طنیناندازی نغمههای موسیقی در سالنهای شهر
تهران (پانا) - موسیقی کشورمان بعد از ماهها سکوت و سکون از تاریخ ۲۸ بهمن تا ۳ اسفند، باردیگر بر صحنه موسیقی حاضر میشوند و سالنهای شهر را با نغمههای موسیقی طنینانداز خواهند کرد.
بهگزارش ایران، به آغاز سیوششمین جشنواره موسیقی فجر کمتر از ۴ هفته باقی است و سرانجام با اما و اگرهای بسیار و دلنگرانی از نامشخص بودن نحوه برگزاری جشنواره، پرونده این دوره از جشنواره موسیقی فجر در مسیر اجرا قرار گرفت. هنرمندان اما این دوره از جشنواره موسیقی فجر متفاوت از سیوپنج دوره گذشته برگزار خواهد شد و تجربهای با عنوان «اجرای آنلاین» فرصتی شد تا این جشنواره در گستره وسیعتری دیده و شنیده شود و در کنار آن افزوده شدن بخش رقابتی یا همان «جایزه باربد» شور و حال دیگری به جشنواره خواهد بخشید. حسن ریاحی (آهنگساز) دبیر سیوششمین جشنواره موسیقی فجر، محمدرضا چراغعلی(آهنگساز و تنظیم کننده) و امیرعباس ستایشگر(آهنگساز و نوازنده) اعضای هیأت انتخاب و اردوان جعفریان(ناشر، تهیهکننده و پژوهشگر موسیقی) مدیر بخش بینالملل این دوره از جشنواره، در میزگرد «ایران» از شرایط برگزاری سیوششمین جشنواره موسیقی فجر در بخشهای مختلف و تجربههای خود از دورههای گذشته و پیشنهاد در جهت ارتقا و اعتلای جشنواره سخن گفتهاند که در ادامه میخوانید:
بعد از ۳۵ سال، این دوره از جشنواره موسیقی فجر شرایط متفاوتی را تجربه خواهد کرد، در واقع ویروس کرونا موجب شد تمامی جشنوارههای ایران به طرح و ایدههای جدیدی دست یابند، با توجه به وضعیت اکنون جامعه، چه برنامهریزی و سیاستگذاریهایی برای سیوششمین جشنواره موسیقی فجر انجام گرفته، آیا از جشنوارههای بزرگ بینالمللی دنیا که در حال برگزاری است، الگوبرداری شده است؟
حسن ریاحی: همانطور که اشاره کردید بهدلیل شیوع بیماری کرونا، جشنواره امسال موسیقی فجر متفاوت از سالهای قبل برگزار خواهد شد و بههمین منظور طی جلسات بسیاری که با حضور آقای حسینی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آقای الهیاری مدیرکل دفترموسیقی (و رئیس جشنواره موسیقی فجر)، شورای سیاستگذاری و هیأت انتخاب جشنواره برگزار شد، درخصوص اجرایی شدن این دوره از جشنواره برنامهها و سناریوهای متفاوتی طراحی گردید، در واقع دستخوش تغییراتی خواهیم بود. نخست اینکه اگر طبق اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا وضعیت تهران آبی یا زرد اعلام شود، بخشی از اجراهای جشنواره بهصورت حضوری خواهد بود و این آمادگی وجود دارد. اما اگر شرایط به گونهای دیگر باشد و وضعیت نارنجی یا قرمز اعلام شد تمامی اجراها بهصورت آنلاین برگزار میشود. اما بهطور کلی خروجی این جلسات و برنامهریزیها ابتدا ایجاد فضایی برای همدلی مردم و هنرمندان و نشاط و شادی در شرایط اکنون جامعه است و در کنار آن حمایت از هنرمندان موسیقی کشورمان، چرا که مشکلات پدید آمده بهدلیل این بیماری، شرایط اقتصادی و کاری هنرمندان را بسیار پیچیده کرده است و شاید این جشنواره بتواند کمک
اندکی به این هنرمندان عزیزمان باشد. البته ناگفته نماند شرایط برگزاری جشنواره به این آسانی نیست که بیان میشود؛ جمعآوری گروههای موسیقی در بخشهای مختلف و نگرانی از سلامت جسمانی آنها مواردی است که حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد. تلاش ما این است با دعوت از گروههای مختلف کارهایی متفاوت و تازه برای مردم در نظر گرفته شود تا از شنیدن و دیدن آن لذت ببرند. اما بخش متفاوت جشنواره بخش رقابتی و جایزه باربد است که میتواند اتفاقی جذاب و هیجان انگیز برای هنرمندان باشد و در این بخش آلبومهای موسیقی منتشر شده طی دو سال گذشته به رقابت گذاشته خواهند شد.
اردوان جعفریان: شرایط اجرای موسیقی متفاوت با دیگر هنرها است و بخش اعظمی از لذت و مهارتهای آن به عرضه زنده آن برمی گردد، بنابراین اجرای آنلاین نمیتواند مانند یک اجرای زنده برای مخاطب شور و هیجان داشته باشد، اما شرایط موجود و جبر زمان و مکان که در دنیا هم شاهد هستیم، موجب شده با اتفاقات اکنون سازگاری کنیم و دلیل این سازگاری در یک جمله خلاصه میگردد «جریان هنری متوقف نمیشود» بنابراین برگزار نشدن جشنوارهای مانند موسیقی فجر یا دیگر جشنوارهها که تاریخی را پشت سر گذاشتهاند، یک اتفاق و یک مشخصه منفی خواهد بود. بهعنوان مثال دراکثر جشنوارههای هنری که امسال برگزار شد یا در حال برگزاری است بهدلیل مشکلات سفر و نگرانی از تردد هنرمندان و حفظ سلامت آنها بخش بینالملل از جدول جشنوارهها حذف شد. اما تلاش ما این بود این جریان از پا نایستد و متوقف نشود چرا که جشنواره از دید من تنها یک دروازه ورودی نیست تا صرفاً وارد کننده یک اتفاق باشیم بلکه توسعه دهنده دیپلماسی فرهنگی است.
ما امسال تهدیدی بهنام کرونا را به یک فرصت تبدیل کردیم و با جشنوارههای موسیقی بینالمللی تعامل برقرار کردیم. بنابراین تداوم این جشنوارهها و این همکاریها صرفاً مصرف یک بودجه نیست، بلکه شکل دیگری از دیپلماسی عمومی و هنری را به نمایش میگذارد و در کنار آن شاهد ادامه حیات گونههای مختلف موسیقی هستیم. اما در بخش بینالملل با دعوت از گروههای خارجی - چه به صورت اجرای زنده یا آنلاین- تلاشمان این بود بتوانیم در کنار یک اجرای لذت بخش برای مردم، نگاه تخصصیتر هم وجود داشته باشد و با دعوت از این هنرمندان الگوهای خوبی را به دانشجویان معرفی کنیم.
امیرعباس ستایشگر: همانطور که اشاره شد شرایط برگزاری این دوره از جشنواره و اجرای آنلاین فرصتی ایجاد میکند تا مخاطبان بیشماری حتی در سرتا سر دنیا شاهد اجرای برنامههای امسال جشنواره موسیقی فجر باشند. چرا که در سالهای قبل اجرای کنسرت در بخش موسیقی بینالملل یا موسیقی کلاسیک ایرانی نهایت با حضور ۲۰۰ یا ۳۰۰ مخاطب در سالن برگزار و دیده شد اما امسال در فضای وسیع تری این اجراها به نمایش گذاشته خواهد شد. نکته دیگر که مهمترین مشکل در بخش اجرا است، تمرین گروههای موسیقی است که میبایست چاره اندیشی صورت بگیرد، چرا که دورهم جمع شدن گروهها برای تمرین، قطعاً آسیبهایی برای هنرمندان خواهد داشت و بر همین اساس از گروههایی کم تعداد و مستقل انتخاب و دعوت شده است.
نکته دیگری که آقای ریاحی دبیر جشنواره هم بدان اشاره داشتند این است که امسال جایزه باربد در قالب جشنواره گنجانده شده؛ جایزهای که از دوره سیویکم به جشنواره وارد شد و سه دوره برندگان خود را معرفی کرده و بار دیگر در جشنواره سیوششم موسیقی فجر، شاهد این بخش رقابتی هستیم و جالب است بدانید با استقبال بسیار خوبی روبهرو شد و میتوان گفت تقریباً تمامی فعالان و حاضران در میدان موسیقی، با رضایتنامه کتبی خود آلبومهایشان را ارسال کردهاند و این آثار در ۱۵ جلسه داوری شد و اسامی کاندیداها بزودی از سوی ستاد جشنواره اعلام میشود. با این تفاسیر همچنان جای امیدواری است و قطعاً با معرفی برندگان این دوره از جایزه باربد، این انگیزه برای سال های بعد هم همچنان وجود خواهد داشت و بهطور یقین از فردای روز اختتامیه جشنواره، هنرمندان برنامهریزیهای بهتری برای جایزه باربد خواهند داشت.
محمدرضا چراغعلی: همانطور که دوستان اشاره کردند امسال با حجم بیشتری از مخاطبان روبهرو هستیم و این امکان وجود دارد که تعداد بی شماری از مردم میهمان برنامههای جشنواره موسیقی فجر باشند. بهعقیده من، موسیقی ژانر مهجور و دورافتادهای است، به این جهت که معمولاً مدیاهایی چون تلویزیون به پخش برنامههای پرمحتوای موسیقی بویژه جشنواره موسیقی فجر چندان رغبتی نشان نمیدهند. درحالی که عرصه جدی موسیقی، اجرای گروههایی است که عمدتاً در جشنوارهها حضور پررنگی داشتهاند و امیدوارم با پخش اجراهای آنلاین جشنواره امسال از طریق فضاهای مجازی، در تغییر سلیقه و ذائقه شنیداری مردم نقش بسزا و مثبتی ایفا کنیم و مردم ما با موسیقی جدیتر و رسمیتر آشنا شوند. آرزویم این است رادیو و تلویزیون هم نگاه خود را تغییر بدهند و به پخش برنامههای موسیقی و نشان دادن سازها ترتیب اثر دهند چرا که بخشی از فرهنگ و هویت ما همین موسیقیهایی است که در جشنوارهها میبینیم و میشنویم.
نکته دیگر اینکه با بررسی گروههای متقاضی حاضر در این دوره از جشنواره، با حجم بسیار خوبی از استقبال هنرمندان موسیقی محلی و موسیقی دستگاهی مواجه شدهایم و این موضوع جای بسی امیدواری و خوشحالی است چرا که این هنرمندان با وجود عدم حمایت، بهصورت خودجوش فعالیتهای خود را داشتهاند و این امر بیانگر آن است که رسالت و نگاه به فرهنگ غنی موسیقی همچنان وجود دارد.
هر کدام از شما بزرگواران در دورههای مختلف جشنواره موسیقی فجر تجربه همکاری و همیاری داشته اید، ارزیابی شما از بزرگترین و ملیترین جشنواره موسیقی ایران چیست؟ آیا با گذشت بیش از سه دهه، این جشنواره را پویاتر میبینید یا به تکرار و یکنواختی رسیده است؟ در چه بخشهایی ضعف و در چه بخشهایی پیشرفتهایی حاصل شده است؟
ریاحی: از دیدگاه من که چندین سال دبیری جشنواره را برعهده داشتم، طی این سالها جشنواره موسیقی فجر رو به پیشرفت بوده و به نقاط مثبت و خوبی رسیده است. اما نکته مهم این است که زمانی میتوانیم یک جشنواره را از تکرار و یکنواختی به دور کنیم که از گروههای خوب دعوت به عمل آوریم و در کنار آن بودجه کافی اختصاص داده شود، بنابراین مسأله اقتصادی در اولویت دعوت از گروههای موسیقی قرار دارد. اما بار دیگر تأکید میکنم طی این ۳۵ سال، جشنواره موسیقی فجر پیشرفت بسیار خوبی داشته و حتی میتوان ارزیابی بهتری هم داشت.
نکته دیگر در کنار نگاه جشنوارهای به این جشنواره بزرگ ملی ایران که به نشاط مردم و جامعه میاندیشد، بخش دیگر فعالیت جشنواره ارائه کارهای فرهنگی است و میبایست فرصت خوبی برای هنرمندان بویژه نسل جوان موسیقی ایران فراهم شود تا بتوانند آثار خود را در این جشنواره ارائه کنند. در کشور ما استعدادهای موسیقی بسیار خوبی حضور دارند اما آن طور که باید و شاید حمایت نشدهاند و تا به امروز بستری با عنوان کانون یا انجمن برای هدایت و کشف و پرورش این استعدادها تشکیل نشده است؛ هدفی که همیشه بهدنبال آن بودم و علت پذیرفتن دبیری این دوره از جشنواره هم بر همین اساس بوده است. من به آینده نسل جوانان موسیقی ایران امیدوارم و جامعه هنری هم باید به آنها اعتماد و اطمینان داشته باشد و از طرحهایی که در اندیشه این جوانان میگذرد بهره برده، بخصوص در بخش تولید و بار دیگر تأکید میکنم همه این اتفاقات مستلزم این است که کانونی برای استعدادهای جوان راهاندازی شود. نکته دیگر حفظ، ترویج و اشاعه موسیقی ملی ایران است. هدفی که طی سالها دبیری جشنواره بارها و بارها به آن تأکید داشتهام و تلاشم این بود جوانان را به این مهم متوجه کنم چراکه براین احساسم نسل جوان موسیقی ایران، اندکی از موسیقی ملی و هویت ایرانی خود فاصله گرفتهاند و به رجعت دوباره آن تأکید میکنم. اما نکته مهم و بهتر است بگویم مشکل بزرگ جشنواره موسیقی فجر نگاه دولتی است که برآن سایه افکنده و برای رهایی از آن میبایست دولت برگزار کننده آن نباشد و اجرای جشنواره را به بخش خصوصی واگذار کند، چرا که نقش دولت تبیین و ارائه سیاستهای کلی جشنواره است و اجرا برعهده بخش خصوصی است.
در صحبتهای خود به حمایت از نسل جوان و دعوت و شرکت از قشر دانشجوی موسیقی تأکید داشتید، آیا این نگاه برخاسته از فعالیت شما در این مراکز علمی است؟
ریاحی: من سالها در دانشگاه فعالیت داشته و تدریس کردهام اما تأکید و اصرارم دیده شدن نسل جوان موسیقی ایران در جشنواره موسیقی به این سبب است که جوانان نیاز به حمایت دارند. در حال حاضر موزیسینها و فارغالتحصیلان دانشگاه که بسیار با استعداد هستند شرایط اقتصادی خوبی ندارد و عموماً در آموزشگاههای مختلف یا حاشیههای تهران به تدریس مشغولاند.
ستایشگر: درادامه صحبتهای آقای ریاحی باید بگویم من از دوره چهاردهم تا هفدهم بهعنوان سرپرست گروه و نوازنده درجشنواره موسیقی فجر شرکت کردهام و از دوره ۲۷ به تناوب مسئولیتهای مختلفی در جشنواره داشته ام. طبق صحبتهای آقای ریاحی مشکل اصلی جشنواره موسیقی فجر نگاه دولتی است، دولت باید برونسپاری کند و مسئولیت اجرای جشنواره به بخش خصوصی واگذار شود تا هنرمندان ما با مشکلات کمتری دست و پنجه نرمکنند. نکته دیگر تداوم اهداف و برنامههای جشنواره است؛ بهعنوان مثال جایزه باربد، جایزه موسیقی و رسانه، جایزه ترانه و حتی میتوان جوایز دیگری را هم به جشنواره اضافه کرد و براین نظرم جشنواره موسیقی فجر جایزه محور برگزار شود، به این دلیل که در جامعه موسیقی تصور دیگری از جشنواره وجود دارد، یعنی تعدادی گروه دعوت میشوند و اجرای برنامه دارند و درآخر مبلغی دریافت میکنند و میروند واین خلاصه برنامههای یک جشنواره است؛ این درحالی است که هنرمند یا گروهی که در جشنواره شرکت و اجرا دارد باید جشنواره را ازآن خود و مهم بداند و برای حضور در این جشنواره بزرگ ملی ایران، انگیزه و اشتیاق دیده شود. بهعنوان پیشنهاد، بخش پایان نامهها یا آهنگسازهای جوان یعنی آهنگسازانی که برای اولین بار اثری تولید کردهاند در جدول جشنواره گنجانده شود. نکته بعدی همانطور که آقای ریاحی اشاره کردند بعد از پایان جشنواره جوانان مستعد را به حال خود رها نکنیم و حمایتهای لازم انجام بگیرد، این نگاه میتواند تأثیر بسزایی در حضور گروههای شرکت کننده داشته باشد. بهعنوان مثال جشنواره فیلم فجر یک جشنواره دولتی است اما اکثر سلیقهها دراین جشنواره شرکت میکنند مانند استادان بهرام بیضایی، اصغر فرهادی و بهمن فرمان آرا، این بزرگان آثارشان را درجشنواره فیلم فجرشرکت میدهند تا دیده شود و بعد از دریافت جایزه قطعاً اکران خوبی هم خواهند داشت و از آثارشان استقبال بیشتری میشود اما متأسفانه برخی از موزیسینهای بزرگ ما به نوعی از حضور درجشنواره کنارهگیری کردهاند. براین اساس نیاز است گروههای شرکت کننده در جشنواره موسیقی فجر ترغیب و تشویق شوند و نسبت به گروههایی که شرکت نمیکنند، امتیاز متفاوتی داشته باشند، بدین معنا که اگر گروهی در جشنواره مقام نخست را بهدست آورد این اطمینان خاطر وجود دارد که در طول سال امکانات خوبی دراختیار او قرار میگیرد، مانند فعالیت درکانون استعدادهای جوان. یا بهطور مثال اگرگروهی رپرتوارجدید سفارش بگیرد واین کار موفق به دریافت جایزه شد، سه شب در تالار وحدت اجرای رایگان داشته باشد، یا برای شرکت در جشنوارههای بینالمللی حمایت و همکاری لازم انجام شود.
بار دیگر تأکید میکنم خصوصیسازی جشنواره، نگاه نظارتی دولت وهمچنین تداوم برنامههای آن در انسجام و پایداری جشنواره بسیار حائز اهمیت است و نباید این تصور و سیاست وجود داشته باشد که با تغییر رئیس و دبیرجشنواره در زیربنای آن هم تغییراتی شکل بگیرد بلکه میتوان با نگاه کارشناسی تر، ایرادات آن را اصلاح کرد.من به شخصه بهطور کلی با موضوع حذف کردن مخالف هستم و تأکیدم افزودن برنامههای بیشتر به جشنواره است حال اگر ساختار آن دچار مسأله است با یک خرد جمعی میتوان آن را اصلاح کرد.
در یک دوره بخش «استعدادهای درخشان» و «نسلی دیگر» در جدول جشنواره قرار داشت و دبیری آن را برعهده داشتید آیا امکان بازگشت این بخشها هم وجود دارد؟
ستایشگر: این بخش ازتفکرات آقای ریاحی بود و لازم به ذکر است موزیسینهای نسل سوم و چهارم موسیقی ایران که امروز بهصورت حرفهای فعالیت میکنند و شناخته شده هستند از بخش «نسلی دیگر» برخاستهاند و علت موفقیت این بخش یا استعدادهای درخشان تداوم آن بود و ۴ دوره این بخش را برگزار کردیم و البته آزمون و خطاهای بسیاری هم وجود داشت. نکته دیگر اینکه در دوره بیست و هشتم جشنواره موسیقی فجر(سال ۹۱) به پیشنهاد آقای ریاحی کانونی ایجاد شد با عنوان «کانون برگزیدگان فجر» که دبیری آن را برعهده داشتم و گروههای برگزیده در این کانون اجرای کنسرت داشتند یا برای آنها آلبوم منتشر میکردیم اما بهدلیل کمبود بودجه این کانون تعطیل شد، درحالی که اگر این بخش همچنان پا برجا بود امروزبه بنیادی تبدیل میشد که دغدغه آقای ریاحی است.
به سؤال قبل برگردیم، جشنواره موسیقی فجر در این سه دهه چه نقاط قوت و مثبتی داشته و چه بخشهایی از آن به بررسی اصولی تری نیاز دارد؟
جعفریان: از نگاه من کارکرد نخست جشنوارهها، تشویق جامعه هنری و ایجاد انگیزه و شور زندگی است و طبیعتاً برای ایجاد این انگیزه چرخههای متفاوتی در نظرگرفته شده است که یکی از آنها برگزاری جشنوارههای هنری مانند موسیقی است اما همانطور که اشاره شد اثر بخشی این جشنوارهها ملزم به تداوم سیاستهای یک جشنواره است که بخشی از این اهداف میبایست طی سال شکل بگیرد وخود جشنواره تنها ایجاد یک نقطه انگیزشی برای فعالان حوزه موسیقی بوده است. در سیوپنج دوره گذشته، جشنواره موسیقی فجر، چندین دوره درخشان را گذرانده و ایدههایی درآن مطرح شده که موجب شد آهنگسازان نسل جوان، فرصت بهتری برای دیده شدن داشته باشند و درکنار آن آثار بسیار شاخصی هم تولید شد، بنابراین اگر جشنواره موسیقی فجر بدرستی درجایگاه خود قرار بگیرد و معرفی شود میتواند یک جریان زاینده هنری باشد. بنابراین باید نقاط قوت دورههای قبل دیده و نقاط ضعف آن هم در طول سال کارشناسی شود تا این جشنواره بتواند هرسال مبدأ یک حرکت درست و اصولی برای موسیقی و هنرمندان ما باشد. درخصوص بخش بینالملل نیز باید بگویم برگزاری جشنواره و دعوت از هنرمندان خارجی یک دریچه تبادل است و نباید
تنها یک وارد کننده صرف بود و همانطور که آقای ستایشگر اشاره کردند در حوزه فیلم این اتفاق افتاده است و توفیق فیلمها در جشنواره فجر برحوزه اقتصادی این جشنواره تأثیر به سزایی داشته است اما در جشنواره موسیقی این نگاه وجود ندارد و حتی در جشنوارههای پایهایتر هم اینگونه عمل نمیشود، بهطورمثال برگزاری جشنواره موسیقی جوان که مانند یک کنکور سراسری با دقت و نظر مهمترین استادان موسیقی ایران اجرا میشود. اما با پایان یافتن این جشنواره آینده این استعدادها چه خواهد شد؟ منظورم این است که جشنواره موسیقی فجر نباید به خودی خود یک جشنواره ۵- ۴ روزه دیده شود بلکه باید مبدأ اثرگذاری باشد.اما سؤال این است آیا جشنواره موسیقی فجر با ارکان آموزشی کشور مانند دانشگاههای هنر ارتباط دارد؟ البته پرداختن به این موضوع به سیاستهای کلی و بالا دستی بر میگردد و در حوزه اختیار یک جشنواره نیست. نهادهای سیاستگذار باید نگاه حمایتی به جوانها داشته باشند چرا که اگر این استعدادها دیده نشوند درواقع اتلاف انرژی و زمان بوده و طبعاً بیانگیزگی و بیعلاقگی و رها کردن آن حوزه را در پی خواهد داشت. با این تفاسیر باید بگویم جشنواره از نگاه من
فراتر از یک جشن چند روزه است و باید محلی برای پوشش گروههای مختلف موسیقی باشد.
جشنواره موسیقی فجر نزدیک به ۴ دهه از برگزاری آن میگذرد و هرسال حرف تازهای برای گفتن داشته است.
جعفریان: در دورهای که بخش استعدادهای جوان یا پایان نامههای دانشجویان موسیقی به جشنواره افزوده شد آثاربسیار شایانی به دبیرخانه جشنواره رسید بنابراین میتوان گفت اتفاقات خوبی صورت گرفته است.
نکته دیگر اینکه در بسیاری از جشنوارههای موسیقی بینالمللی وقتی یک جایزه جهانی به اثری تعلق میگیرد این امکان را به آهنگساز میدهد که اثرش با ارکسترهای معتبر، اجرای زنده شود و این نگاه تشویقی ایجاد یک انگیزه جمعی است البته نه فقط برای آهنگسازاثر بلکه برای بیش از ۲۰۰۰ دانشجویی که در این رشته تحصیل میکنند. بنابراین جشنواره های موسیقی فجر در دورهها و در بخشهایی مانند استعدادهای جوان اتفاق تازهای را رقم زده است. نکته بعدی این است که نگاه سیاستگذاران فرهنگی به جشنواره فیلم متفاوت با جشنواره موسیقی است، همانطور که تعاریف اقتصادی آن هم متفاوت با موسیقی بوده و اسپانسرهای بسیار بزرگی هم حامی آن هستند و ناگفته نماند بودجه بسیار خوبی هم برای آن در نظر گرفته شده است. اما نگاه به موسیقی متفاوت است و اختلاف نظروسلیقههای بسیاری وجود دارد اما در سینما اینگونه نیست و طبیعتاً گستره فعالیتهای آن بیشتر است. اما در موسیقی این نگاهها نقطه ضعف آن بوده و این موضوع در حوزه شورای سیاستگذاری جشنواره قرار نمیگیرد و برنامهریزی و کارشناسی در خصوص آن به حوزهای بالادستی برمیگردد و نیاز است مسئولان امر و افرادی که
مسئولیتهایی در حوزههای تصمیم سازبرعهده دارند جاده را هموار کنند تا جشنوارههایی مانند موسیقی فجر چندین برابر دیده شود و فعالیت کند تا حوزههای عرضه موسیقی و درادامه عرضه تجاری موسیقی ارزشمند و فراگیرتر شود. دراین سالها و در حوزه موسیقیهای غیرتجاری، موسیقیهای بسیار خوبی ساخته شده اما بهدلیل نبود زیرساختهای تجاری بسیاری ازاین کارها دیده و شنیده نشد و این بخشی ازکارکرد جشنواره است و دلیل بازگرداندن جایزه باربد هم برهمین اساس بوده تا بخش بزرگی از موسیقی که جریان جدی موسیقی است و نسبت به موسیقی پاپ درجامعه مخاطب کمتری دارد به توازن درستی دست یابد. درواقع وظایف جشنوارهها تلاش در جهت ارتقای استاندارها در سطح جامعه است.
