گفت و گوی پانا با یک پژوهشگر تاریخ اجتماعی:
کرونا قدرت غلبه بر فرهنگ مردم یک سرزمین را ندارد
اصرار جامعه در برپایی آیین شب یلدا، نیاز آنان به پیشینه هویتی است
ساری (پانا) - جامعه ایرانی جامعهای دیرپا و متکی به سنتها و آیینهای باستانی و مذهبی است که قرنها تکرار شده و کمرنگ نشدهاند. مردم این روزگار به واسطه عصر ارتباطات با سرعتی بیشتر از آنچه در گذشته رخ میداد، تغییر کردهاند و وارد شکل جدید از زندگی و برخورد با آن شدهاند. بحران بیماری کووید۱۹ نیز در این میان مسائل و ملزومات جدید را وارد زندگی جامعه ایرانی و بعضا آن را مجبور به عقبنشینی یا مدارا کرده است. آیین شب یلدا که در پیش است نیز یکی از تقابلهای سنت ایرانی با کروناست.
علی هدایتی کارشناس تاریخ در گفت و گو با پانا ، به بررسی واکنش جامعه به یک اتفاق جدید مانند اپیدمی کرونا و تقابل آن با سنتهای دیرین همانند آیین شب یلدا پرداخته است؛ در روزگاری که مردم این سرزمین برگزار نکردن آیینی همچون نوروز را پشت سر نهادهاند، برای رفتگانشان تشییع جنازه و ختم نگرفتهاند و یا بدون برگزاری جشن عروسی به خانه بخت رفتهاند. اما حالا که نزدیک به یک سال از درگیری آنان با پدیده کووید۱۹ میگذرد، شاید خستگی و تکراری شدن هشدارها و اخطارها و خواستهها بر منطق احتیاط غالب شده باشد. واکنش این مردم که تاریخی پر فراز و نشیب را در پس قرنها قدمت، با خود به همراه دارند، با چنین وضعی چیست؟ در صبحتهای هدایتی به دنبال همنشینی نامیمون کرونا و سنت هستیم.
او معتقد است که ممکن است این واکنش تحت تأثیر عوامل اجتماعی بیرون باشد، مثلا امروز ممکن است مردم به دلیل آنکه اعتماد کافی به مسئولان ندارند، نظر و هشدار آنها در مورد عدم شرکت در دورهمیها بخصوص آیین سنتی شب یلدا را نادیده بگیرند اما وقتی قرار است یک پدیده اجتماعی که پیشینه تاریخی دارد بررسی شود فقط نمیتوان با عوامل اجتماعی روز به آن پرداخت.
هدایتی تأکید میکند که باید دید اساساً سنت و آیین سنتی شب یلدا که موضوع مورد بحث ما است چه جایگاهی دارد: «صرف نظر از اینکه شب یلدا چه جایگاه و کارکردی دارد و در تاریخ دیرین ما چه اهمیت و آدابی داشته، نکته مهم این است که میدانیم ملتهایی که تاریخ دارند، آنچه که قوام تاریخی آنان را اثبات میکند هویت تاریخیشان است و هویت تاریخی حاصل نمیشود مگر به واسطه حفظ ارکان وحدتبخش اعضای یک جامعه که خود چندین عامل را در بر میگیرد؛ مانند زبان مشترک، شادیها و دردهای مشترک، جنگهای مشترک و آداب و آیینهای مشترک؛ چه آیینهای در قالب سور و چه در قالب سوگ.»
او اشاره میکند که سنت جشن شب یلدا نیز یکی از عواملی است که سبب وحدت در ساختار میشود و در درازمدت هویت تاریخی یک ملت را میسازد: «به همین دلیل فراتر از واکنش نسبت به شرایط اجتماعی خاص، باز هم مردم این سنت را به اعتبار پیشینه تاریخی هویتی خود که در لایههای مختلف یک جامعه در هم تنیده است، به اجرا میگذارند نه به عنوان اجرای صرف یک آیین در یک روز بخصوص.»
به گفته این پژوهشگر تاریخ اجتماعی، برخی ممکن است هیچ اعتقادی به شب یلدا یا آیین آن نداشته باشند، اما چون در این آیین، در یک هویت مشترک با اعضای جامعه قرار میگیرند، اصل شب یلدا را نمیتوانند انکار کنند: «گاهی میبینیم حوادث ناگواری مانند زلزله یا سیل رخ میدهد اما در همان وضعیت، وقتی سال نو میشود، همان افراد حادثهدیده کنار هم جمع میشوند و آرزو میکنند سال جدید برایشان سال خوبی باشد، پس نمیتوان خیلی روی عامل اجتماعی بیرونی، تأکید کرد.»
او تأکید میکند که برآیند نظام اجتماعی یعنی ارتباط و نظام اجتماعی بدون ارتباط انسانها و حضور آنها معنا پیدا نمیکند: «این ارتباط ممکن است امروز در قالب جلسات بانکی خانوادگی باشد و دیروز به اقتضای شرایط زندگی پنجاه سال پیش به دلیل دیگری باشد. البته این دست اجتماعات، امور اجتماعی عمومی میتواند تغییر کند یا تعطیل شود اما سنتها را نمیتوان تغییر داد.»
هدایتی رویکرد تاریخی دارد و گرچه عوامل سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی را انکار نمیکند اما قدرت و اهمیت عامل تاریخی را کمتر از آنها هم نمیداند و ادامه میدهد: «عادات معمولی و مرسومی که در یک زمان خاص به وجود میآیند، ممکن است در زمانی دیگر از بین بروند اما ما در مورد سنتهایی صحبت میکنیم که اگر از هر نظری موافق آن نباشید، نمیتوانید آن را انکار کنید. شاید با ۱۳ روز تعطیلات عید نوروز موافق نباشید اما نمیتوانید با سنت نوروز مخالف باشید.»
او بر پیوستار و درهمتنیدگی روان ایرانی یعنی فرهنگ و هویت او با تاریخ و سنت ایران صحه میگذارد که حتی زمانی که اعراب ایران را فتح کردند، گرچه به لحاظ سیاسی بر ایرانیها غالب بودند، اما در روز عید نوروز با آنکه در فرهنگشان نبود، در دار العماره جشن برگزار میکردند: «ممکن است با حضور نظام زندگی جدید، مدل برگزاری آیین و سنت تغییر کند اما از بین رفتنی نیست. میخواهم بگویم وقتی یورش چنگیز و تیمور با آن عظمت که عین قتل و مردن بود، نتوانست سنتها را از بین ببرد، کرونا که یک بحران قابل پیشگیری با علم امروز است بیشک نمیتواند به لحاظ فرهنگی بر مردم یک سرزمین غالب شود.»
هدایتی در پاسخ به این که چطور مسئولان با توجه به این سابقه تاریخی سنت و اهمیت و قداست آن نزد ایرانیان، انتظار دارند که همین مردم در برخورد فعلی با پدیده کرونا، دست از سنتها بکشند. میگوید: «اتفاقاتی مانند پاندمی کرونا دارای یک سطح رویی و ظاهری است و آن زمانمند بودن بازه آن است. در برخورد با آن اولین چیزی که به ذهن یک مسئول میرسد این است که این حادثه را در یک زمانبندی مشخص دور کند، او هیچگاه نمیگوید شب یلدا جشن بیموردی است و حالا هم که کرونا آمده، این جشن بیمورد را کلا برگزار نکنید. مطمئنا باور دارد که این شب یک آیین سنتی است اما با توجه به اتفاق پیش رو پیشنهاد میدهد استثنائا این بار این آیین با آداب خاصی مانند تماسهای تصویری برگزار شود. واقعیت این است که سنت حذفشدنی نیست، اما مسئولان جامعه وقتی با یک پدیده دفعی مانند کرونا که ذاتا باید دفع شود، مواجه میشوند، مجبورند راهکار موقتی کوتاهمدت اما تند و سریع را در پیش گیرند.»
او همچنین در خصوص پیشبینیاش با توجه به شناخت تاریخی و روحی که از مردم ایران دارد، برای برگزاری آیین شب یلدا با توجه به کرونا و هشدار مسئولان میگوید: «آدمهای روزگار را باید با شرایط فعلی زمان خود سنجید. آدمهای این روزگار به واسطه ارتباطات عصر جدید و افزایش دانش، سطح عمومیای از آگاهی را دارند. از طرفی مراقبت از سلامت و جان برای افراد بشر همواره نزد او ارجح است. بنابراین مطمئنا آیین شب یلدا نزد کسانی که به صورت سنتی همه ساله آن را برگزار میکردند، به همان شکل سالهای گذشته برگزار نمیشود. اما این به معنای این نیست که این تغییر باعث از بین رفتن اصل سنت شود.»
این پژوهشگر تاریخ اجتماعی به تغییر آیینی مانند تشییع جنازه به عنوان یک مثال اشاره میکند که کرونا گاهی مانع آن شده است: «بخشی از سنتهایی که امروز به عنوان سنت تاریخی در بستر جامعه ایرانی وجود دارد، آدابی هستند که پایه در یک باور قدیمی ایرانی دارند. جامعه ایرانی ۱۵۰۰ سال است که جامعه اسلامی ایرانی است. برخی از سنتهای آن ریشه در آداب باستانی دارند و از بین نرفتهاند اما قداست و اهمیتشان نزد همه به یک اندازه نیست. برخی از رسوم مانند احترام به اموات نه تنها پایه ایرانی دارند بلکه در گذر تاریخی ۱۵۰۰ ساله یک پایه دیگر به آن اضافه شده و آن پایه مذهبی است. تشییع جنازه فقط رسم احترام به اموات نیست بلکه علاوه بر آن در مذهب هم مورد تأکید واقع شده است. بنابراین این رسم قدرتی مییابد که امکان ندارد آن را تغییر دهد.»
گفتگو از: سمانه عباسیرستمی
ارسال دیدگاه