معصومه ابتکار*
حرمت مقام مادر کلیشهای یا واقعی؟
درباره مادر مطالب زیادی در مناسبتهای گوناگون گفتهاند و جوامع بشری از ابتدا تاکنون هر یک به میزان بالایی وابستگی و وامداری انسانها به مادر و محبت بیدریغ او را اذعان داشتهاند. «مادر» نمادی فراگیر در تمدن و فرهنگ بشری بوده و همواره در ادبیات و هنر جایگاه رفیع خود را به رخ کشیده و دیگر نمادها در برابر عظمتش سر تواضع فرود آوردهاند.
اما متأسفانه در همه جوامع کم و بیش این ارادت بیشتر بر زبان رانده شده و در مقام عمل، آنچه شایسته مقام مادری بوده برای کمتر زنی تحقق یافته است. قوانین و مقررات حمایتی نیز برای این جایگاه مهم پیشبینی شده اما کماکان بیشترین مشکلات و دشواریهای زندگی بر دوش مادران سنگینی کرده و حمایتها ناکافی و حتی در جوامعی در مسیر اشتباه، بر سختیهای مادری افزوده است.
در همه دورانها و از جمله در دنیای امروز همچنین مادران یا دوشادوش همسران به طور مستقیم و غیرمستقیم در مسائل اقتصادی خانواده سهیم هستند یا بهعنوان سرپرست خانوار همه بار اقتصادی خانوار را برعهده دارند. اگر چه فرزندآوری و تربیت بهدلیل استعداد ذاتی و توانایی زنان در شکلگیری شخصیت فرزندان و اغنای عاطفی، نقش محوری را در زندگی آنان ایفا میکند و به مثابه جاذبهای قوی، آنان را محور مغناطیسی خانواده قرار میدهد، اما کلیشههای سنتی مانع از همراهی پدران با این وظیفه دشوار میشود. این درحالی است که مادران اغلب فاقد حمایتهای حقوقی لازم نیز بودهاند و با این حال برای این نقش بیبدیل همه توانشان را گذاشتهاند.
در بلایای طبیعی، جنگها و مخاصمات مسلحانه، زنان، مادران و کودکان بیشترین آسیبپذیری را داشته و با این حال میبینیم در دوران معاصر با وجود مقررات بینالمللی و کنوانسیونها علیه آسیب به زنان و کودکان، آنها لطمات جدی دیده و پایبندی به مقررات بازدارنده برای طرفهای درگیر مفهومی ندارد. منطقه خاورمیانه اکنون با وجود خرید و فروش سلاح میان کشورهای مرتجع و کشورهای توسعه یافته مدعی حقوق بشر، گواه و شاهدی بر این واقعیت تلخ است.
به راستی جای مادران در میان این میدان خونین و نیز در مناطق آرام اما بیتفاوت نسبت به حقوق اولیه و مسلم مادران کجاست؟
این واقعیات تلخ امروز در همه جوامع روشن آشکار شده و روزگار بحث بر سر تغییر نگاهها گذشته و همه میدانند که نیازمندیها در تنظیم مناسبتها و روابط چیست. حالا وقت اصلاحات قانونی است. مانند آنچه در ایران طی سالهای اخیر رخ داده و لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت یا قانون تابعیت فرزندان مادران ایرانی و پدران خارجی مثال بارز است. خوشبختانه ارائه و تصویب این نوع لوایح نشان میدهد که جامعه ایرانی پویا و در جهت اصلاح و حل مشکلات خود است. بهعنوان مثال در لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت از ابعاد مختلف به کج رفتاریها نسبت به زنان و از جمله مادران در خانه و جامعه پرداخته و مسئولیت دستگاهها برای آموزش و پیشگیری از جرم مشخص شده و تشکیل کارگروه و صندوق حمایت مالی از زنان آسیب دیده و مجازاتها در حمایت از زنان و مادران مطرح شده است. در این میان اقدامات فرهنگی برای تقویت مهارتهای خوب زیستن و نیز مهارتهای ارتباطی که به محوریت مادر در خانواده کمک میکند از دیگر رویکردهایی بوده که اخیراً در قالب طرح گفتوگوی ملی خانواده و بین نسلی دنبال و الگوسازی شده است. همچنین قوانین حمایتی برای مادران
شامل مرخصی زایمان و ساعات کار منعطف در دوران شیردهی و دارا بودن کودکان خردسال از قوانین جاری و مهم کشور است.
امید است همانطور که در ذهن و زبان سعی میکنیم حرمت مادر را نگه داریم، در عمل نیز جایگاه مادر به طور فراگیر در خانه و جامعه محافظت شود و این ممکن نیست مگر آنکه به طور دائم نحوه زندگی مادران در شرایط مختلف مورد رصد و پایش قرار گیرد و برای زندگی بهتر آنها قوانین و تمهیدات لازم ارائه و اعمال شود.
*معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده
منبع: ایران
ارسال دیدگاه