در گفتوگوی تفصیلی با پانا:
آذر منصوری: پُشتکردن به انتخابات در مرام اصلاحطلبان نیست
برنامهای برای حمایت از کاندیدای غیراختصاصی در انتخابات ۱۴۰۰ نداریم/اصلاحطلبان از دکانهای دونبش فرصتطلبان و فرصتسوزیها هم ضربه خوردند
تهران (پانا) - قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با بیان اینکه باید فرصتطلبیها، فرصتسوزیها و برخی محافظهکاریها کنار گذاشته شود، تاکید کرد «این دکانهای دونبش باید جمع شود، اصلاحطلبان از این نواحی کم ضربه نخوردند.»
علی فراهانی- گروه سیاسی خبرگزاری پانا: کمتر از ۵ ماه دیگر به انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ که در خردادماه برگزار میشود، باقی مانده است. جریانهای مختلف سیاسی به ویژه اصلاحات که پی به ناامیدی جامعه و مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس یازدهم بردهاند؛ آرام آرام فعالیت خود را برای انتخابات آینده آغاز کردهاند. در این میان بعضی اصلاحطلبان عملکرد دولت فعلی، مجلس دهم و شورای شهر پنجم را باعث تضعیف پایگاه جریان اصلاحات در جامعه میدانند و برخی دیگر نیز فقدان انتخابات آزاد و همچنین وجود نظارت استصوابی را باعث این روند توصیف میکنند. برخی احزاب و چهرهها، همانند انتخابات مجلس یازدهم به دنبال آنند تا به هر شکل ممکن در انتخابات کاندیدا داشته باشند و در مقابل بعضی احزاب و چهرهها با آسیبشناسی صورت گرفته، مخالف تکرار سیاستهای قبلی هستند و نمیخواهند این بار همانند انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ از کاندیدای غیراصلاحطلب یا به نوعی کاندیدای عاریهای حمایتی داشته باشند. آذر منصوری، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و از فعالان سیاسی اصلاحطلب معتقد است که عملکرد دولت فعلی را نباید به پای جریان اصلاحات نوشت و اصلاحطلبان با توجه به اقتضائات و شرایط کشور در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم از آقای حسن روحانی حمایت کردند.
در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید:
بسیاری از اصلاحطلبان اعتقاد دارند که حمایت از آقای روحانی باعث بیاعتمادی جامعه و ناامیدی مردم از جریان اصلاحات شده است، آیا شما موافق این نظر هستید؟
وقتی حزب یا جریان از یک یا چند کاندیدا در انتخابات به نحوی حمایت میکند، خواه،ناخواه عملکرد منتخبین به پای آنها نوشته میشود. اما این در شرایطیست که امکانی برای رقابت آزاد وجود داشته باشد و آنوقت آن حزب، گروه یا ائتلاف سیاسی هم بتوانند کاندیدای اختصاصی خود را داشته باشند و بعد از رای آوردن و حضور در نهادهای انتخابی پاسخگوی عملکرد نمایندگان مورد حمایت خود نیز باشند. قاعده همه رقابتهای سیاسی در دنیا همین است. هیج حزبی نمیآید در انتخابات شرکت کند که از کاندیدای احزاب دیگر حمایت کند. مشکل در کشور ما این است که نه احزاب از این سطح از اختیارات در قانون و برندینگ در فضای سیاسی برخوردارند و نه انتخابات به گونهای برگزار میشود که احزاب و گروههای سیاسی بتوانند کاندیدای اختصاصی خود را داشته باشند.
میتوانید مصداقی هم برای این نظرتان ذکر کنید؟
نزدیکترین مصداقش هم انتخابات مجلس یازدهم است که اصلاحطلبان در بیش از سهچهارم حوزههای انتخابیه اساسا کاندیدایی نداشتند که بتوانند رقابت کنند. انتخابات ریاستجمهوری هم از این قاعده مستثنی نبوده و نخواهد بود. حمایت ما از آقای روحانی هم باید در همین چهارچوب تحلیل و قضاوت شود. ما بر مبنای مقدورات و اقتضائات از آقای روحانی حمایت کردیم.
پس آقای حسن روحانی نامزد جریان اصلاحات نبود؟
آقای روحانی هم خودش میدانست و هم ما میدانستیم که نه اصلاحطلب و نه کاندیدای اختصاصی ماست. آیتالله هاشمی هم که با توصیه آقای خاتمی آمد و تقریبا نسبت به ایشان اجماع وجود داشت در کمال ناباوری رد صلاحیت شد.
اما محمدرضا عارف کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود.
آقای دکتر عارف هم بنا به تصمیم خودش آمده بود. نه حزبی از او خواسته بود که کاندیدا شود و نه ائتلافهایی از اصلاحطلبان وجود داشت. اما ایشان هم کاندیدای اختصاصی ما نبود و در نهایت با معیار نظرسنجی ایشان کنار رفت. بنابراین پاسخگویی ما در قبال دولت آقای روحانی در همین چارچوب است. ما به دلیل نگرانی از تهدیدهای داخلی و خارجی پیشروی کشور از فرصت انتخابات استفاده کردیم تا مسیر تهدیدزایی متوقف شود. هرجا هم اقتضا کرده اصلاحطلبان حمایت کردند و نقد خود را هم داشتهاند. پاسخگویی هم در این چهارچوب معنی پیدا میکند.
عملکرد دولت فعلی را نمیتوان به پای اصلاحطلبان نوشت
آیا عملکرد دولت تدبیر و امید جریان اصلاحات را زیرسوال برده است؟
عملکرد دولت آقای روحانی را نمیتوان به پای اصلاحطلبان نوشت. او اقتضائات کاندیدای اختصاصی ما را نداشته است. ما در شرایط مقدور و ممکن از او حمایت کردیم و در همین حد هم باید بتوانیم در مورد عملکرد این دولت به مردم پاسخگو باشیم.
به مجلس یازدهم اشاره کردید؛ چه تحلیلی از طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری دارید؟
این طرح در تعارض کامل با اصل جمهوریت و میزان بودن رأی ملت است. تعبیری که من بارها از این طرح داشتهام این است که آقایان مشغول دوختن لباسی هستند که اندازهاش را قبلا با برخی افراد محدود در جناح خودشان تنظیم کردهاند. این طرح اگر تبدیل به قانون لازمالاجرا برای کشور شود از انتخابات چیزی جز یک ویترین برای نمایش جمهوریت باقی نمیماند. با تصویب این طرح آن دمکراسی حداقلی هم که وجود دارد از بین خواهد رفت. چراکه اصل آزادی انتخابات را به طور کامل به محاق خواهد برد. روشن است وقتی انتخابات غیررقابتی باشد و نهادهای انتخابی متکی بر رای اقلیت (مانند مجلس یازدهم) تا چه حد عملکرد این نهادها در راستای خواست اکثریت خواهد بود. نتیجه تداوم این روند عمیق و گسترهتر شدن شکاف حاکمیت و ملت است که بیشترین آسیب را به منافع ملی کشور وارد میکند.
مجلس یازدهم به دنبال نظام اقلیتسالاری است
درباره راهبرد جریان اصلاحات در انتخابات آینده توضیح دهید و اینکه اصلاحطلبان چگونه میتوانند باعث افزایش امید در جامعه و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات شوند.
تجربه همه انتخاباتی که تاکنون پشت سر گذاشتیم گویای این واقعیت است که هرگاه مشارکت بالا بوده، اصلاحطلبان هم شانس بیشتری داشتند. در سه انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ این اتفاق افتاد. اصلاحطلبان شرایط سخت و دشواری را سپری میکنند. بعد از انتخابات ۹۶ تحت تاثیر مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی و نیز ناتوانی نهاد انتخابی مجلس و دولت در تامین مطالبات مردم و البته از همه مهمتر نظارت استصوابی که دایره انتخاب مردم را محدود و محدودتر کرده و موجب فاصله گرفتن همین بدنه اجتماعی از انتخابات و صندوق رای شده است. اوج نظارت استصوابی را در انتخابات ۹۸ دیدیم. قانون انتخابات هم توسط همین مجلس در حال تبدیل کامل نظام به نظام اقلیت سالاری است و در چنین شرایطی کار برای اصلاحطلبان دشوارتر از قبل شده است. اما اصلاحات و اصلاحطلبی تعریفش روشن است. ما در سختترین شرایط باید بتوانیم راهی برای اصلاح حکمروایی پیدا کنیم که ضمن داشتن همراهی مردم بتواند در این شرایط پیش برنده باشد.
پشتکردن به انتخابات در مرام اصلاحطلبی نیست
با تمام مشکلاتی که به آن اشاره کردید آیا ممکن است اصلاحطلبان انتخابات آینده را تحریم کنند؟
خالی کردن صحنه و پشت به انتخابات که فعلا یکی از ممکنات سیاستورزی است؛ در مرام اصلاحطلبی نیست. اما با این ملاحظه مهمترین و اصلیترین تلاش ما باید همراه کردن مردم باشد. به همین دلیل معتقدم اصلاحطلبان در قدم اول باید ثابت کنند که قدرت نه اصل هست و نه هدف، بلکه وسیلهای برای خدمت به کشور و مردم است. معتقدم در قدم اول باید فرصتطلبیها، فرصتسوزیها و برخی محافظهکاریها کنار گذاشته شود. این دکانهای دونبش باید جمع شود؛ اصلاحطلبان از این نواحی هم کم ضربه نخوردند.
اگر صلاحیت کاندیدای جریان اصلاحات تایید نشود از کاندیدای غیراصلاحطلب یا عاریهای حمایت خواهید کرد؟
ما گفتهایم، از انتخابات ۹۸ هم گفتهایم. قاعده رقابت سیاسی هم همین است. هر جریان سیاسی باید کاندیدای اختصاصی خود را داشته باشد. اصلاحطلبان هم باید کاندیدای اختصاصی خود را داشته باشند. من با واژه کاندیدای اجارهای مخالفم. باید مفهوم انتخابات شکل بگیرد. یعنی انتخابات به گونهای برگزار شود که اکثریت مردم ایران باور کنند رای دادنشان بهتر از رای ندادنشان است. بخشی از این مسئله به برگزارکنندگان برمیگردد، حداقلش انتخابات آزاد و رقابتی است. بنابراین ما هیچ برنامهای برای حمایت از کاندیدای غیراختصاصی نداریم، اما مهمتر از آن رسیدن به تصمیم جمعی و ائتلاف است.
تکرار خاتمی جنبه شخصی نداشت
جایگاه و نقش کارگروه تعامل اجماعساز را تا چه اندازه مفید و موثر میدانید؟
همه اینها بستگی به شرایط و بخصوص نحوه عملکرد این نهاد اجماعساز دارد که تا چه حدی بتواند به تصمیمی برسد که برآیندی دقیق از اقتضائات و شرایط کشور باشد.
رئیس دولت اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ دوباره تکرار خواهند کرد؟
آقای خاتمی همواره با توجه به دغدغهها و نگرانیهایی که برای کشور و مردم داشته به تصمیم جمعی اصلاحطلبان احترام گذاشته و همراهی کرده است. تکرار او هیچگاه جنبه شخصی نداشته و از این به بعد هم نخواهد داشت.
ارسال دیدگاه