گزارش به بهانه آزادسازی خرمشهر از ساخت موسیقیهای ماندگار آن دوران
از نجوای محزون «ممد نبودی» تا نواهای حماسی امروزی
تهران (پانا) - نزدیک به ۴۰ سال از آزادسازی «خرمشهر» میگذرد، فتحی که روایتهای آن همچنان تازه است و دلنشین. البته ناگفته نماند طی این سالها حوزه فرهنگ و هنر هم در به تصویر کشیدن این حماسه فعال بوده و آثار بسیار و مانایی در عرصههای سینما، تئائر، تجسمی، ادبیات و همچنین موسیقی تولید و منتشر شده است.
بهگزارش ایران، نواهایی که همچنان در بین مردم زمزمه میشود مانند نوای ماندگار و خاطرهانگیز «ممد نبودی» به خوانندگی غلامعلی کویتیپور با شعری از جواد عزیزی که به مناسبت آزادسازی خرمشهر و به یاد محمد جهانآرا خوانده شد؛ اثری که به گفته این خواننده، بیانگر غرور و شرف ملی ایران است. البته ریشه این ملودی برگرفته از موسیقیهای عزاداری بوشهر بوده که سالها قبل توسط جهانبخش کردیزاده (بخشو) نوحهخوان معروف در سوگ حضرت سیدالشهدا با مطلع «لیلا بگفتا ای شه لب تشنهکامان/ دستم به دامان، آقا الامان» خوانده شده است. لازم به ذکر است نخستین بار حسین فخری در اولین سالگرد شهادت جهانآرا این کار را بر مزارش خواند و در ادامه کویتیپور در سال ۱۳۶۲ مقارن با سالروز آزادسازی خرمشهر در مسجد جامع خرمشهر اجرا کرد. البته سال ۱۳۷۲ مسعود کرامتی، بازیگر تئاتر و سینما اثر «ممد نبودی» را با تنظیم محمدرضا علیقلی و با تغییراتی در شعر اجرا و بازخوانی کرد.
حماسه خرمشهر به روایت موسیقی
از دیگر آثار ماندگاری که به مناسبت فتح خرمشهر ساخته شد، «سمفونی حماسه خرمشهر» ساخته مجید انتظامی است که سال ۹۱ توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تولید شد. این اثر شامل چهار موومان بوده که پیروزی خرمشهر با نتهای موسیقی به نمایش گذاشته شده. مجید انتظامی درباره ساخت این اثر گفته: «سمفونی خرمشهر را من قبل از آزادسازی این شهر نوشتم و در واقع من خرمشهر را در موسیقی قبل از آزادسازیاش، آزاد کردم و من وقایع جنگ را در هر بخش از موسیقی آوردم. در بخش اول که مردم در آرامش در حال زندگی کردن هستند و در بخش بعد حمله انجام میشود و بخشهایی از کشور از بین میرود و در ادامه هم که مردم با مقاومت شهر را پس میگیرند و در نهایت هم شادی مردم از آزادسازی روایت میشود.» یا دیگر اثر زیبایی که با محور خرمشهر ساخته شده، «پوئم سمفونیهای خرمشهر و حلبچه» به آهنگسازی هوشنگ کامکار است که مهرماه سال ۹۰ رونمایی شد. بیژن و ارسلان کامکار و ایرج رحمانپور خوانندگان این اثر هستند که آلبوم آن توسط مؤسسه آوای باربد روانه بازار موسیقی شده است. هوشنگ کامکار در توضیح این آلبوم موسیقایی گفته است: «به عنوان یک موسیقیدان ایرانی در قبال
فجایعی مانند اشغال خرمشهر و بمباران حلبچه که به جرأت میتوان آنها را وقایع جهانی نامید، احساس مسئولیت کردم و آنچه در توان موسیقایی دارم، برای زنده نگه داشتن خاطره آنها در دل نه تنها ایرانیان بلکه جهانیان به صورت پوئم سمفونی بسازم. داستان اشغال خرمشهر و شجاعت دلیرمردان جنوب برای دفاع از میهن، ناموس و آرمانهای خود بر کسی پوشیده نیست. مردانی که زندگی خود را در این راه فدا کردند تا سرزمینشان آزاد و دیگران در آسایش و امنیت به زندگی خود ادامه دهند. داستان دلیرمردانی که در کوچههای خرمشهر از بامی به بام دیگر مردانه جنگیدند و از وجب به وجب آن با دستان خالی و اندک سلاح دفاع کردند. فاجعه حلبچه نیز به راستی دردناکترین تراژدی در تاریخ انسان و واقعه دهشتناک جهانی به شمار میآید که دل هر انسان شرافتمندی را به درد میآورد که متأسفانه در ماندگاری و ثبت این نسل کشی چندان اقدام جدی از سوی هنرمندان داخل و خارج نشده است.» و دیگر آثار چون قطعه «نخلهای بی سر» به خوانندگی محسن چاووشی، یا «خرمشهر» به آهنگسازی فؤاد حجازی و خوانندگی علیرضا عصار و همراه با ترانه سرایی علیرضا شجاعپور و دیگر کارهایی که در قالب موسیقی جنگ و دفاع
مقدس ساخته شده است.
پای انقلاب و جنگ ایستادیم
اسفندیار قرهباغی از خوانندگان نام آشنای ایران که سالها در زمینه موسیقیهای انقلابی تلاش بسیار داشته، درخصوص ساخت موسیقیهای ملی و میهنی بیان کرد: «به یادم دارم اوایل انقلاب بود و مجاهدین خلق به رادیو حمله کرده بودند و آرشیو رادیو به غارت رفت. حتی هنوز هم روی دیوارهای بخش آرشیو جای گلولهها باقی است. هدف آنها در اختیار گرفتن رادیو بود و بر این اساس تمامی نوار کاستها را وسط حیاط به آتش کشیدند و این اتفاق ناگوار در تالار رودکی هم تکرار شد. بعد از این اتفاقات و نگاهی که در اوایل انقلاب به موسیقی وجود داشت سبب شد آن دوران موسیقی چندان فعالیتی نداشته باشد.» این خواننده دوران دفاع مقدس را عرصه تازه برای حضور موسیقی دانست: «تا زمان جنگ که نفس دیگری دمیده شد و در همان برهه زمانی به مسئولان وقت صدا و سیما پیشنهاد کردم واحد موسیقی رادیو بار دیگر راهاندازی شود. آن زمان هنرمندانی چون زنده یاد احمدعلی راغب یا مرحوم محمود شاهرخی و حمید سبزواری و... نیز حضور و فعالیت داشتند و سرانجام با وجود تمامی مخالفتهای شورای سرپرستی تلویزیون این واحد برپا شد و ساخت سرودهای انقلابی شکل گرفت. سرودهایی که باید به تأیید این شورا
میرسید که البته با مشکلات بسیاری همراه شد به طوری که اکثریت کارهایی که با هزینه خود هنرمندان ساخته شده بود، مورد تأیید این شورا قرار نگرفت اما با وجود این مسائل در این سالها تلاش کردم هدف خود را دنبال کنم و سالها زندگیام را به پای ساخت این سرودها گذاشتم مانند کار ماندگار «امریکا ننگ به نیرنگ تو...» و سعیمان حفظ موسیقی بود. سال بعد هم در اداره کل موسیقی ارشاد به عنوان رهبر گروه کر کار کردم و در آن زمان هم سرودهای بسیاری ساخته شد اما متأسفانه تغییرانی که سالها بعد در موسیقی ایجاد گردید بویژه نسل امروز موجب شد تعریف دیگری از موسیقی ارائه شود.» او در پاسخ به این سؤال که چرا در این حداقل یک دهه اخیر به کارهای ارزشمند ملی و میهنی کمتر پرداخته میشود، بیان کرد: «آن دوران هنرمندان از روی عشق و علاقه به تولیدات موسیقی دست میزدند اما آرام آرام هنر را با مادیات آمیخته کردند و دیگر آن حس دلنشین و عِرقی که باید وجود داشته باشد، نیست یا کمتر وجود دارد. خود من در این سالها کارهای بسیاری ساختهام اما حتی یک ارگان از این کارها حمایت مادی و معنوی نداشته، با این اوضاع شما بگویید مردم چگونه به چنین کارهایی دسترسی
داشته باشند؟ موسیقی ما دفاعی و دشمنشکن بود و پای انقلاب و جنگ ایستادیم. با این تفاسیر بر این باورم تاریخ یک روز از این موسیقیها نام خواهد برد، از هنرمندانی که پای مملکت و ناموس خود ایستادند و دفاع کردند.»
ارسال دیدگاه