چراغعلی: متأسفانه مرزبندی بین ژانرهای موسیقی از بین رفته و این موضوع دردنیا هم دیده میشود. بهعنوان مثال در کشور ما گونهای از موسیقی با عنوان تلفیقی باب شده که تعریف درستی ازآن نیست.درواقع این مرزبندیها موجب شد در شاخهبندی موسیقیهایی که به بخش رقابتی امسال ارسال شد دچار مشکلاتی شویم چرا که بهطور واضح مشخص نبود موسیقی تلفیقی مدرن است یا کلاسیک معاصر یا پاپ. بنابراین لازم است بعد از جشنواره نسبت به این مسأله کارشناسی درست وجدی تری صورت بگیرد و مرزبندیها مشخصتر شوند تا تعاریف درستی از آن داشته باشیم.
اما این مرزبندیها باید طی سال و از سوی دفترموسیقی انجام بگیرد و وظیفه یک جشنواره نیست.
چراغعلی: بله. قطعاً این کارشناسی و مرزبندی باید توسط نهادهایی چون دفترموسیقی انجام شود. امسال دربخش رقابتی آثاری بهدست ما رسید که طبق فراخوان دستهبندی و ژانربندی شده بود اما در برداشت خود آن هنرمند هم مشکل وجود داشت چرا که موسیقی که بهعنوان مثال کلاسیک معاصر معرفی شده بیشتر شبیه یک اثر پاپ بود.نکته دیگرکه بهنظرم باید نسبت به آن نگاه جدیتر وجود داشته باشد ارائه موسیقی تجاری و غیر تجاری است، بهعنوان مثال دربخش رقابتی که به آثار تولید شده دوسال گذشته اختصاص داشت، گرایش بیشتر هنرمندان موسیقی، تولید موسیقی جدی بوده با وجود آنکه میدانستند مخاطب شان درجامعه محدودتر است اما هدف ثبت کارهایشان بهصورت یک آلبوم موسیقی است. اما در بخش تجاری مانند موسیقی پاپ گرایش هنرمندان به سمت تک آهنگ رفته که قطعاً اثرگذاری آن کوتاه است و درنهایت با چند اجرای کنسرت شنیده میشود. این دوستان آرام آرام تولید آلبوم را کنار گذاشتهاند و آنچه امروز میبینیم تغییر مدیا از تولید آلبوم به تک آهنگ است و این امر موجب شد تعداد آلبومها در بخش تجاری بسیار اندک باشد. ناگفته نماند با توجه به اینکه مدیایی برای پخش موسیقی وجود ندارد و
شبکههای تلویزیونی تنها به پخش آثار مناسبتی و تقویمی میپردازند این امر موجب شد هنرمندان به فضای مجازی روی آورند.
و همانطور که پیشتر اشاره کردم رویکرد اکثریت هنرمندان بخش تجاری موسیقی(پاپ) انتشار تک آهنگ در فضای مجازی است اما این بخش در فراخوان جشنواره دیده نشده بنابراین بسیاری ازآثار خوب این بخش طی دوسال گذشته یا بهصورت تک آهنگ منتشرشد یا بهصورت موسیقی فیلم و سینما به گوش میرسد که عمدتاً مردم با این آثار آشنایی بیشتری دارند. امسال دربخش موسیقی پاپ و تلفیقی درمجموع ۱۸ آلبوم ارسال شده، این درحالی است که ۱۵ هزار خواننده پاپ در کشور ما فعالیت میکنند و ترک مستقل منتشر کردهاند.اما در بخش موسیقی دستگاهی و نواحی این تعداد در حجم بسیار بالایی بوده؛ شاید این عدم استقبال بهدلیل نبود قانون کپی رایت در ایران باشد یا اینکه تولید آلبوم برای موسیقی تجاری، کارکردی نداشته و به همین سبب رغبتی هم دیده نمیشود. اما امیدوارم این موضوع در جشنواره سال آینده جدیتر نگاه شود.
با توجه به ارزیابی آثار ارسال شده در بخش موسیقی پاپ آیا این امکان وجود داشت بخش دیگری چون «تک آهنگ» به فراخوان جشنواره افزوده شود؟
چراغعلی: میتوانست این کار انجام بگیرد اما زمان برای فراخوان و بررسی حجم بسیار بالای این تعداد تک آهنگ بسیار کم بود و البته راهکار آن این است که این آثار در طول سال بررسی و امتیاز دهی شود و دریک دبیرخانه به ثبت برسد و بعد از به حد نصاب رسیدن آن، درپایان سال به جشنواره معرفی شوند. البته بعد از پایان جشنواره در خصوص این موضوع بررسیهایی صورت خواهد گرفت.
آقای ریاحی با توجه به شرایط متفاوت این دوره از جشنواره، آیا تمامی سیاستگذاریها و برنامهریزیها بر اساس آیین نامه انجام گرفته است؟
ریاحی: بله. قطعاً برنامهریزیهای جشنواره طبق آیین نامه انجام می گیرد حتی اگر شرایط متفاوت باشد.
یکی از مفاد و اهداف آیین نامه جشنواره موسیقی فجر«اعتلای هنر موسیقی و ارتقای سلیقه و فرهنگ شنیداری مخاطبان» است، چه میزان این موضوع مورد توجه برگزارکنندگان جشنواره بوده؟ ارتقای فرهنگ شنیداری مردم وظیفه جشنواره است یا دفترموسیقی؟ آیا در همین مدت زمان کوتاه کمتر از ۱۰ روز میتوان این سطح سلیقه را ارتقا داد؟
ریاحی: اگرچه توجه به اعتلای سطح فرهنگ شنیداری مخاطب جزو وظایف جشنواره نبوده اما از نگاه من برگزاری جشنوارهها دررسیدن به این موضوع مهم میتواند نقش مهمی ایفا کند. بهعنوان مثال تربیت نسل جوان موسیقی ایران و آثاری که تولید و در جشنواره اجرا میشود و به گوش مردم میرسد میتواند در شکلگیری این اتفاق بزرگ تأثیر بسزایی داشته باشد. من نیز در این سالها تلاش کردم آثاری در جدول جشنواره قراربگیرد که با ذائقه درست شنیداری مردم نزدیکتر باشد البته لازم به ذکر است مخاطبان جشنواره موسیقی فجر به دو بخش تقسیم میشوند. مردم عادی که نگاه جشنوارهای دارند و افرادی که بهصورت حرفهای موسیقی را دنبال میکنند و قطعاً هدف شان تنها شنیدن یک اثر نیست.
جعفریان: اعتلای سلیقه موسیقایی جامعه یک عبارت کلی است وحتی درعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نبوده و یک بحث کلان فرهنگی است که نیازاست نهادهای بسیاری در رسیدن به این موضوع همکاری داشته باشند؛ ازشورای عالی انقلاب فرهنگی تا سیستم آموزش عالی و همچنین سیستم رسانهای وزارتخانهها و نهادهای دولتی و غیردولتی باید در رسیدن به ارتقای سطح موسیقی درجامعه تلاش وهمکاری داشته باشند. نکته دیگر اینکه بخش بزرگی از سلیقه عامه مردم در فضای مجازی بهدست میآید اما با این تفاسیر به اعتقاد من، جشنوارهها با نگاه متفاوت خود که در هر دوره تعریف خاصی دارد به سهم خودشان میتوانند بخشی از این اعتلا را بر عهده بگیرند اما اینکه بهدنبال منجی از جنس جشنواره موسیقی باشیم در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. وظیفه برگزارکنندگان جشنواره، عرضه اجراهایی با متر و معیار مشخص است تا بتوانند در حوزه آموزشی یا مخاطب عام سلیقه جامعه را ارتقا بدهند حتی باید یک قدم بالاتر ازسطح سلیقه عامه مردم قراربگیرد؛ به این دلیل که ذات عملکرد جشنوارهها فرهنگسازی است نه مصرف کننده خروجی یک جامعه، بنابراین امسال درحوزه اجراهای عمومی و خارجی تلاش شده به سلیقه شنیداری جامعه نزدیکتر شویم تا آن مخاطب عام جامعه هم از یک جشنواره الگو و الهام بگیرد و بهتر است بگویم جشنواره رکنی از همه ارکانی است که میتواند فرهنگگذار باشد و هرگز نمیتواند به تنهایی قابلیت ارتقای سلیقه عامه را برعهده بگیرد.
چراغعلی: قطعاً در مدت ۱۰ روز نمیتوان درسطح سلیقه شنیداری مردم اثر گذاربود اما میتوان الگوی مناسبی ارائه کرد. نکته دیگر اینکه نگاه دو گانه به موسیقی است، بدین معنا که موسیقی نه درآموزش و پرورش جایگاه ارزشمندی دارد و نه در رسانه ملی مورد توجه است. وقتی سازی در تلویزیون به نمایش درنمی آید چگونه میتوان انتظار داشت مردم با موسیقیهای ارزشمند و سنتی آشنایی بیشتری داشته باشند! باید بگویم نسل امروز موسیقی همان آثاری را گوش میدهند که دانشجوی ۲۳-۲۲ ساله بهدنبال آن است، ادبیات کودکان و نوجوانان امروز ما براساس شنیدن ترانههای مختلف که گاه محتوایی ندارد، بسیار تغییرکرده است.شما بگویید آیا گویش نسل جوان و نوجوان امروز با گذشته یکی است؟ قطعاً پاسخ منفی است؛ دراین سالها در حوزه موسیقی کار جدی انجام نگرفته است و هر آنچه دیده و شنیده میشود تلاشی است که نسل امروز خودجوش برعهده گرفتهاند.
مردم ما به استانداردی که تعریف یک آلبوم است توجهی ندارد و روی به کارهایی آوردهاند که مورد علاقهشان بوده. چرا باید بهترین موسیقی دستگاهی ما مخاطب ۱۰۰۰ نفری داشته باشد؟ واقعیت موسیقی ما آن چیزی است که در خیابان و از عامه مردم به گوش میرسد. البته سیاستگذاران فرهنگی میتوانند در جهت دادن به این مسیر نقش مهمی داشته باشند اما این اتفاق در ۱۰ روز شکل نمیگیرد بلکه شاید طی ۱۰ سال آرام آرام به این هدف دست یابیم. جای تأسف است که بگویم در زمینه فرهنگ کم کاری بسیاری شده و در موسیقی این موضوع بیشتر دیده میشود. چرا که اختلاف نظرها بر موسیقی سایه افکنده و این اتفاقات باعث شده به همین حداقلها هم راضی باشیم و با خود بگوییم موسیقی زنده است.
به استانداردهای کیفی گونههای موسیقی اشاره کردید که در آیین نامه جشنواره موسیقی فجر هم به آن تأکید شده، در بخش موسیقی پاپ و تولیدات آن، این معیار استانداردهای کیفی چگونه ارزیابی میشود؟
چراغعلی: همانطور که پیشتر اشاره کردم در بخش موسیقی پاپ آلبومهای کمی بهدست ما رسید، بخشی که خود به ژانرهای متفاوتی چون متال، راک، هوی متال و... تقسیمبندی میشود اما در جشنواره تعریف نشده است. یکی از ویژگیهای موسیقی پاپ این است که تجربههای جدید خود را برای مردم به نمایش میگذارد. بنابراین نمیتوان استاندارد خاصی برای آن تعریف کرد. البته جشنواره تعیین کننده این استانداردها نیست بلکه باید مکانی برای اجراهای مختلف موسیقی باشد.ازسالهای گذشته به انتخاب گروههای اجرایی دربخش موسیقی پاپ نگاه گیشهای بوده یعنی دراین بخش، بلیت بیشتری به فروش میرسد و این نگاه تا به امروز هم وجود دارد و با هر رقمی این کار انجام میگیرد. اینها مسائلی است که باید کارشناسی شود. البته امسال نگاه ویژه و متفاوتی انجام گرفته و آن دعوت از گروههای دانشگاهی و هنرستانی است، گروههایی که اغلب به دعوت از داوران دانشگاه که خود از مدرسان مراکز آموزشی بودند، انتخاب شدهاند و این موضوع میتواند انگیزه خوبی برای سالهای بعد باشد.اما دربخش موسیقی پاپ نگاه دیگری وجود دارد چراکه انتظار مردم در بخش موسیقی پاپ چیز دیگری است و علاقهمندیشان شنیدن
آثاری است که در طول سال پخش شده و مورد توجه شان است. نکته مهم که طی این سالها تغییرات آن به وضوح دیده میشود روند نزولی موسیقی پاپ است؛ شروع موسیقی پاپ بعد از انقلاب حدوداً از سال ۷۶ و با حمایت مرکز موسیقی تلویزیون آغاز شد و ابتدا حمایت از کسانی بود که مشابه خوانی میکردند و ترانهها و موسیقیها به گوش مردم میرسید که اگر چه شبیهسازی بود اما قابل دفاع بودند اما بعدها که ممیزیها برداشته شد مردم به شنیدن هر اثری که براحتی قابل دسترس بود، گرایش پیدا کردند و خروجی آن موسیقیهایی است که امروز نه محتوای ترانه دارد و نه ملودی.
بهعنوان دبیر این دوره از جشنواره انتخاب گروههای موسیقی چگونه ارزیابی شده است؟
ریاحی: به شخصه به نوآوری توجه بسیاری دارم و تلاشم این بود گروههایی انتخاب شوند که به لحاظ شعر، موسیقی، تنظیم و...حرف تازهای برای گفتن داشته باشند و البته این نوآوری دربخشهای دیگرهم مانند موسیقی اقوام یا کلاسیک ایرانی دیده شده است، چرا که شنوندگان امروز موسیقی ما بهدلیل دسترسی آسان به فضاهای مجازی و پیشرفت تکنولوژی ازشنیدن هر نوع موسیقی اشباع شدهاند بنابراین باید آثاری متفاوت با کارهایی که طی سال شنیده میشود به جدول جشنواره معرفی گردد. اما نکته دیگر شنیدن صدای بانوان است، بخشی که صدای فرهنگ ایران بوده و رنگ مهمی در موسیقی ما دارد اما تقریباً خاموش شده است.
یعنی بخش بانوان هم در جشنواره اجرا خواهند داشت؟
ریاحی: خیر. بهدلیل شرایط برگزاری متفاوت و اجرای آنلاین امسال گروهی از موسیقی بانوان دعوت و انتخاب نشده است.
در دورههای قبل که دبیری جشنواره را برعهده داشتید، عنوان «بینالملل» در جشنواره وجود داشت اما بعدها این عنوان حذف شد آیا همچنان قابل بازگشت نخواهد بود؟
ریاحی: خیر. من بر این نظرم عنوان بینالملل افزوده شود و آن را جشنواره بینالمللی موسیقی فجر بخوانیم و قطعاً این موضوع در شورای سیاستگذاری هم مطرح خواهد شد.
با توجه به شرایط کرونا و کمبود بودجه آیا اجرایی شدن بخش بینالملل ضرورت دارد؟این درحالی است که جشنواره تئاتر فجر امسال به صورت ملی برگزار میشود!
جعفریان: باید بگویم معیار و ملاک ما چگونگی برگزاری سایر جشنواره های فجر نیست.سال قبل با وجود اتفاقات و حواشی که در آبان ماه و بعد از آن بهوجود آمد بخش بینالملل جشنواره را بسختی برگزار کردیم و ۸ گروه موسیقی به ایران دعوت شدند. البته باید بگویم درموسیقی بینالملل و در بخش اقتصادی آن تعاملاتی وجود دارد که احتمالاً درتئاتردیده نشده است.
بهطورمثال امسال و درشرایط کرونا که اغلب برنامههای فرهنگی و هنری دنیا متوقف شده بودند، توانستیم قراردادهای مهمی درجهت تعامل با چندین جشنواره خارجی به امضا برسانیم، تا بواسطه این قراردادها بتوانیم هنرمندانی به مجموعه بخش بینالملل دعوت کنیم تا بعد از آنکه شرایط کرونا از بین رفت و دنیا به روال عادی خود رسید استعدادهای درخشان موسیقی ایران به آن جشنوارهها معرفی شوند این معادلات به سبب جشنواره اتفاق افتاده است و امیدوارم سالهای بعد و دورههای بعد نیز از این امکان که با تلاش بسیار انجام گرفته، بدرستی بهره برده شود.نکته دیگراین بود که امسال با دو معضل بزرگ در جشنواره روبهرو بودیم نخست افزایش دو برابری قیمت ارز نسبت به سال قبل و دیگر اینکه بودجه جشنواره هم نسبت به سال قبل بسیار کاهش پیدا کرد.
اما سهم بزرگی ازبودجه بخش بینالملل حتی بیش از سهمی که دولت تقبل کرده از منابع دیگر تأمین شده و فشاری به بودجه وارد نشده است.
در ادامه درباره احتمال حذف بخش بینالملل باید بگویم این اتفاق یک حرکت دلخواه نبوده و همانطور که آقای ستایشگر اشاره داشت اصولاً خسارت حذف کردنها بیش ازاین است واین لطمه شامل دورههای بعد هم خواهد بود، اما شرایط این دوره و نگرانی از تردد و سلامت هنرمندان موجب شد جشنواره را محدودتر برگزار کنیم وتمرکز جشنواره بر خلاقیت فردی است یعنی از کمیت و تعداد کسر شده و به کیفیت افزوده شده است واز هنرمندانی دعوت به عمل آمده که سولیستهای درجه یک هستند و در امتداد این سیاست از دوئتهای خوبی هم انتخاب شده است و بخش بسیار بزرگی از این بودجه با تفاهم با بخش های بیرونی تأمین شده است.
امسال چه کشورهایی در جشنواره حضور و اجرا دارند؟
جعفریان: با نگاه و به پیشنهاد آقای ریاحی بهعنوان دبیر جشنواره، انتخاب نخست دربخش بینالملل، نگاه منطقهای به ایران فرهنگی بود یعنی آنچه در حوزه موسیقی ایران فرهنگی تبیین شده است از شرق تا آسیای میانه و... و البته اقدامات خوبی هم انجام گرفت اما متأسفانه به دلایل مختلف اجراهای منطقهای با مشکلاتی روبهرو شد به عنوان مثال ازهنرمندان از بکستان و آذربایجان دعوت شده بود اما بهدلیل ابتلا به کرونا از شرکت در جشنواره انصراف دادند. یک گروه بسیار شاخص هم از هند دعوت شده بود و با شورای فرهنگی هند نیز هماهنگیهایی انجام گرفت و تمامی هزینههای آن تأمین گردید اما بهدلیل ناهماهنگیها و تعلل و عدم همکاری برخی نهادها متأسفانه حضوراین گروه را از دست دادیم. دراین دوره از جشنواره موسیقی فجر شش گروه در بخش بینالمللی دعوت شده است که همه این هنرمندان افرادی شناخته شده و شناسنامه دار هستند و کارهای بسیار شاخصی اجرا کردهاند درواقع تلاش ما این بوده در کنار تنوع فرم و سبک، محدودیتهایی که در همنشینی هنرمندان وجود دارد رعایت شود و به همین سبب انتخاب ما گروههای کوچک و سولیستها بود.
آقای ریاحی با توجه به مسائلی که در بخش بینالملل مطرح گردید، تم جشنواره (موسیقی مشرق زمین) در خصوص چه گروههایی اجرا خواهد شد؟
ریاحی: همانطور که ابتدای صحبتهای خود اشاره داشتم تأکید من ایجاد تبادل فرهنگی بین ایران و کشورهای همسایه بود چرا که از اشتراکات فرهنگی بسیاری برخوردار هستیم و در کنار آن با ایجاد این ارتباطات و تعاملات با استعدادهای موسیقی کشورهای مختلف آشنا شویم و بالعکس آنها نیز با جوانان مستعد نوازنده و آهنگساز ایران آشنایی بیشتری پیدا کنند. چرا که جوانهای ما از موسیقی ملی خود فاصله گرفتهاند و اصرار من این بود در دنیای بیبند و بار موسیقی، نسل جوان تشویق شوند و کارهایی با شناسنامه ایرانی تولید و عرضه کنند. اما همانطور که گفته شد بهدلیل بیماری کرونا این اتفاق انجام نگرفت و بهدلیل زمان بر بودن مسیر اداری دعوت از کشورهای دیگر، امکان جایگزینی را هم از دست دادیم اما تلاش ما این است نگاه به موسیقی شرقی در گروههای ایرانی دیده شود و برنامهریزیهایی هم انجام گرفته است.
آقای ستایشگر در انتخاب گروههای ایرانی چه تدابیری صورت گرفته؟ آیا براساس تم موسیقی شرقی اجراهایی خواهد بود؟ اگر امکانش هست درباره تعداد اجراها و سالنهای اجرا هم توضیح دهید؟
ستایشگر: با توجه به فراخوان این دوره از جشنواره، بخش عمدهای از شرکت کنندهها، گروههای موسیقی در بخش نواحی و دستگاهی هستند.بخش دیگر این برنامه بازسازی آثار قدما است که در دوبخش با کلام و بیکلام اجرا میشود. همچنین بخشی هم به اجرای خوانندگان پیشکسوت اختصاص دارد و در کنار آن چند اجرای ارکسترال خواهیم داشت که قطعات ایرانی و کلاسیک اجرا خواهند کرد.
در بخش موسیقی پاپ چه برنامهریزیهایی انجام گرفته واز چه گروههایی دعوت شده است؟ آیا دراین بخش قطعات تازه یا تفکرات و ایدههای نو اجرا خواهد شد؟ چرا بخش گیشهای تنها در بخش پاپ جشنواره دیده میشود؟
چراغعلی: از گذشته جشنواره تا به امروز نگاه متفاوتی به بخش موسیقی پاپ وجود داشته و انتخاب این گروهها کمک به بار مالی جشنواره است چرا که این ژانر موسیقی طرفداران بسیاری دارد و بالطبع از استقبال خوبی هم برخوردار بوده است. اما در خصوص گروههای حاضردرجدول جشنواره سی و ششم باید بگویم در بخش موسیقی پاپ به طور قطع انتخابها انجام نگرفته و قراردادها بسته نشده است. اما اجرای این گروهها همان برنامههای است که طی سال برگزار کردهاند چرا که شرایط امسال متفاوتتر از سالهای قبل جشنواره بوده و بهدلیل کرونا، کنسرتی بهصورت زنده برگزار نشد و تنها تعداد بسیار اندکی از هنرمندان موسیقی پاپ اجراهایی دربخش آنلاین داشتهاند. بنابراین قرار است از گروههایی دعوت بهعمل آید که تقریباً آماده اجرا هستند و کم و بیش تمرینهای داشتهاند. درجدول امسال سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر که با ۳۰ اجرا و چند اجرای پاپ برنامهریزی شده است. البته تا زمان برگزاری جشنواره شرایط تهران قابل پیشبینی نیست و همانطور که آقای ستایشگر اشاره داشتند چند پلان درنظر گرفته شده و اگر شرایط مساعد نبود تمامی اجراها بهصورت آنلاین پخش خواهد شد.
در بخش موسیقی نواحی چطور؟
ریاحی: در بخش موسیقی نواحی هم استقبال خوبی از جشنواره صورت گرفته اما تأکید ما نسل جوان موسیقی نواحی بود که درکنار پیشکسوتان این حوزه اجرای برنامه داشته باشند.
در بخش جایزه باربد ارزیابی به چه صورت است؟
چراغعلی: درجشنواره امسال هیأت انتخاب وهیات داوران بهصورت ادغام شده همکاری دارند و البته ازحضور آقای اسفندقه هم که در زمینه شعر فعالیت میکنند بهره خواهیم برد و به بخش هیأت داوران دعوت شدهاند ودرحوزه موسیقی با کلام همکاری دارند.
بهعنوان سؤال آخر؛ با گذشت سی و پنج دوره از جشنواره موسیقی فجر، چشم انداز و اعتبار این جشنواره در منطقه یا فرا منطقه چگونه است آیا این جشنواره تا به امروز توانسته بخوبی دیده شود؟
ریاحی: بهنظر من بسیار موفق عمل کردهایم بخصوص در بخش موسیقی نواحی که مشکلات بسیاری وجود دارد اما خوشبختانه امسال ۵۰ نفر متقاضی شرکت در جشنواره بودند. من براین باورم اگر جشنواره زیرنظر بخش خصوصی اداره شود قطعاً موفق خواهد بود مسأله دیگر بودجه آن است که نیاز است نگاه حمایتیتر وجود داشته باشد اگر این مسائل مرتفع شود قطعاً در سالهای آینده شاهد جشنواره بهتری خواهیم بود.
جعفریان: از دورههای قبل تا به امروز هنرمندان شاخصی مانند ظافر یوسف، انور براهم و... به جشنواره دعوت شدهاند و این موضوع موجب شد جشنواره موسیقی فجر بیشتر دیده و مطرح شود و در کنار آن همکاریهای خوبی هم صورت گرفته است اما فراموش نکنیم جریانسازی از سوی جشنواره ملزم به امتداد یک حرکت است و تداوم این کارنیازمند سیاستهای بلند مدت است ودرکنار آن تأمین بودجه است.
ارسال دیدگاه