سحر شیخی *

سکوت جهان پدر

پدر، ابهتی است که در ژرفای زمان تا می‌خورد اما نمی داند درخت پربار خمیده می شود نه درخت بی حاصل .

کد مطلب: ۱۱۶۶۳۷۵
لینک کوتاه کپی شد
سکوت جهان پدر

در روزهای سخت تنهایی و انزوای حاصل از شومی کرونا، در پیله‌ای که به دور خود تنیده‌ایم و می‌نالیم از خانه ماندن‌ها، بیرون نرفتن‌ها و دلتنگی برای دورهمی‌ها، کسی سایه غمگین او را نمی‌بیند. کسی نمی‌بیند که چقدر آزرده است اگر شبی با دست خالی به خانه بیاید و انگار تمام ابهتش خلاصه می‌شود در شادی فرزندانش.

این روزها انگار کسی نمی‌بیند شرمی را که از کسادی کسب و کارش در چشمانش به تصویر می‌کشد و هر روز شانه‌هایش افتاده‌تر می‌شود.

پدر، هر روز که می‌گذرد، انگار نگاهش خسته‌تر می‌شود و دستهایش ناامیدتر. روزگار غریب انسانهای ماشینی، با ورود مهمان شوم ناخوانده، غریبه‌تر شده و سفره‌های خیلی‌ها را خالی‌تر کرده. پدر اما بیشتر از همه این رنج را به دوش می‌کشد تا باز هم ثابت کند پدر یعنی اشک‌های جاری نشده و مشت‌های گره کرده از بی‌رحمی روزگار. پدر یعنی واژه‌ای کوتاه به بلندای یک کوه، تنها تکیه‌گاهیست که هیچ‌گاه سست نمی‌شود. پدر همان صلابت نهفته در قامتی است که شاید تا شود اما سقوط نمی‌کند.

پدر، نمی‌داند که اگر سفره‌های ما خالی است اما قلبمان از باور تلاش و فداکاریش لبریز است.

پدر از بی‌رحمی روزگار و خالی بودن دخل مغازه ا‌ش به ستوه آمده اما غرورش، دستهایش را پر می‌کند. دستهایی که به هوای خانه گرما می‌بخشند.

پدر سایه اقتدار و وحدت خانواده است، حتی اگر دستش از رزق و روزی کوتاه باشد و هیچ ویروسی حتی کرونا را یارای به خاک افکندن اراده پدر نیست.

شوره‌زار پینه بسته دستهایش جوانه می‌زند، وقتی شادی را در چشمان خانواده‌ش می‌بیند و این یعنی اعجاز بی بدیل یک پدر.

پدر، آسمانها و فرشتگان بر غرورت و بر خستگی بی‌پایانت بوسه می‌زنند و ندا می‌دهند: سرت را بالا بگیر، سفره خالی نشانه ضعف تو نیست، تو گرامی‌تر و با ارزش‌تر از این حرفهایی.

پدر، قهرمان بی ادعای این روزها، استوار باشی و پرغرور. لبخند بر لبانت جاری و روح پدران آسمانی نیز شاد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار