چشمبهراهیهای دانشآموز کلاس اولی:
«مهسان» از دلتنگی، مدرسهاش را در آغوش کشید
ساری (پانا) - مهسان، دانشآموز کلاس اولی دبستان شهید مجتبایی شهرستان بهشهر است که گرچه فقط چند روز توانسته در کلاس درس حاضر شود، اما دلتنگ محیط مدرسه و همکلاسیهایش است.
مهسان سرمستی، سال گذشته دانشآموز پیشدبستانی دبستان شهید مجتبایی شهرستان بهشهر بود؛ زمانی که دستکم نیمی از سال تحصیلی را در مدرسه گذراند. امسال هم در همین مدرسه در کلاس اول ثبتنام کرد. کرونا اما او و همکلاسیهایش را از مدرسه دور کرد. در سال تحصیلی جاری، مهسان کلاس اولی است؛ هرچند فقط چند روز توانست در کلاس درس حاضر شود و دوباره مجبور به نشستن پشت لپتاپ و حضور در فضای مجازی شد. مهسان میگوید: «همکلاسیهایم را فقط چند بار آن هم از پشت ماسک دیدم. هنوز صورتشان را از نزدیک ندیدم.»
مهسان صبح روزی در هفته گذشته، با مادر و برادر بزرگترش برای تغییر حال و هوای در خانه ماندن، مسیر سرسبز فراشمحله و صفیآباد بهشهر را برای پیادهروی انتخاب کردند؛ مسیری که از کنار مدرسه مهسان میگذشت. وحیده پاکنهاد مادر مهسان میگوید: «بچهها کلافه بودند و گفتم این مسیر را که خلوت هم هست با هم راه برویم. دیدم مهسان کنارم نیست. برادرش اول متوجه شد و به من گفت که عکس بیندازم. دیدم مهسان در مدرسهاش را بغل کرده است.»
مادر مهسان از ادامه شرایط تدریس در منزل و فضای مجازی چندان راضی نیست. «وقتی امکان باز بودن مدارس فراهم باشد، مسلما مدرسه رفتن بچههایم را ترجیح میدهم. هرچند اصلا انتظار این را هم نداشتم که شرایط فعلی به این خوبی پیش برود و بچههایم از نظر درسی عقب نمانند.»
پسر خانم پاکنهاد در مدرسه غیرانتقاعی تحصیل میکند و دخترش در مدرسه دولتی. «معلم مهسان خانم جبروت است. اول میخواستم او را به کلاس خصوصی بفرستم تا پایهاش ضعیف نشود. اما دیدم معلمشان بسیار پیگیر درس ۲۷ دانشآموزش است. او شب به شب درسهای جدید را برای والدین میفرستد تا ما فرصت باز کردن وویسها و تصویرها را در شبکه شاد که ترافیک کمتری دارد، داشته باشیم و صبح برای بچهها دوباره بازشان کنیم.»
او برای مهسان نگرانی دارد. چون هم کلاس اولی بود، هم در مدرسه دولتی که از دید عموم کمتر به درس بچهها توجه میکنند، تحصیل میکند. ولی در ادامه میگوید: «اما میبینیم خانم معلمش سنگ تمام گذاشته است و مهسان هیچ خلاء درسی ندارد. مهسان هنوز حرف خ را نخوانده است، اما میتواند خروس را بنویسد. او علاقمند است و عاشقانه مدرسه را دوست دارد. مهسان دلش میخواهد روزی مدرسه باز شود و بتواند خانم معلمش را از نزدیک ببیند.»
پاکنهاد صحنه دلنشین و عجیب دلتنگی دخترش را تبدیل به یک لحظه ماندگار در روزهای کرونایی دور از مدرسه مهسان میکند؛ شاید روزی در سالهای آینده مهسان با دیدن این عکس از خودش بپرسد: واقعا روزگاری بود که بچهها نمیتوانستند به راحتی پشت میز درس مدرسه بنشینند و به صورت معلمشان از نزدیک نگاه کنند و در حیاط مدرسه با همکلاسیهایشان شیطنت کنند؟
ارسال دیدگاه