علیرضا فرجی*

«شهرک صنعتی خیرآباد» مدفون زیر آوار بی‌توجهی

گنجینه «شهرک صنعتی خیرآباد» با توجه به اینکه پتانسیل‌های زیادی از گذشته دارد اما مدفون زیر آوار بی‌توجهی مسئولان ورامینی است.

کد مطلب: ۱۱۹۷۵۷۹
لینک کوتاه کپی شد
«شهرک صنعتی خیرآباد» مدفون زیر آوار بی‌توجهی

شاید در باور و حتی تخیل نگنجد، زیر پوست این شهر گنجینه‌ای نهفته بنام شهرک صنعتی خیرآباد به آدرس تهران _ ورامین ، بعد از ورودی شهر با تابلویی رنگ و رو رفته بنام خیابان بهرام مصیری وجود دارد.

مسیری منتهی به شهرک که از دو طرف صنف‌های مختلف را در خود جای داده؛ از باشگاه ورزشی گرفته تا بقالی، تعمیرگاه و تولیدی‌های مختلف.

کمتر از یک کیلومتر جلوتر، زیرگذری قدیمی مشاهده خواهد شد که بعد از آن وارد حریم شهرک صنعتی می‌شویم؛ حدفاصلی میان بی‌نهایت تنفر و بی‌نهایت عشق!

جاده‌ای که گویا از زمان تاسیس تنها یکبار آسفالت یا مرمت شده و به همین جهت تردد به سختی امکان‌پذیر است؛ چرا که صاحبان خودرو که مدام درحال رفت و آمد هستند ماهیانه حداقل یکبار باید وسیله نقلیه خود را به دست تعمیرکار بسپارند.

البته نباید از درختان سربه فلک کشیده ابتدای جاده گذشت که نمایی جذاب و درنهایت فریبنده را به رخ می‌کشد و تنها در همان چشم‌انداز اولیه و به فاصله یک پلک زدن وارد برزخی تُهی از هر زیبایی می‌شویم.

در ادامه، کارگاه‌ها یا تولیدی‌ها فعالیت را نمایان کرده و به این باور می‌رسیم در منطقه‌ای قدم نهاده شده بنام شهرک صنعتی؛ که بعد از طی مسافتی، کوچه‌های باریک و بعضا پهن نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند.

با ورود به کارگاه‌ها، جریان زندگی به وضوح قابل لمس است و رایحه تلاش مردان و زنان، مشام را نوازش می‌دهد.

همچنین در عبور از تولیدی‌ها و مشاهدات عینی آنچه نهایت عشق است، همچون نسیم صبح دل‌انگیز بهاری بر روح و جان نقش بسته و چنان ذوقی دست می‌دهد که وصف آن در چنین شرایط سخت اقتصادی و معیشتی ناباورانه جلوه می‌کند.

مردان، زنان و حتی کودکانی که با شور و اشتیاق به کسب درآمد امیدوارند و برای رزق و روزی خود عاشقانه در تکاپو هستند و بار گران سرما و گرما گویا تاثیری بر روح و جانشان نمی‌گذارد.

در این محفل شوق‌انگیز، صاحبان مشاغل راضی از تولید بوده و تمام هم و غمشان در پابرجا ماندن فعالیتشان است.

اما آنچه در این دنیای کوچک دلربایی می‌کند، تولید صنایع یا اقلامی است که در باور نمی‌گنجد و تنها محصولات قابل مشاهده را در پاساژها و مراکز خرید لاکچری به نظاره خواهیم نشست.

کیف و کفش یا پیراهن‌های مارک‌دار در کنار ظروف‌های چشم نواز و ده ها تولید دیگر که بسیاری از آنها صادراتی نیز است.

نکته‌ای جالب توجه در این میان و البته تاثربرانگیز که برخی تولیدات بعد از صادرات با برچسب خارجی توسط هموطنان از کشورهای ثانی با ارز خارجی بعنوان محصولات باکیفیت خریداری می‌شوند که خود جای بحث و تامل دارد.

حال با چنین توصیفاتی بعنوان نگارنده این گزارش و پس از ۱۵ سال سابقه خبری تنها در مخیله‌ام چنین تصاویری نمی‌گنجید شهرک صنعتی خیرآباد دارای چنین پتانسیلی آست که در نهایت تنفر؛ به دور از محبت و همت مسوولان در پایان دادن به مشکلات عدیده به حیات ادامه می‌دهد.

با کمی کنکاش، موانع و مشکلات، همچون روز روشن است ولی دل تاریک برخی مدیران، سیاهی را برای خانواده تولید به ارمغان آورده است.

معضلاتی که همچون یک بیماری لاعلاج، تن و روح خواستگاه شریان زندگی را هدف قرار داده و گویا پایان ناپذیر است.

بی‌توجهی در صدور مجوزهای لازم، نادیده گرفتن سیستم‌های فاضلاب، کمبود آب برای صنایع، قطعی و ضعف در جریان برق، سخت‌گیری در واگذاری امتیاز گاز و دیگر مشکلات بر معضلات این شهرک افزوده و دل نگرانی را میهمان هر روزه شان کرده است.

هرچند به تازگی برخی مسئولان همچون امام جمعه موقت ورامین، فرمانده بسیج کارگری، دادستان و رییس دادگستری پای در رکاب رفع موانع گمارده‌اند، ولی جای تاسف دارد اینچنین پتانسیل که هر شهر و دیاری آرزوی داشتنش را دارد، برای کوچکترین مشارکت به ممارست روی آورده و با تن لرزان، موانع تولید، پس لرزه‌های همیشگیش شده که امید می‌رود امر مهم مقام معظم رهبری بعنوان شعار سال‌های اخیر در حفظ، پایداری، توسعه و حمایت به صورت واقعی جامه عمل پوشانده شود تا شهرک صنعتی خیرآباد از درد جانکاه یتیمی رهایی یابد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار