اکبر ترکان*

خیر ملت ایران شاقول سیاست‌ورزی آیت‌الله

همزمان با چهارمین سالگرد وفات آیت‌الله ‌هاشمی رفسنجانی، به عنوان یکی از همراهان ایشان در زمان جنگ و کسی که به مدت ۸ ســـــــــال افتخــــــار همکاری با دولت‌شان را داشته‌ام، در کنار ویژگی اعتدال که همه از آن به نیکی یاد می‌کنند، لازم می‌دانم از ویژگی دیگر ایشان یعنی ظرفیت «شنیدن» یاد کنم.

کد مطلب: ۱۱۵۳۱۰۴
لینک کوتاه کپی شد

در فاصله سال‌های ۶۴ تا ۶۸ مدیرعامل سازمان صنایع دفاع بودم. در آن دوران، فرماندهی جنگ با آقای ‌هاشمی بود. لذا برای انجام امور سازمان که البته زیر نظر وزارت دفاع فعالیت داشت، بسیار خدمت آقای ‌هاشمی می‌رسیدم. درباره برنامه‌ها و اولویت‌ها و نیازمندی‌های با ایشان بحث و بررسی می‌کردم. اصلی‌ترین مسأله آن روز تهیه مهمات برای جبهه بود.

در آن زمان سالی ۳ میلیارد دلار بودجه نظامی برای جنگ اختصاص می‌یافت که از این میزان یک‌ونیم میلیارد دلار آن را مهمات می‌خریدیم و با مابقی آن هم سایر نیازهای ارزی جنگ را برآورده می‌ساختیم. با راهنمایی ایشان بود که یک‌ونیم میلیارد دلار را برای خودکفایی در تولید مهمات اختصاص دادیم.

در دوره اول کابینه آقای ‌هاشمی، بین سال‌های ۶۸ تا ۷۲ مهم‌ترین ویژگی که می‌توانم از آن یاد کنم ظرفیت «گوش دادن» است که ایشان در جلسات مرتبط با دولت داشت. با حوصله تمام، حرف همه وزرا، معاونان و صاحبنظران را گوش داده و سپس به جمع‌بندی می‌رسید و چون بسیار با استعداد بود و اطلاعات وسیعی هم داشت، سبب می‌شد که بهترین تصمیم را در جمع‌بندی نهایی بگیرد. ایشان زمانی که رئیس مجلس شورای اسلامی بود، در آخرین روزهای حضورش به اتحاد جماهیر شوروی رفت. آن زمان هنوز گورباچف بر سر کار بود و موافقتنامه نظامی برای همکاری‌های تسلیحاتی با او تنظیم کرده و به امضا رساندند. بعد از انتخاب ایشان به ریاست‌جمهوری و همچنین عزل گورباچف و جایگزینی بوریس یلتسین، مأموریت اول من در وزارت دفاع این بود که آن موافقتنامه آقای ‌هاشمی را به قرارداد تبدیل کنم. شاید بزرگترین قرارداد نظامی پس از پیروزی انقلاب، همانی بود که از سوی آقای ‌هاشمی با روسیه بسته شد.

قرارداد تانک‌سازی، نفربرسازی، هواپیماهای میگ ۲۹، سوخوی ۲۴، زیردریایی‌های کیلوکلاس، سیستم پدافندی اس ۲۰۰، همه در آن قراردادی بود که در دوره یلتسین منعقد شد و موافقتنامه آن هم مربوط به دوره گورباچف بود که با همت آقای‌ هاشمی بسته شد.

حال ۴ سال از پایان حیات اینچنین مردی می‌گذرد. مشی و روحیه آقای ‌هاشمی، اعتدال بود. مبنای اداره سیاست‌های دولت آقای‌ هاشمی هم همین شد. برخورد منصفانه، برخورد با ظرفیت و با حوصله با مسائل از ویژگی‌های منحصر به‌فرد آیت‌الله بود. ایشان در هیچ موضوعی هیچ‌گاه لجاجت، یکدندگی و خودرأیی نداشت. شاید علت آن هم این باشد که ابتدا حوصله می‌کرد تا همه چیز را بشنود و بعد نظر دهد. این مشی اعتدالی و برخورد منصفانه به اخلاقیات دولت او هم تبدیل شد و در دوره آقای خاتمی هم ادامه یافت. ۸ سال دوره اصلاحات را می‌توان دوران مدارا نام برد. یادمان هست که در پایان دوره ریاست‌جمهوری آقای ‌هاشمی با حوادثی چون میکونوس روبه‌رو شدیم که نتیجه آن خروج بسیاری از سفرای اروپایی از ایران بود. در ابتدای دوره آقای خاتمی با حضور کمال خرازی در وزارت امور خارجه ایران، خارج‌شدگان از ایران، بار دیگر به کشور دعوت شدند و شرایط عادی شد. خاتمی هم سیاست تنش‌زدایی را اتخاذ و فضای بین‌المللی درباره ایران تغییر کرد و همکاری ما با کشورهای خارجی را توسعه داد. از آن دوره بود که شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری به ایران آمدند.

اشکال از آن روزی شروع شد که عده‌ای بر سر کار آمدند که به‌جای ادامه دادن راه اعتدال و مدارا، مذاکرات هسته‌ای تهران را به سخره گرفتند. نتیجه این تمسخر، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و صدور قطعنامه‌های چندگانه علیه جمهوری اسلامی شد که مشکلات سهمگینی برای ما پیش آورد. این سیاست ۸ سال ادامه یافت تا با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و آغاز مذاکرات برجام بتوانیم از فشارهای غیرعادلانه تحمیلی خلاص شویم.

تحریم‌ها موقعی آغاز شد که مسئولان وقت، قطعنامه‌ها را کاغذپاره خواندند و مدعی شدند شورای امنیت هم کاری نمی‌تواند کند. تا آنجا که می‌پرسیدند این قطعنامه‌ها چه اثری دارند؟ این نتیجه کم فروغ شدن اعتدال بود؛ مشی‌ هاشمی که می‌خواست همکاری با دنیا به گونه‌ای لحاظ شود که خیر ملت ایران نتیجه آن باشد. در حقیقت شاقول سیاست‌ورزی آن مرحوم همین نکته بود که سیاست‌ها و برنامه‌ها منجر به خیر عمومی شود.

*وزیر دولت سازندگی

منبع: ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار