را هم در بر دارد، قاعده‌ای به نام «تسامح در ادله سنن» است.

این قاعده مسئله‌ای اصولی به معنای سهل گیری نسبت به مستندات احکام مستحب است. از آنجا که مجتهد برای استنباط هرگونه حکم شرعی، از جمله مستحبات و مکروهات، نیاز به مستند محکمی از جهت سند و دلالت دارد، این مسئله در میان اصولیان مطرح شده است که آیا در باب مستحبات می‌توان به احادیث ضعیف استناد کرد و به اصطلاح در ادله احکام غیر الزامی (سنن) تسامح ورزید؟

در نظر موافقانِ این قاعده، بررسی دقیق سند روایات مشتمل بر احکام مستحب و مکروه لازم نیست و ادلۀ ضعیف نیز برای اثبات آن کفایت می‌کند. استحباب وضو برای همراه داشتن قرآن و استحباب تلقین میت را می‌توان از مصادیق این قاعده برشمرد.

مهم‌ترین دلیل موافقان قاعدۀ تسامح، احادیثی است که عموماً با تعبیر «مَنْ بَلَغَه ثوابٌ» آغاز شده و از این رو به «اخبار مَنْ بَلَغ» معروف‌اند. مضمون این روایات که شیخ انصاری آن‌ها را دارای تواتر معنوی می‌داند، آن است که اگر از پیامبر اکرم ص روایتی نقل شود که دربردارندۀ وعدۀ پاداش برای انجام دادن کاری باشد و فردی آن کار را به امید رسیدن به آن پاداش انجام دهد، ثواب به وی داده خواهد شد، هر چند در واقع امر، پیامبر ص آن مطلب را نگفته باشد.

و سوم، علّامه محمدتقی جعفری در مقدمۀ تفسیر دعای بلند عرفه آورده است؛ اگرچه بعضی از محدثین بزرگوار، یقین به سند این نیایش ندارند، ولی اصل معروف «دلالته تغنی عن السند» در اینجا جاری است. گاهی مفهوم و دلالت و محتوای حدیث به‌قدری با عظمت و مطابق اصول است که از سند بی‌نیاز و احتیاجی به آن وجود ندارد. بدیهی است که نظیر مضامین این نیایش که در عالی‌ترین درجۀ حکمت و عرفان اسلامی است را جز انبیای عظام و ائمه معصومین (ع) نمی‌توانند بیان کنند. بیشتر دعاهای موجود، از باب بی‌نظیر بودن در مضامین و معنا مورد وثوق قرار می‌گیرند.

آنچه درنتیجۀ بحث سندی می‌توان بیان کرد این است که: اگرچه برخی از محدثین بزرگوار و رجالیون یقین بر سند این نیایش ندارند و بر راویان آن اشکال می‌کنند، ولی دلالت آن طوری است که بوی عصمت می‌دهد و یک مضمون و دلالت بی‌نظیر این گونه، آن هم در قالب نیایش جز در توان معصوم (ع) و انبیاء عظام نیست؛ و وقتی دلالت متن این قدر محکم و قوی باشد، هم مورد تأیید سایر معصومین (ع) قرار می‌گیرد و هم عقل آن را به معصوم (ع) مستند می‌کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار