مربی‌های ورزشی همچنان پشت درهای بسته انتظار می‌کشند

شیرجه آنلاین در استخر مجازی

تهران (پانا) - «آنلاین شنا یادم می‌دهی؟» ماهی مربی شناست؛ اوایل شیوع کرونا وقتی این جمله را از شاگردش شنید با صدای بلند خندید اما این روزها دیگر کمتر خنده‌اش می‌گیرد.

کد مطلب: ۱۱۴۳۴۰۴
لینک کوتاه کپی شد
شیرجه آنلاین در استخر مجازی

به‌گزارش ایران، همان موقع در جواب پیشنهاد شاگردش گفت مگر می‌شود کلاس شنا را آنلاین برگزار کرد؟
«زهرا جعفری که بین شاگردانش به اسم ماهی معروف است، چقدر دلش برای آن روزها لک زده. انگار چند سال قبل بود. باورش نمی‌شود که فقط چند ماه گذشته. همان روزهایی که ساکش را می‌بست و راهی باشگاه می‌شد و تا نفس داشت شنا یاد می‌داد. خودش هم عاشق ورزش است. ساعت هفت صبح از در خانه بیرون می‌زد و۸ و ۹ شب برمی‌گشت اما کرونا زندگی‌اش را واقعاً تغییر داد. یادش نمی‌آید جز در و دیوار خانه این مدت جایی را دیده باشد. البته که به شاگردش گفت نمی‌تواند آنلاین شنا یادش بدهد اما فکر نمی‌کرد مجبور شود شغلش راعوض کند.»

این‌ها فقط احساس این مربی شنا نیست، مطمئنم خیلی از شماها هم دلتان برای روزهایی تنگ شده که ساک ورزشی‌تان را می‌بستید و راهی استخر یا باشگاه می‌شدید. خیلی‌ها می‌گویند ورزش گروهی اصلاً حال و هوای دیگری دارد و آدم را به وجد می‌آورد. حالا باید به دو تا وزنه توی خانه و شاید هم یک تشک ورزشی قانع باشیم. البته در این مدت سایت ها و صفحات ورزش‌های آنلاین زیاد شدند و خیلی‌ها هم به ورزش خانگی یا هوم جیم روی آوردند و مربی‌هایی که خانه‌شان را تبدیل به باشگاه کردند و با قبول تعداد اندکی شاگرد ورزش حرفه‌ای‌شان را تعطیل نکردند. اما این مسأله برای شنا به این سادگی‌ها هم نیست مگر چند درصد از اطرافیان‌تان را می‌شناسید که توی خانه استخر داشته باشند؟

ماهی می‌گوید: «اوایل اسفند استخرها را بستند. همه ناجی‌ها و مربی‌های استخر می‌دانند در شش ماه دوم سال مثل شش ماه اول شاگرد ندارند و خیلی استخرها در شش ماه دوم تعدیل نیرو دارند و ناجی‌ها و مربی‌ها به سختی سعی می‌کنند خودشان و شاگردهایشان را حفظ کنند. حتی گاهی برای یک شاگرد هم شش ماه دوم کار می‌کنند. اینها از سختی‌های کلی کار ماست اما بعد از کرونا همه چیز بدتر شد. ما تا تیرماه کامل تعطیل بودیم و مدام می‌گفتند هفته بعد یا ماه بعد شرایط عادی می‌شود. ما چون استخرمان روباز و خصوصی بود، تیرماه چند هفته‌ای کار کردیم. جالب اینکه مردم معتقد بودند توی آب کرونا هست اما دور استخر کرونا نیست و فقط از آفتاب استفاده می‌کردند. درحالی که من معتقدم داخل استخر به خاطر کلر ویروسی رد و بدل نمی‌شود. خلاصه اینکه آن مدت هم عملاً بیکار بودیم. بعد از ۲۰ روز دوباره تعطیل شدیم. حقوق معوقه‌مان را هم مهرماه دادند. من جزو همان دسته‌ای هستم که توی خانه ماندم و تغییر شغل دادم. این روزها روی لباس نقاشی می‌کنم و آنلاین می‌فروشم چون چاره‌ای ندارم و بالاخره باید درآمدی کسب کنم. معلوم نیست کرونا چه نقشه‌ای برایمان کشیده.»

مریم فرهادی مربی فیتنس و انعطاف و مربی رسمی ‌فدراسیون بدنسازی است. او می‌گوید: «شرایطی که کرونا برای مربی‌ها به وجود آورده اصلاً شرایط آسانی نیست. ما روزانه کلی شاگرد داشتیم که با کرونا و تعطیلی کلاس‌ها رفتند. من در باشگاه شخصی خودم در خانه کار را ادامه می‌دهم اما در هر کلاس فقط دو یا سه نفر را پذیرش می‌کنم. قبلاً کلاس‌های خانگی‌ام هفت- هشت نفر هم ظرفیت داشت و این کار زمان و انرژی بیشتری می‌گرفت. فکر کن برای دو نفر هم باید همان انرژی هشت نفر را بگذاری. به خاطر شرایط اقتصادی هم نمی‌توانم شهریه‌ها را بالا ببرم چون ما به هم وصلیم و همه مشکل داریم و با یک بیماری ناشناخته هم دست و پنجه نرم می‌کنیم.

بعضی از شاگردهایم هم کرونا گرفتند و نتوانستند کلاس‌شان را ادامه دهند. این خودش در این مدت یک چالش جدی بوده چون با ابتلای هر یک نفر، هم من و هم شاگردانم مجبور می‌شدیم برویم آزمایش تا بتوانیم کلاس را ادامه بدهیم. برای همین الان کلاس‌هایم فقط دو نفره است. البته در این دوره کلاس‌های آنلاین را هم شروع کردم اما استقبالی که از کلاس حضوری می‌شود از کلاس‌های آنلاینم نشده و تعداد محدودی در آن شرکت کردند. کلاس‌های لایو هم برگزار کردم حتی با نرم افزار زوم و اسکایپ. یک مربی ورزش همه عشقش شاگردان و کار اوست و ما هم هر طوری بود در این شرایط این کار را ادامه می دهیم.»

مهناز هم مربی شناست. او می‌گوید: «فکر نمی‌کنم در دوره کرونا قشری بیشتر از ما آسیب دیده باشد، اصلاً ما فراموش شده‌ایم. از وقتی خبر شیوع کرونا آمد ما بیکار شدیم. دو تا از شاگردهای خصوصی‌ام پیام دادند که اگر جایی را می‌شناسی باز باشد بیاییم و ادامه بدهیم. من هم به چند تا استخر روباز زنگ زدم و گفتم مربی‌ام و شاگرد دارم اما قبول نکردند. حالا فامیل و آشنا می‌گویند این دیگر چه رشته‌ای بود که تو دنبالش رفتی، الان هر رشته دیگری خوانده بودی یک کاری بالاخره داشتی. یک سال است توی خانه‌ام و واقعاً بدتر از این نمی‌شود. می‌گویند کرونا در بهترین حالت دو سال دیگر هم با ماست، اگر این طور باشد، چه کار باید بکنیم؟»

مونا که مربی تی آر ایکس است چندان از شرایطش ناراضی نیست. هر چند می‌گوید دلش واقعاً برای فضای باشگاه تنگ شده. البته یک باشگاه خانگی درست کرده چون خانه‌اش بزرگ است و روزانه چند شاگرد می‌گیرد: «توی بزرگترین اتاق خانه‌ام بند تی آر ایکس زده‌ام و بچه‌ها همان جا تمرین می‌کنند. راستش خودم هم می‌ترسیدم در باشگاه کار کنم چون مسأله تنفس جدی است. ساعتی ۴۰۰ هزار تومان می‌گیرم و الان هفت، هشت شاگرد دارم که هر کدام هفته‌ای سه بار در هفته می‌آیند. البته کلاس آنلاین هم دارم اما بعضی از شاگردها اصلاً با کلاس آنلاین ارتباط برقرار نمی‌کنند. تمرین‌ها را اشتباه انجام می‌دهند و لازم است مربی بالای سرشان باشد. کلاس‌های آنلاینم ارزانتر است. کلاس‌های حضوری را هم دو نفر دو نفر برگزار می‌کنم و دائم همان اتاق را ضد عفونی می‌کنم و خدا را شکر تا حالا مشکلی پیش نیامده. اما همه همکاران من چنین امکانی ندارند. برخی‌شان کلاس آنلاین دارند برخی هم بیکار نشسته‌اند و منتظر پایان کرونا هستند؛ انتظاری سخت و کشنده که انگار تمامی ‌ندارد.»

مونا می‌گوید درآمدی که از تدریس خانگی ورزش دارد از درآمد قبلی‌اش بیشتر است چون آن موقع درصد بالایی از درآمدش را مجبور بود به باشگاه بپردازد: «البته همه چیز هم پول نیست، محیط جمعی باشگاه چیز دیگری است.»
حمید که تا پیش از شیوع کرونا مربی بدنسازی بود اما مجبور شده کاملاً بی‌خیال کارش شود با ناراحتی می‌گوید: «این روزها مجبور شدم از مدرک ماساژم استفاده کنم. یک سال است دیگر در حیطه ورزش کار نمی‌کنم. روی آورده‌ام به ماساژ؛ شغلی که به ندرت سراغش می‌رفتم اما با توجه به شرایط فعلی مجبورم ازمدرک ماساژی که دارم استفاده کنم.»

سحر از آنهایی بود که در چند استخر شنا تدریس می‌کرد. او می‌گوید: «من قبل از کرونا دو جا کار می‌کردم ولی با شیوع بیماری حقوق اسفندم را دادند و بقیه‌اش ماند و کار هم تعطیل شد. با امید اینکه هر ماه استخرها باز می‌شود نمی‌توانستم کار دیگری پیدا کنم. از آن طرف اداره بیمه برای شغل ما چیزی به‌عنوان بیمه کرونا درنظر گرفت که تقریباً هر سه ماه حدود دو میلیون است. اما همان را هم برای من نریختند. چند بار به اداره کار رفتم و به نتیجه ای نرسیدم. بعد گفتند تو تنها نیستی و شما چند هزار نفرید که همین مشکل را دارید.

در این مدت وضع مالی‌ام خیلی بد بود. آخر مرداد گفتند طلبم را می‌دهند اما تا الان که نیمه آذرماه است حتی یک ریال هم از اداره بیمه دریافت نکرده‌ام. برای بیمه بیکاری هم اقدام کردم که پروسه خیلی طولانی دارد. هر جا هم فکرش را بکنی دنبال کار گشته‌ام و دیگر نمی‌دانم چه کنم! این مدت هیچ کس از فدراسیون گرفته تا وزارت کار و اداره ورزش از ما حمایت نکرد. خیلی‌های ما هنوز بیکاریم و اوضاع‌مان از هشت ماه پیش به مراتب از جنبه اقتصادی بدتر شده.»

نابودی کرونا حالا برای عده‌ای شبیه یک رؤیا است و چنان برای آن نقشه می‌کشند که تا به حال برای هیچ چیز زندگی‌شان این طور برنامه‌ریزی نکرده‌اند. آیا واقعاً این ویروس به این زودی‌ها دست از سرمان بر می‌دارد یا اینکه بالاخره مجبور خواهیم شد همچنان خیلی چیزها را آنلاین یاد بگیریم حتی والیبال و شنا.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار