در آخرین گزارش برجامی ظریف به نمایندگان مطرح شد؛
تجربیات ظریف برای فضای جدیدِ سرای سیاست کشور
برجام قطعا نه پیروزی قطعی بود نه شکست کامل/ اگر سنگاندازیها نبود موفقیت حاصل میشد/ فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینۀ سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده میکردیم
تهران (پانا) - محمدجواد ظریف در آخرین گزارش خود درباره برجام به مجلس نوشت اگر بهعوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل که حتماً هیچیک نبود همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چهبسا شرایط به گونهای دیگر رقم خورده بود.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه امروز آخرین و بیستودومین گزارش سهماهه برجام و روند مذاکرات جاری را به نمایندگان ملت در مجلس تقدیم کرد. در بخشی از این گزارش محمدجواد ظریف تجربیات خود را به عنوان مشورت مشفقانه با دولت آینده در میان گذاشته است که در زیر میخوانید:
«پس از دو سال مذاکرۀ فشرده و طاقتفرسا برای دستیابی به یک توافقِ قابل قبول، نیز شش سال کوشش نفسگیر برای حراست از حقوق ملّت شریف ایران و جلوگیری از متالشی شدن توافق همراه با هشت سال ناسزاشنیدن، خون خوردن و دم برنیاوردن بر سر اتهاماتی ناروا، اینک در آستانه واگذاری مسئولیت به برادران و خواهرانی تازهنفس و پُرنشاط لازم است چند تجربه و نکته به عنوان جمعبندی صادقانه و مشورت مشفقانه تقدیم شود.
برجام حاصل کوششی عاشقانه برای رهانیدن ایران از دام امنیتیسازی آمریکا و تحریمهای ظالمانه، در عین حفظ توان هستهای با رعایت حداکثری خطوط قرمز در شرایطی دشوار بود؛ ولی همچون هر توافقِ دیگری حاصل مذاکره و داد و ستد بینالمللی است که در شرایطی خاص در سال ۱۳۹۲ش، و به دنبال رأی قاطع مردم به حل و فصل موضوع هستهای براساس تعامل سازنده و عزّتمند شکل گرفت.
هیچ توافقی برای هیچیک از طرفهای آن توافق بی نقص نیست. هر یک از طرفها از بخشهایی از توافق ناراضی و ناخوشنود است. این طبیعت هر توافقی است. لذا لازمه رسیدن به توافق درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی از نگرانیها و مطالبات همه طرفها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد؛ که تقریباً در تمامی شرایط ضرر و یا الاقل عدم النفع آن برای کشور و مردم از منافع فرضی رسیدن ــ ناممکن ــ به توافق ایدهآل کمتر نیست.
تلاش هر یک از کنشگران برای پیروزی به هزینه شکست طرف مقابل ــ بازی با حاصل جمع صفر ــ به ناکامی هر دو طرف ــ بازی با حاصل جمع منفی ــ میانجامد؛ البته ممکن است ضرر همه طرفها یکسان نباشد. در دنیای بههم پیوستۀ کنونی تنها در نظر داشتن منافع همه طرفها ــ بازی با حاصل جمع مثبت ــ است که میتواند نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد. به همین دلیل رسیدن به توافق نیازمند شهامت و ایثار و آمادگی برای هزینه از آبرو و رجحان بخشیدن منافع ملّی به مصالح شخصی است.
تفاهم ــ که المحاله نیازمند نوعی مصالحه است ــ در هیچ فرهنگ و جامعهای بدواً مطلوب و محبوب نیست و قهرمانان تاریخیِ بیشتر جوامع انسانی، جنگآوران و مبارزان میدان نبرد بودهاند و نه کنشگران عرصه دیپلماسی، تفاهم و مصالحه. اما واقعیت آن است که دستاورد هر جنگی در پشت میز مذاکره نقد میشود و ناکامیهای هر نبردی در مصاف دیپلماتیک تعدیل ــ ونه واژگون ــ میشوند. منافع ملی و مصالح عالی مردم و کشور اقتضا میکند که سیاست خارجی صحنۀ دعوای سیاسی و جناحی داخلی نباشد و کارگزاران این حوزه مستظهر به پشتوانه اجماع ملی و همدلی و همراهی عمومی ــ البته همراه با نظارت و نقد مشفقانه ــ باشند.
نقد سازنده نیازمند ارائه پیشنهاد عملی و واقعبینانه است و نه صرفاً خردهگیری، حتی از نوع منصفانه. ارائه راهکارهای پیشنهادی از سوی منتقدین از یک طرف میتواند با تضاربآرا به انتخاب گزینههای برتر و کارآمدتر بینجامد و از سوی دیگر امکان تبادلنظر واقعی همراه با پاسخگوسازی کارگزاران را فراهم کند. همزمان باید پذیرفت که کارگزاران دیپلماسی و سیاست خارجی ــ از کارشناس، سفیر یا وزیر ــ تصمیمگیر نهایی نیستند و در همه جای دنیا مجری تصمیمات نهادهای بالادستی میباشند.
مصالح عالی هر کشور در یک حوزه خالصه نمیشود و تصمیمگیر نهایی باید همه جنبهها در یک وضعیت را بسنجد. یک دیپلمات یا یک مجری در میدان نمیتواند توقع داشته باشد که تصمیم نهایی را او بگیرد و یا حتی تصمیم نهایی مطابق سلیقه، نگرش و یا گزینه پیشنهادیاش باشد. البته باید در ارائۀ نظر کارشناسی صادقانه و شجاعانه نظراتش را بیان دارد؛ اما به هنگام عمل بهترین و بیشترین کوشش بر اجرای بهینه و تمام عیار تصمیمات ملی ــ هر چند مغایر پیشنهاد خود یا سازمانش باشد ــ را بهکار بسته و از همان سیاست جانانه دفاع کند.
هر سیاستی نقاط قوت و ضعف دارد. مخالفان یک سیاست ضمن اظهارنظر و نقد سازنده، نباید اجرای سیاست اتخاذ شده را مختل کنند. مانعتراشی مخالفان در اجرای سیاستهای متخذه نه تنها باعث اصلاح آن سیاست نمیشود، بلکه موافقان سیاست را به سرسختی میکشاند، مانع دستیابی به حداقل منافع ناشی از آن سیاست میشود و همواره بهانهای بهدست طرفداران سیاست برای مخالفت با ارزیابی دقیق و بازنگری ضروری میدهد: که اگر سنگاندازیها نبود موفقیت حاصل میشد. بههرحال، هر سیاستی اگر درست اجرا شود منافعی دارد و اگر در زمان اجرا دچار دعوا در اصل سیاست گردد، یقیناً تمامی ضررهای مورد اشاره مخالفین واقع شده و هیچیک از منافع متصور حاصل نمیگردد.
اگر بهعوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل ــ که حتماً هیچیک نبود ــ همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چهبسا شرایط به گونهای دیگر رقم خورده بود. اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام ــ حتی در بدترین نگرشها ــ بودیم و مقدار بیشتری سرمایۀ خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکتها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر میشد. اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران - به شمول شعبات خارجی شرکتهای آمریکایی - بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدیِ سرمایهدارانِ جهانی - از جمله در داخل آمریکا - مواجه میشد.
فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینۀ سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده میکردیم. اکنون بهترین زمان برای ایجاد این همدلی و همصدایی است. موفقیت در مذاکراتِ اخیر وین و شکست نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی میتواند در فضای جدیدِ سرای سیاست کشور، زمینه را برای بهترین بهرهبرداری از تمامی ظرفیتهای برجام فراهم نموده، با اصالت دادن به روابط با همۀ شرکا و ایجاد توازن در روابط اقتصادی خارجی - و صد البته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر درونزایی و برونگرایی - رشد و شکوفایی بینظیری را برای کشور و نسلهای بعدی به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ساله با چین، روابط راهبردی با روسیه، سیاست همسایگی و اولویت همسایگان، و استفادۀ حداکثری از تعهدات کشورهای غربی در برجام بستر مناسب برای چنین آیندهای است. حسبنا الله و نعم الوکیل.»
ارسال دیدگاه