سید رضا صائمی*
وقتی پایتخت از سریال نوروزی به سریال رمضانی بدل شد
شبکه آی فیلم که پخش مجموعه پایتخت را از چندی پیش آغاز کرده بود حالا به پایتخت 4 رسیده است. پایتخت 4 واجد برخی ویژگی هایی است که آن را در کل چند سری این مجموعه شاخص می کند. مهم ترین آنها این است که طولانی ترین قسمت پایتخت از حیث زمانی این پایتخت است به این دلیل که برخلاف سایر قسمت ها که سریال نوروزی بودند، پایتخت 4 سریال ماه رمضانی است.
در واقع پایتخت ۴ نخستین سریال مناسبتی پایتخت از یک سو و نخستین سریال ماه رمضانی است که مخاطب از قبل شخصیت ها و فضا و موقعیت قصه آن را می شناسند. در واقع پایتخت ۴ سریالی است که به ماه رمضان و سریال های مناسبتی دعوت شده است.
از سوی دیگر برخی حاشیه ها در این سری در زمان پخشش به وجود آمده بود یا حتی برخی آن را ضعیف ترین سری پایتخت دانستند که مجموعه این عوامل بهانه ای است تا به بهانه بازپخش آن از آی فیلم به نکاتی درباره این سری اشاره کرده و بپردازیم.
واقعیت این است که شخصیت های پایتخت فراتر از قصه و روایت و سایر مولفه های دراماتیک اثر آنچنان در دل مردم نفوذ کرده و به دل نشسته است که کمبود مصالح داستانی را کمتر حس می کنند. به عبارت دیگر پایتخت در قسمت های قبلی قصه خود را به گونه ای روایت کرده که پرسوناژهای آن در ذهن مخاطب خود به یک درام مستقل بدل شده که انگار یادمان می رود قرار است این شخصیت را در ساحت یک قصه مشخص ببینم. واقعیت این است که پایتخت ۴ فاقد قصه نیست اما حول محور قصه مشخصی نمی چرخد و یک مفهوم یا موقعیت عینی را پی نمی گیرد.
در تبیین این مسئله باید گفت که در پایتخت ۱ موضوع مهاجرت در پایتخت ۲ سفر و در پایتخت ۳ ورزش، تم اصلی قصه را تشکیل می داد که در پایتخت ۴ این یکدستی کمرنگ شده و بیشتر با داستانک هایی مواجه هستیم که گویی به یگانگی و وحدت نمی رسد. البته باید به دو مسئله توجه داشت یکی اینکه برای اولین بار یک سریال نوروزی ۱۳ قسمتی به سریال ماه رمضانی ۲۲ قسمتی بدل شد با عنایت به اینکه فضا و اتمسفر عید با رمضان متفاوت است و دوم معضل همیشگی سریال های مناسبتی که خیلی دیر کلید خورده و شتاب زده به پایان می رسد و قطعا این دو مسئله به عنوان عوامل بیرونی ، سطح کیفی اثر را تحت الشعاع قرار داده است.
ساختار پایتخت ۴ چیزی شبیه به همان ساختمان نیمه کاره ای است که در سریال می بینیم. ساختمانی که حضور آدم ها در آن نشان از قابل سکونت بودنش است اما می دانیم که اینجا هنوز خانه نیست. می توان در این ساختمان نشست غذا خورد، خوابید، حرف زد و.. اما این خانه تا خانه شود هنوز کار دارد. می توان به آنجا رفت و لذت نبرد اما نه به خاطر خانه بودنش که به خاطر صاحب خانه های گرم و مهربان و میهمان نوازش. پایتخت ۴ درست همین وضعیت را دارد. شیرینی ها و لذتش بیش از قصه به شخصت های قصه اش وابسته است.شخصیت هایی که هر کدام به واسطه برخی طنازی های شخصی، تکیه کلام های شیرین و اتفاق های جذاب به دل می نشینند. شاید بشود گفت پایتخت ۴ بیش از آنکه روایتگر یک قصه خاص باشد سرشار از اتفاقات بامزه است.اتفاق هایی که هر کدام می توانست بنیاد یک قصه مستقل و خطی باشد. در اینجا بیش از آنکه شخصیت ها در بستر قصه قرار بگیرند، قصه حول محور شخصیت ها بنا می شود. این البته بد نیست مگر آنجایی که شخصیت محوری بخواهد حفره های دراماتیکی را پر کند.
پایتخت ۴ فارغ از نقاط قوتش از ۲ ضعف برخوردار بود که اتفاقا به نظر من در عدم داستان هویتمندش نبود که در کش آمدن برخی قسمت ها مثل ساختن و تکمیل ساختمان بود. در واقع یک نوع دوپارگی در این سری می بینم که بین فضای قبل از ماجرای ساختمان و قبل از آن انفصال ایجاد کرده و یکدستی قصه را کم می کند و دوم در تغییرات رفتاری برخی کاراکترهای اصلی مثل نقی و ارسطو که دچار سطوحی از عصبیت و بد اخلاقی شدند که به دلیل محبوب بودنشان گاه تو ذوق مخاطب می خورد.مثلا از نقی انتظار نداشتند که پرخاشگری کند یا مثلا رابطه اش با هما دچار بحران شود.
البته این نقدها در نسبت با انتظار و احساس مخاطب بیان می شود وگرنه اگر بخواهیم ازحیث درون متنی به سریال نگاه کنیم این تغییرات خلقی چندان هم غیر منطقی و برخورنده نیست. در ۳ سری قبل نقی معمولی و خانواده اش با بحران های بیرونی دست به گریبان بودند اما دراینجا این بحران به درون خانواده و روابط آنها نفوذ کرده است. بحرانی که مخاطب را با توجه به سابقه و تصویر ذهنی اش از کاراکترها گاه دچار عصبیت می کرد و مثلا آنها دوست داشتند به جای دعوای هما و نقی روابط مهر آمیز آنها را ببینند.
وقتی یک شخصیت در نزد ببینده محبوب می شود انتظار ندارد که او حسادت کند، داد بزند، پرخاشگری کند یا مثلا کار غیر قانونی انجام داده و بر آن اصرار بورزد. با این حال به این مساله هم باید توجه داشت که پایتخت ۴ یک سریال ماه رمضانی بود و بالطبع طرح مسائل اخلاقی و موقعیت های ضداخلاقی در آن برای بازنمایی و ترویج پیام های اخلاقی ایجاب می کرد تا شخصیت ها و موقعیت های آنها کمی نسبت به سری های دیگر دچار تغییر و تحولات دراماتیک شود که لازمه این سری از سریال بود.
از سوی دیگر اضافه شدن انیمیشن اگرجه با ظرافت و جذابیت های تکنیکی ساخته شده یک نوع دوپارگی در لحن روایت ایجاد کرده و آن را از یک کمدی موقعیت به کمدی فانتزی بدل می کند.با این حال پایتخت آنقدر گرم و سرپا هست که بتواند مخاطب را با خود همراه کرده او را بخنداند و سرگرم کند. پایتخت هنوز پایه های سفت و سختی برای جذب مخاطب دارد و پخش آن در این شب ها بخشی مهم از خلا سریال های طنز جذاب در ایام کرونا را جبران می کند.
ارسال دیدگاه